1657 سال پیش در چنین روزی، 5 تیر سال 922 شاهنشاهی (363 میلادی)، در جریان جنگ دو امپراتوری روم و ایران، امپراتور تازشگر که در حال فرار از برابر لشکر توانمند ایران بود با پرتاب نیزه سرباز ایرانی زخمی شد و درگذشت.
ژولیانوس میخواست که از فرصت دور بودن شاهپور دوم، پادشاه ایران، از پایتخت استفاده کند و سرزمینی را که کنستانتینوس دوم به ایران باخته بود پس بگیرد و برای خود تاریخ بسازد که جان خویش را هم بر سر این کار گذارد.
ژولیان از اقامت شاهپور دوم (ذوالاکتاف) شاه وقت در آسیای میانه که سرگرم فراری دادن «هون»ها به سمت اروپا بود سوء استفاده کرده و وارد قلمروی ایران شده بود. هونهای فراری در اروپا ماندنی شدند و کشور هونگری (هنگری، مجارستان کنونی) به نام آنان است.
امپراتور روم ژولیان Flavius Claudius Julianus (فلاویوس کلاودیوس ژولیانوس) امپراتور روم از دودمان کنستانتینیان که در حال فرار از برابر ارتش توانمند ایران بود در منطقه سامرا (شمال عراق امروز) هدف زوبین یک سرباز ایرانی قرار گرفت، به سختی زخمی شد و چند ساعت بعد (27 ژوئن) درگذشت. وی واپسین امپراتور غیرمسیحی روم بود و مسیحیان او را به لحاظ سختگیری نسبت به پیروان این دین، «خدانشناس» میخواندند. ژولیان که در تاریخ به ژولیان دوم نامور است در عین حال، خود از فلاسفهِ «نیوپلیتونیسم Neoplatonism ـ نوافلاتونی» بود و در «نوشتن» بهویژه داستاننگاری زبردست و بااستعداد چشمگیر بود.
تاریخنگار ارتش روم نوشته است: ژولیانوس در رسانیدن خود به پایتخت ایران (شهر تیسفون Ctesiphon ـ 20 مایلی جنوب بغداد امروز) به قدری شتاب داشت که منتظر 30 هزار نظامی کمکی خود نشد. او با شصت هزار تَن لژیونر در مسیر حرکت و به فاصلهای نسبتا کم از تیسفون، با نیروهای یک ژنرال ایرانی (اسپهبد) به همین شمار وارد جنگ شد و کاری به پیش نبرد. در اینجا، امپراتور هنگامی که شنید شاهپور دوم (ذوالاکتاف) در راه بازگشت به تیسفون است با شتاب پس نشست تا در منطقه کوهستانی (کوههای کردستان عراق امروز) منتظر نیروی کمکی شود که یگانهای ایران او را دنبال کردند و پیش از رسیدن به کوهستان، از دو سوی به او تاختند که زوبین خورد و تلاش اوریباسیوس Oribasius جرّاح ارتش برای نجاتش به جایی نرسید و سپیده دم درگذشت.
در پی کشته شدن ژولیان، ژنرالهای رومی درجا «ژوویان» را به سمت امپراتور موقت برگزیدند که وی چون توان و استعداد جنگیدن در نیروهای رومی ندید به شاهپور دوم ترک پیکار و آشتی را پیشنهاد داد که به شرط پذیرفتن همه شرایط ایران، قبول شد. ژوویان در قرارداد صلح، تعهدات بسیار سنگین بر عهده گرفت، یعنی هرچه را که پیروز میدان (ایران) دیکته کرد نوشت و امضاء کرد و مابقی ارتش روم را نجات داد. برابر با قرارداد صلح، ژوویان از پنج منطقه بزرگ در شرق مدیترانه و هرگونه ادعای روم در ارمنستان چشمپوشی کرد و پذیرفت که شخصا به مناطق پنجگانه بازگردد و به دست خود پرچم ایران را در آنجا برافرازد که چنین کرد و این عمل در تاریخ امپراتوری روم، پذیرفتن خواری و زبونی خوانده شده است.
شاهپور دوم بنا بر منش ایرانیان (به پاس ارجنهادن به درگذشته و خواست او)، اجازه داد که کالبد ژولیانوس را بدون کوچکترین آزردگی از گسترهی ایران خارج سازند.
امرداد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر