غار دیگری در ایران نمیشناسیم که به اندازهی «غار ایوب» دهانهی گسترده و سقف بلندی داشته باشد. از این نگاه، غار ایوب برجسته و انگشتشمار است و در شمار پدیدههای طبیعی باارزش ایران شمرده میشود. افزونبر این که این غار آمیخته با افسانههایی است که هرچند پایه و بنیان تاریخی ندارند، اما ریشه گرفته از باورهای بومی و مردمی هستند.
در شهر بابک استان کرمان کوهی آذرین به نام «کوه ایوب» هست که ساختار آن از سنگهای آتشفشانی شکل گرفته است. در واژگان زمینشناسی به آن سنگها «داسیت- آندزیت» میگویند. همین اندازه باید دانست که کموبیش نیمی از آتشفشانهای فعال جهان دارای سنگهای آندزیت هستند. داسیتها نیز توان فورانهای آتشفشانی را دارند. کوه ایوب سرشار از این سنگها است؛ کوهی که در جنوب خاوری شهر «دَهِج»، استوار ایستاده است. غار ایوب در دل این کوه و سنگهای خاموش آتشفشانیاش دیده میشود.
آنچه غار ایوب را پدید آورده، گذازههای آتشفشانی بوده است. فوران آن گذازهها و کنش و واکنشهای آتشفشانی، دل کوه را شکافته است و حفرهای به درازای نزدیک به 100 متر و بلندی 68 متر شکل داده است. با این همه، برآوردها دربارهی بلندا و پهنای دهانهی این غار، یکسان نیست و اندازههایی که بهدست دادهاند، گوناگون است. اما در اینکه غار ایوب بزرگترین دهانه را در میان غارهای ایران دارد، گمانی نیست. از سوی دیگر، به سبب همان سنگهای گدازهای، بزرگترین غار آذرین کشور نیز شناخته میشود. این را نیز بگوییم که کوه ایوب بیش از 3300 متر بلندا دارد و غار ایوب در بلندای 1760 متری آن جای گرفته است.
باور زمینشناسان چنین است که یکی دیگر از سببهای شکلگیری غار ایوب فرسایشهای بادی بوده است. بدینگونه که در هنگام فورانهای سهمگین آتشفشانی، دانههای ماسه با بیشترین سرعت به سنگهای داسیت برخورد کردهاند و در کنار دیگر کنش و واکنشها، این غار را شکل دادهاند.
غارنوردانی که غار ایوب را پیمودهاند، ژرفای آن را 200 متر میدانند. آن ژرفا بر اثر اختلاف دما و نمناکی بسیاری پدید آمده است که سنگها درون غار را درهم شکستهاند و با هر شکستگی، ژرفای غار را بیشتر ساختهاند. روشن است که این کنشها در میلیونها سال پیش رُخ داده است.
نشانههای باستانشناسی خبر از باشندگی انسانهای کهن در غار ایوب میدهند؛ اما نه بسیار کهن. آثار بهدست آمده به دوران اشکانی بازمیگردند. به هر روی، در این که غار ایوب سکونتگاه انسانهای پیرامون غار بوده است، گمانی نیست. دهانهی بزرگ غار این توانایی را به آنها میداده است که بهسادگی درون غار بروند و چه بسا خود را از گزندها و آسیبهای بیرونی در امان بدارند. هرچند بالا رفتن از کوه ایوب به سادگی شدنی نیست.
برای رسیدن به دهانهی غار ایوب، دو راه پیشنهاد کردهاند. یکی راهی است که از سوی راست غار باید در پیش گرفت و آسانپیماست؛ یکی نیز راهی که کوهنوردان برای بالا رفتن از کوه برمیگزینند و گویا اندکی سختگذر و توانفرساست.
غارنوردانی که غار ایوب را پیمودهاند، ژرفای آن را 200 متر میدانند. آن ژرفا بر اثر اختلاف دما و نمناکی بسیاری پدید آمده است که سنگها درون غار را درهم شکستهاند و با هر شکستگی، ژرفای غار را بیشتر ساختهاند. روشن است که این کنشها در میلیونها سال پیش رُخ داده است.
نشانههای باستانشناسی خبر از باشندگی انسانهای کهن در غار ایوب میدهند؛ اما نه بسیار کهن. آثار بهدست آمده به دوران اشکانی بازمیگردند. به هر روی، در این که غار ایوب سکونتگاه انسانهای پیرامون غار بوده است، گمانی نیست. دهانهی بزرگ غار این توانایی را به آنها میداده است که بهسادگی درون غار بروند و چه بسا خود را از گزندها و آسیبهای بیرونی در امان بدارند. هرچند بالا رفتن از کوه ایوب به سادگی شدنی نیست.
برای رسیدن به دهانهی غار ایوب، دو راه پیشنهاد کردهاند. یکی راهی است که از سوی راست غار باید در پیش گرفت و آسانپیماست؛ یکی نیز راهی که کوهنوردان برای بالا رفتن از کوه برمیگزینند و گویا اندکی سختگذر و توانفرساست.
پیمایش خود غار و ژرفای 200 متری آن، سربالایی تندی است که رهنوردان را ناگزیر به برداشتن گامهای آرام میکند. در برخی بخشهای غار پلکانهایی فلزی گذاشتهاند تا بالا رفتن از دیوارهها و رسیدن به سکوهای بالایی غار آسان باشد. در گذشتههای تاریخی، جلو آن بلندی دیواری ساخته شده بود که مردم به فضای پشت دیوار پناه میبردند تا از سرما در امان باشند، یا از آسیب دشمنانی دور باشند که از ترس آنها در غار پناه گرفته بودند.
غار ایوب با باورها و افسانههایی گره خورده است که برای بررسیهای مردمشناسی (آنتروپولوژی) در خور ارزش است. برای نمونه، در یکی از منزلگاههای غار، جایی هست که آن را «بچه مهتابی» نام دادهاند. باور برخی از بومیها چنین است که در آنجا، در شبهای آدینه زمزمهی شماری کودک شنیده میشود؛ گویی به آرامی و آهستگی سرگرم گفتوگو با هم هستند. یا رد پای بزرگی در بخش مرکزی غار دیده میشود که پیرامون آن و پیوند دادنش با نامهای کهن، سخنها بر سر زبان است؛ تا بدان اندازه که آن گودی را که شکل پای انسان دارد، سپند (مقدس) میدانند. باز میتوان به سوی باختری غار اشاره کرد که در دل دیوارهی نازک آن، حفرهای دیده میشود که باور برخی چنین است که رد شدن از آن نشانهی پاکی و درستی آدمهاست! از همینرو با سر و صورت خوابیده و هزار تقلا میکوشند که از آن حفره بگذرند.
از آن باورها یک نمونهی دیگر نیز برشمردنی است. درون غار سطح یکدست و صافی دیده میشود که در میان آن چالهای هست. بومیها میگویند که اگر در دل آرزویی کنید و سپس سنگی درون این چاله بیندازید و سنگ پس از برخورد با کف چاله ارتفاع بگیرد، آرزوی شما برآورده میشود! از اینرو به آنجا «حوض آرزوها» میگویند و آرزوهای پنهان و آشکار خود را با آن سنگ بیجان درمیان میگذارند و به آب میسپارند.
غار ایوب با باورها و افسانههایی گره خورده است که برای بررسیهای مردمشناسی (آنتروپولوژی) در خور ارزش است. برای نمونه، در یکی از منزلگاههای غار، جایی هست که آن را «بچه مهتابی» نام دادهاند. باور برخی از بومیها چنین است که در آنجا، در شبهای آدینه زمزمهی شماری کودک شنیده میشود؛ گویی به آرامی و آهستگی سرگرم گفتوگو با هم هستند. یا رد پای بزرگی در بخش مرکزی غار دیده میشود که پیرامون آن و پیوند دادنش با نامهای کهن، سخنها بر سر زبان است؛ تا بدان اندازه که آن گودی را که شکل پای انسان دارد، سپند (مقدس) میدانند. باز میتوان به سوی باختری غار اشاره کرد که در دل دیوارهی نازک آن، حفرهای دیده میشود که باور برخی چنین است که رد شدن از آن نشانهی پاکی و درستی آدمهاست! از همینرو با سر و صورت خوابیده و هزار تقلا میکوشند که از آن حفره بگذرند.
از آن باورها یک نمونهی دیگر نیز برشمردنی است. درون غار سطح یکدست و صافی دیده میشود که در میان آن چالهای هست. بومیها میگویند که اگر در دل آرزویی کنید و سپس سنگی درون این چاله بیندازید و سنگ پس از برخورد با کف چاله ارتفاع بگیرد، آرزوی شما برآورده میشود! از اینرو به آنجا «حوض آرزوها» میگویند و آرزوهای پنهان و آشکار خود را با آن سنگ بیجان درمیان میگذارند و به آب میسپارند.
سقف غار ایوب شکل ویژه و زیبایی دارد. سقف، مانند لانهی زنبورها است. آن لانههای بزرگ، چنان غار را دیدنی کردهاند که چشم برگرفتنی نیست. در بخشی از دیوار خاوری غار نیز چکهچکه آبی از سقف فرو میریزد که خنک و گوارا است. آن چکههای پیدرپی، درون حوضچهای میریزد که در پای دیوار جای دارد. حوض آرزوها اندکی بالاتر از آن حوضچه است.
از سقف و برخی دیوارهای غار، مادهای آلی به نام مومیایی تراوش میکند. این ماده از سقف آویزان است و در گذشتههای تاریخی بسیار گرانبها بوده است. از آن مادهی آلی در درمان شکستگیها و نمونههایی از آن دست، بهره گرفته میشد.
غار ایوب در آغاز بهاران تا پایان تابستان، همواره مالامال از گردشگران و غارنوردان بود. اکنون به سبب گسترش بیماری کرونا رفتن به آنجا و دیگر غارها خطرپذیری است.
این غار که در میانهی کوهی آذرین دهان گشوده است، در بهمنماه 1384 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
از سقف و برخی دیوارهای غار، مادهای آلی به نام مومیایی تراوش میکند. این ماده از سقف آویزان است و در گذشتههای تاریخی بسیار گرانبها بوده است. از آن مادهی آلی در درمان شکستگیها و نمونههایی از آن دست، بهره گرفته میشد.
غار ایوب در آغاز بهاران تا پایان تابستان، همواره مالامال از گردشگران و غارنوردان بود. اکنون به سبب گسترش بیماری کرونا رفتن به آنجا و دیگر غارها خطرپذیری است.
این غار که در میانهی کوهی آذرین دهان گشوده است، در بهمنماه 1384 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر