سنگنگارهی ایزدبانوی ایلامی در پیرامون شهر مَرودشت، همچنان استوار و همانند کوه ایستاده است و نگاهش به سوی مردم امروزی است تا شاید زخمهای کهنهاَش را مَرهمی باشند.
به گزارش اَمرداد، سنگنگاره ایزدبانوی ایلامی در نزدیکی یکی از روستاهای شهر مَرودَشت، در دامان کوه بلندی جای دارد و سَدههای پُر فرازونَشیبی را پشت سر گذاشته و کمابیش به سلامت به دست ما رسیده است. اما امروزه، نیازمند یاریرسانی مسوولان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است. چشمان باز و نگاه ایزدبانوی ایلامی هم، به ما همین را میگوید و از ما میخواهد که او را تنها نگذاشته و رهایش نکنیم. به ما میگوید که، تنها ایزدبانوی ایلامی سرزمین پارس است که تا به امروز میشناسیم و از گذر تُندبادها و رُخدادهای ناگوار و پستی و بلندیهای فراوانی به سلامت گذر کرده و کمابیش 3 هزار ساله است و گرد و خاک و کهنگی بر رُخسارهاَش نشسته است. چشم امیدش به سوی مسوولان و مدیران فرهنگی شهر و استان است تا نیمنگاهی و گوشهی چشمی به او داشته باشند و فراموشش نکنند. از پَسِ هزارههای دور آمده است، مسافری خسته از دل تاریخ. راز و رمزهای نهان و آشکاری دارد و میخواهد که برایمان بازگو کند. باید که شنوندهی خوبی باشیم و به درد دلهایش گوش فرا دهیم و همراه و یاورش باشیم. خسته است و رنجور و زخمخورده. و به ما میگوید که تنهایش نگذاشته و رَهایش نکنیم …
سنگنگارهی ایزدبانوی ایلامی مَرودَشت
دربارهی گاهنگاری و هویتشناسی این سنگنگاره، بانو کتایون پِلاسعیدی، باستانشناس با گرایش (ایلام کهنه، میانه و نو) به اَمرداد گفت: «در این سنگنگاره، نقش یک ایزدبانوی ایلامی تراشیده شده است که از اَندک نگارکَندهای (:نقشبرجسته) ایلامی کشور بوده که از ارزش و اهمیت ویژهای برخوردار است. زیرا که، این نگارکَند به گونهی تنها و درحال نیایش است. از سویی، از دیدگاه پژوهشهای باستانشناسی درخُور نگرش است و برای کارشناسان و پژوهشگران ارزش بسیار فراوانی دارد».
دکتر پِلاسعیدی در دنبالهی سخنانش اَفزود: « این نگارکَند به اَنگیزهی ویژگیها و بیمانند بودن آن، حتا میتواند پایاننامهی دانشجویان قرار گیرد و بر روی آن کارهای پژوهشی انجام شود. همچنین این سنگنگاره به گمان بسیار فراوان از آنِ دورهی ایلام نو است و کمابیش تاریخ 800 پیش از میلاد را میتوان برای آن در نظر گرفت. یعنی سنگنگارهی ایزدبانوی ایلامی را میتوان 2800 ساله یا کمی بیشتر پنداشت. هرچند که، با استواری و دقیق نمیتوان دربارهی دیرینگی آن نظر قطعی داد و نیازمند بررسی و پژوهشهای میدانی است. با این همه، مهمترین جُستار ما، دیرینگی و هویتشناسی آن نیست. بلکه، باید راههای حفاظت و پاسداری بهتری را برای آن در نظر گرفت. شاید بهتر باشد که این سنگنگاره را به نزدیکترین موزه جابهجا کرد و یا دستکم در محل زایش خود با نصب سایهبانی استاندارد و بر پایهی منشورهای فراملی (:بینالمللی) حفاظت و مرمت از آن پاسداری و نگاهبانی کرد. از همینروی، شایسته و بایسته است تا ادارهی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی راه کاری علمی و اصولی با ارایهی طرحی مصوب، برای آن اَندیشیده و از وضعیت بد و ناگوار موجود سنگنگاره را بیرون بیاورد».
ایزدبانوی ایلامی را بیشتر بشناسیم
سنگنگارهی ایزدبانوی ایلامی را نخستینبار «گ. گروپ» در یک بررسی باستانشناسی کشف کرد. بلندای نگارکَند 58 سانتیمتر و پهنای آن 22 سانتیمتر است. موضوع نقش، فردی با جامهی بلند ایستاده و هیکل وی، از سمت راست بدن و در حالی که سر (از دید گروپ) به سوی راست برگشته، نشان داده شده است و گمان میرود کلاه ساده و گردی به سر دارد. هرچند بازوی راستش بسیار آسیب دیده، ولی به نظر میرسد که دستش برابر دهان یا صورت قرار گرفته و بلند کرده است. جامهی وی، ساده و بلند است به گونهای که حتا پاها را در بخش عقب میپوشاند، ولی در بخش جلو برای نشان دادن جزییات بیشتر جامه کوتاه میشود. خطهایی در حاشیهی پایینی جامه دیده میشود که به گمان فراوان آرایشهای (:تزیینات) جامه است. «گ. گروپ» بر این باور است که وی، شاهزادهی ایلامی است که در حالت نیایش دیده میشود. او سنگنگارهی نام برده را با تندیس (:مجسمه) کشف شده در نیایشگاه «اینشوشیناک» در شوش سنجیده و آن را به دورهی ایلام میانه، نسبت میدهد. اما «پیتِر کالمایِر» سنگنگاره را با نگارکَندهای روی گوردَخمههای هخامنشی سنجیده و آن را از دورهی ایلام نو یا دورهی پیش از هخامنشی میداند. (برگرفته از کتاب نقوش برجسته ایلامی، دکتر محمد رحیم صراف)
به گزارش اَمرداد، سنگنگارهی ایزد بانوی ایلامی که در حال نیایش است، یکی از آثار آیینی و ارزندهی کشور و سندی پویا و زنده به شمار میآید که تاریخ اجتماعی آن روزگار را به نمایش گذاشته و یکی از بیهمتاترین و کممانندترین یادگاران دورهی کمتر شناخته شدهی ایلامی را به تصویر کشیده است و همین اَمر کار ما را در پاسداری و نگهبانی از آن، سختتر و دشوارتر کرده است. همچنین آگاهی ما از دورهی ایلامی بسیار اَندک و ناچیز است و حفاظت و پاسداشت اصولی آن، اَمری بایسته (::ضروری) به شمار میآید. سنگنگارهی ایزدبانوی ایلامی را تنها نگذاریم. نگاه پراُمیدش را به دستان ما دوخته است. یاریرسان آن بوده و رهایش نکنیم. نکند که خدای ناکرده، فردا دیر شود.
نگارکَند ایزدبانوی ایلامی سه هزار ساله در پیرامون شهر مَرودشت، همچنان در خطر دستاَندازی سوداگران اَموال تاریخی و فرهنگی است و در گوشهای رها شده و روزگار سختی را سپری میکند.
سنگنگارهی ایزد بانوی ایلامی مَرودشت با شمارهی 13507 به تاریخ 23 مهرماه 1384 خورشیدی، به ثبت ملی رسیده است.
در پایان به اَنگیزهی در خطر بودن سنگنگاره و موارد امنیتی از دادن نشانی بیشتر، پرهیز شده است.
نگارههای زیر که در روزهای نخست شهریورماه گرفته شده است را ببینید:
ایزد بانوی ایلامی شهر مَرودشت پارس در حال نیایش است
ایزد بانوی ایلامی، نگاره شهریور 99. سنجیده شود با نگاره سال 98
ایزدبانوی ایلامی، نگاره خوردادماه 98. سنجیده شود با نگاره شهریور 99
سنگنگاره ایلامی 3 هزار ساله در وضعیت بدی به سر میبرد و نیازمند یاری مسوولان است
فرتورها از سیاوش آریا
خبرنگار امرداد: سیاوُش آریا
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر