ایران ما سرزمین شگفتآوری است. تا تاریخ به یاد دارد و استورهها نشان میدهند، بوده است. همین است که جایجای این سرزمین نشانههای بسیار کهن و دیرینهای با خود دارد که به هزارههایی میرسد که باید دست را سایبان چشم کرد تا تصویری کموبیش پیدا از آن دید؛ از بس که دور است و مانده در هزارتوهای تاریخ و استوره و افسون افسانه. این سرزمین، نقشها و یادگارهایی جاودان در سینهی خود نهفته است.
تنها بسنده است که بخواهیم رد و نشانی از آنها بگیریم؛ آن گاه است که با انبوهی از گواهیهای تاریخی و نشانههای فراوان از ماندگاری دیرپای ایران روبهرو خواهیم شد. این کار چهبسا سبب خواهد شد تا با زیستبوممان مهربانتر رفتار کنیم و پاسش را، آنچنان که شایستهی اوست، بداریم. یکی از آن یادمانهای بسیار دیرینه دریاچهی «چشمه سبز» است که گاه آن را به نام «دریاچه گلمکان» نیز میشناسانند. جایی که یادگارهای بسیاری در دل دارد و در چشم مردمان دور، جایگاهی سپند شمرده میشده است.
دریاچهی چشمه سبز در نوشتههای دیرینه نشان نمایانی دارد. نهتنها در «بندهش» و «گزیده زادسپرم» (دو کتاب به زبان پهلوی دربارهی آفرینش و نژادنامهی کیانیان) نام آن بُرده شده است، بلکه در شاهنامه نیز جای برخی رویدادها بوده و در نگاه ایرانیان به سپندینگی شناخته میشده است.
دریاچه سبز، یا گلمکان، در شمال خاوری ایران، میان دو شهر نیشابور و توس، جای گرفته است؛ درست در دامنهی کوه «بینالود» با بلندای 3211 متر. این دریاچه، که بومیها به آن «چشمه سو» یا «چشمه سوز» میگویند، چیزی نزدیک به 20 کیلومتر از روستای تاریخی گلمکان دور است.
رشته کوه بینالود از سوی جنوب بر دریاچهی چشمه سبز سایه افکنده است. بلندترین قلهی این کوه، به نام «کوه زرد»، کموبیش بر آن پهنهی آبی سراپرده زده است. بدینگونه، دیواری کوهستانی دریاچه را چون نگینی در برگرفته است. افزونبر کوه زردِ بینالود، «کوه تزول» در شمال باختری دریاچه، «کوه کلاته غیاث» در خاور آن و در شمال «تپه هونگ»، دیده میشوند. دریاچهی چشمه سبز چنین نگاهبانانی سرافزاز دارد.
از دره گلمکان راهی گلوگاه مانند به دریاچه میرسد. شکل دریاچه کموبیش دایرهای است، یا شاید هم اندکی بیضی شکل. دریاچهی چشمه سبز بهراستی پدیدهای درخور نگرش و یگانه است که در میان حوضچهای آبگیری جای گرفته است. نکته اینجاست که این حوضچه مستقل است و پیوندی با جایی ندارد. بازگفت دیگر این سخن چنین است که در برخی رودخانهها نقطههای پستی پدید میآید که همانند گودال است. بسته به آبدهی (یا دِبی) رودخانه، آن حوضچه به شکل دریاچه یا حتا برکه خودنمایی میکند. دریاچه چشمه سبز گلمکان، یک نمونهی بسیار باارزش از این پدیدهی طبیعی است. این را هم بگوییم که دریاچه، بالای حوضهی رودخانهی گلمکان است؛ یعنی همان رودخانهای که سرچشمهی چشمه سبز است.
گستردگی یا مساحت دریاچه برآورد یکسانی ندارد و بیشتر 15 هکتار نوشته شده است و در جاهایی حتا تا 38 هکتار! از سوی دیگر، شیبی که دریاچه دارد یکنواخت است و اندازهی آن بیش از 51 درصد است. این موضوع از آنرو اهمیت دارد که نشان میدهد دریاچهی چشمه سبز توان سیل آوری فراوانی دارد.
جستوجو دربارهی زیستبوم ایران همواره با دشواری شگفتآوری همراه است. اغراق نیست اگر بگوییم دو نوشته نمیتوان یافت که آمارها و برآوردهایشان یکسان و همانند باشد! این سردرگمی میان گوناگونی شمارهها و عددها که به شیوهی تعجببرانگیزی ناهمسان است، بیگمان نشان از بازگفتهایی دارد که دور از دقت و باریکبینی هستند. یک نمونهی روشن آن عددی است که برای ژرفای دریاچه چشمه سبز بازگو کردهاند. یکجا آن ژرفا را بیش از 5 متر برشمردهاند و در جایی دیگر کمتر از 4 متر! یکجا کمترین ژرفای آن را یک متر دانستهاند و در جایی دیگر چنین گفتهاند که ژرفایش هیچگاه کمتر از 4 متر نمیشود!
از ژرفای دریاچه که بگذریم به بلندای دریاچه از سطح دریا باید اشاره کرد که فرازی نزدیک به 2500 متر دارد. رنگ دریاچه به سبزی میزند. این پدیده را به بازتاب انفعالات آسمانی میدانند. پدیدهای که توضیح آن بیش از اندازه و نیاز، تخصصی است.
دربارهی پیدایش دریاچهی چشمه سبز، چند دیدگاه هست. آنچه بیشتر بر آن پافشاری میشود پدیداری آن بر اثر چینخوردگی ناهمواریهای بینالود است. این چینخوردگیها، که میلیونها سال پیش روی داده، دریاچهای را پدید آورده که اکنون یکی از زیباترین نشانههای زیستبوم ایران است.
یکی از ارزشهای طبیعی دریاچهی چشمه سبز به آبوهوای آن بازمیگردد. این ویژگی مهم، چنان پهنهای دلانگیز ساخته است که باید آن را نمونهوار دانست. برای پدیداری این ویژگی دو سبب برشمردهاند. یکی بلندای بسیار دریاچه و همسایگی آن با قلهی بلند بینالود است؛ دیگری تودههای سردی است که از سوی شمال همان رشته کوه هوای دریاچه و پیرامون آن را متاثر کرده است. این دو سبب، در کاهش دما و فراوانی برف و یخبندان آن گستره اثر بسیار دارد و به فراوانی بارشها کمک میکند.
بارش برف در بینالود و رشتهکوههای پیرامون دریاچه، بسیار است. بدان اندازه که گاه حتا تا تابستان نیز تودههای برف دیده میشوند. اما دشواری اینجاست که نمناکی (:رطوبت) آن پایدار نیست و همواره مانند سدی در برابر گسترش یخچالهای کوهستان پدید میآورَد. همین است که پوشش گیاهی آن گستره و پیرامون دریاچه، پُربار نیست و پراکنده است. با این همه، در دامنههای کوههای پیرامون، بادام کوهی، خارشتر، زیره، بابونه و گیاه کاسنی دیده میشود. باغهای انبوهی نیز در جادهای که از روستای گلمکان تا دریاچه کشیدهاند، به چشم میآید.
پیشتر از شیب تند دریاچهی چشمه سبز یاد کردیم که سبب سیلخیزی آن میشود. برای سیلهای ویرانگری که این دریاچه در زمان طغیان پدید میآورَد، یک گواه تاریخی داریم که در نوشتههای پیشینان آمده و در زمان خود خرابیهای بسیاری به جای گذاشته است. در سال 967 مهی، در آغازین سالهای چیرگی صفویان، بر اثر بارشهای بسیار آب دریاچه طغیان کرد و سیل هولآوری به سوی شهر مشهد و شهرهای پیرامون آن راه افتاد و مزرعهها و باغهای بسیاری را ویران کرد. این رویداد در حافظهی تاریخ آن گستره بهجا مانده است.
همواره چنین بوده است که کشاورزان روستای گلمکان از آب دریاچه برای کارهای کشاورزی و آبیاری زمینها و باغهای خود بهره بردهاند. چشمههای پیرامون دریاچه نیز پرشمار است. یکی از آنها که در جایی فرازتر از دریاچهی چشمه سبز دیده میشود، در نزد بومیها ویژگی درمانگری دارد و سپند دانسته میشود.
گفتیم که دریاچه گلمکان و گسترهاش نشانههای آشکار تاریخی دارند. از اینرو، گاه چشم طمع و آزمندی سوداگران گنج و آثار باستانی به سوی آن بوده است. یک نمونهی آن کاوشهای غیرمجاز، در مهرماه سال 1396 بود که به قصد پیدا کردن عتیقهها و آثار باستانی در پیرامون گلمکان، انجام گرفته بود (خبرگزاری ایرنا).
دریاچهی چشمه سبزِ گلمکان در 31 فروردینماه 1394، با شمارهی 217 در فهرست آثار طبیعی کشور ثبت شده است.
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر