1458 سال پیش در چنین روزی، 17 شهریور سال 1121 شاهنشاهی (562 میلادی)، تنی چند از سران یمن در تالار نامور به طاق کسری در شهر تیسفون (36 کیلومتری بغداد امروز) پایتخت آن زمان ایران با خسروانوشیروان، پادشاه وقت ایران دیدار و از او درخواست یاری کردند.
سران یمن از خسروانوشیروان خواستند برای بیرون راندن حبشیها از وطنشان نیرو به یمن بفرستد. ارتش مسیحیان حبشه با استفاده از کشمکشهای داخلی سران قبیلههای یمن، این سرزمین را تصرف کرده بود. شاه ساسانی (به نوشته تاریخ طبری «انوشروان» و به گفتهی سعدی «نوشیروان») پس از گفتوگو و هماندیشی با مشاوران خود و افسران ارشد، این درخواست را پذیرفت و دستور داد که سپاه کرمان ـ سیستان و سپاه پارس (استان فارس) با کشتی به یمن فرستاده شوند. خسروانوشیروان در آن روز پس از پذیرفتن تودهی مردمی (عوام الناس) که از بلندپایگان کشوری گلایه داشتند در تالار کاخ خود، «ایوان کسری در مدائن»، و دریافت گلایههای آنان و شنیدن نالههایشان از ستمدیدگان، نمایندگان قبایل یمن را پذیرفته بود. خسرو یکم این تالار را بیشتر برای دیدار با مردم ساخته بود که در فاصلههای مشخص با او دیدار میکردند. افزون بر این دیدارهای رویاروی، خسروانوشیروان یک سازمان سراسری گرداوری دادهها بنیاد کرده بود تا دشواری و سختیهای مردم ـ مردمی که صدا نداشتند به گوش او برساند.
داوری تاریخ با نگرش به این کارهای مردمی خسروانوشیروان به وی فرنام (:لقب) «دادگر» داد. تالار کسری که هنوز برپای ایستاده است حدود پنجاه متر طول و 25 متر عرض دارد. به نوشته مورخان رومی، ایرانی و تازی، دو سپاه فرستاده شده از ایران با وجود این که از نظر شمار کمتر از حبشیها بودند، با دانش نظامی برتر و استراتژی و شگرد پیشرفته، نیروهای حبشه آماده به فیل جنگی را ازجای برکندند و به دریای سرخ ریختند. به درخواست سران قبایل یمن، از آن پس تا مدتها یک ژنرال ایرانی در سرزمین یمن جایگیر و ماندگار (:مستقر) بود و درعمل در گرداندن یمن همکاری داشت.
امرداد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر