در استان سیستان و بلوچستان 27 بنای ثبت شدهی تاریخی میشناسیم که «قلعه سِب» یکی از آنها و شاید زیباترین سازهی کهن آن دیار دیرینه باشد. قلعه سب را در خاوریترین (:شرقیترین) جای کشور، در کنارههای مرزی ایران، میتوان دید؛ در شهرستان سراوان و در بخش «سِب و سوران» و روستایی همنام با قلعه.
45 کیلومتر از جنوب باختری شهر سراوان و 10 کیلومتر از جنوب خاوری سوران که دور بشویم، به روستای سب و نخلهای کوتاه و بلندش خواهیم رسید و قلعهای تاریخی را در آنجا خواهیم دید که قامت برافراشته است. دژی که «قلعه سیب» و «کلاسب» هم نامیده شده است.
سِب را جایی معنی کردهاند که چشمهساران یا آبهای روان فراوان دارد. نوشتهاند که طایفههای ریشهدار سراوان نیز به نام سِبی (نسبت داده شده به سِب) خوانده میشوند.
جستوجو برای یافتن تاریخ کموبیش دقیق ساخت قلعه سب، به جایی نمیرسد. برخی آن را سازهای از روزگار قاجاریان دانستهاند و برخی برآوردهی سالهای پایانی پادشاهی صفویان. این مایه از دوگانگی دربارهی تاریخ ساخته شدن سازهای به آن ارزش و اهمیت، شگفتآور است. با این همه، گمانی در این نیست که قلعه سب در روزگار نادرشاه افشار و پس از آن، جایی برای حکمرانان بلوچستان بوده است. بهویژه از فرمانروای بومیای در آغاز سدهی دوازدهم مهی به نام «مَلک دینارخان» نام میبرند که او و فرزندانش بر سب و سوران تسلط داشتند و بر آن پهنه حکم میراندند.
قلعه سب نهتنها در زیبایی و شکوه در همهی پهنهی سیستان و بلوچستان کممانند و انگشتشمار است، بلکه تنها سازهی تاریخیای است که کموبیش دست نخورده مانده و هنوز هم جلوهگریهای خود را از دست نداده است. یک سبب آن چنین است که معماران و سازندگان قلعه سب، با هوشمندی بسیار تخم گیاهی بومی به نام «توتری» را با گِل آمیخته کردهاند و ملاطی برای ساخت قلعه برآوردهاند که در برابر بارشهای سیلآسا و رگبارهای تند و بیگسست فصلی بلوچستان، تاب میآورَد و شسته نمیشود. بدینگونه، قلعه سب از گزند باد و باران و بارشهای فصلی، در امان مانده است. همچنین از خشت، کاه گِل و چوب درخت خرما نیز برای ساخت این بنا بهره برده شده است. معماران قلعه، حصیرهایی از نخلهای کوتاه وحشی آن گستره که بومیها به آن «داز» میگویند، با تنهی نخلهای خرما و شاخ و برگ آنها به کار بردهاند و با کاه گِل پوشش دادهاند، تا سقفهای سازه را بپوشانند. همهی اینها، برگرفته از شیوهی معماری و ساخت خانهها و سازههای بومی آن گستره است.
یک چارهاندیشی هوشیارانهی دیگر سازندگان قلعه سب چنین است که برای جلوگیری از رانش دیوارهای ستبر دژ، قلعه را به گونهای ساختهاند که هرچه بلندا (:ارتفاع) میگیرد، از پهنای آن کاسته میشود. بدینگونه، ایستایی و استواری افزونتری به این بنای تنومند، بخشیدهاند. این را هم بیفزاییم که قلعه سب بر روی صخرهای صاف و سنگی ساخته شده است و نزدیک به 900 متر زیربنا دارد.
قلعه سب را با 14 برج ساخته بودند و در ارگ آن نیز 4 برج دیده میشد. گویا برخی از این برجها از میان رفته است. برای درونشد به قلعه نیز تنها یک راه دیده میشود: گذر از پلکان جنوب خاوری قلعه. پس از رد شدن از درِ قلعه، به گذرگاهی راه مییابند که به درگاهی، یا آستانهی قلعه میرسد. درگاه در سوی میانی دیوارهی باختری دژ جای دارد. از آنجا با گذر از راهرویی شیبدار میتوان به حیاط مرکزی قلعه راه جست. از این شیوهی معماری میتوان دریافت که ورودی قلعه را به گونهای طراحی کردهاند که داخل شدن به آن اندکی دشوار باشد. بدینسان امنیت آن را افزونتر کردهاند.
قلعه سب به شکل مستطیلی به درازای 36 متر و پهنای 25 متر است. حصاری بلند، گرداگرد قلعه را دربرگرفته است. بخشهایی نیز در حصارها دیده میشود که نگهبانان از آنجا میتوانستند در هنگام جنگ و درگیریها، تیراندازی کنند و سدی در برابر درونشُدِ بیرونیان پدید بیاورند. این بخشها را در اصطلاح معماری، «غلامگرد» مینامند و در بیشتر دژها و سازههای کهن دیده میشوند. این را هم بگوییم که چهار برج قلعه در چهار گوشهی آن ساخته شده است.
بلندی قلعه سِب از سمت گوشهی (:ضلع) جنوبی آن به 23 متر میرسد. در دو اشکوب (:طبقه) نیز ساخته شده است. آن بخشی از دژ که شاهنشین نامیده میشود و جایی ویژهی حکمران بوده است، در فرازینترین جای قلعه ساختهاند تا بر پیرامون خود تسلط داشته باشد. درهای منبتکاری شدهی این بخش از سازهی سب، درخور توجه است و از زیباییهای آن شمرده میشود. برای دستیابی به این بخش از قلعه، راهپلهای پدید آوردهاند که تا اندازهای پنهان از چشمهاست. این راهپله پهنای اندکی دارد و شیب آن تند است. چنین روشی برای ساخت پلهای که راه به بخش فرمانروا میبَرد، برای آن بوده است که راه پلکانی از چشم ناآشنایان، دور بماند.
قلعه سب دارای 10اتاق است. این اتاقها پیرامون حیاط مرکزی ساخته شدهاند. در اشکوب دوم نیز 6 اتاق دیده میشود که برخی از آنها به دستور واپسین فرمانروای دژ ساخته شده است. در بیشتر اتاقها تاقچههایی هست که جایی برای نگهداری اشیا و ابزارها بهشمار میرفت. بلوچها به این تاقچهها، «دریگ» میگویند. اصطبل و بخشی که کاربرد زندان داشت، در قلعه نیز دیده میشود.
در حیاط مرکزی قلعه، چاهی کندهاند تا دسترسی به آب آشامیدنی، آسان باشد. این چاه در دل صخرهای که قلعه را روی آن ساختهاند، کنده شده است. یک حلقه چاه کوچکتر نیز در قلعه سب هست. لولههایی سفالین، آب شیرین چاه را به بخش بالایی دژ میرسانده است. پیرامون چاه اصلی، تا 10 متر سنگچین شده است.
از زمانی که قلعه سب را برآوردهاند تا اکنون، مرمتها و بازسازییهایی در آنجا انجام گرفته است. میدانیم که بازسازیهای پیشین دستِ کم 3 بار صورت گرفته است و بخشهایی به دژ افزودهاند. واپسین بازسازی به شیوهی گذشته را همان کسی انجام داد که فرمانروای پایانی دژ بود و او را «غلام رسول خان» مینامیدند. او در پایان سدهی سیزدهم مهی، دست به مرمتهایی زد تا استحکام دژ را افزونتر ساخته باشد. در امردادماه امسال (1399 خورشیدی) نیز میراث فرهنگی استان سیستان و بلوچستان کار مرمت قلعه سب را آغاز کرد. آجرفرش محوطهی داخلی، بازسازی سقفِ دو اتاقی که در بارندگیهای ماههای آغاز سال آسیب دیده بود و نیز کاهگِل بخش شمالی سازه، از مرمتهای انجام گرفته است.
تا سال 1344 خورشیدی، قلعه سب در اختیار دو طایفهی بزرگ سیستان و بلوچستان، به نامهای «بارکزایی» و «میرمراد زهی» بوده است. پس از آن قلعه خالی از باشنده شد و سپستر نگهداری از آن را به دولت و سرپرستان میراث فرهنگی کشور سپردند.
به تازگی رییس میراث فرهنگی سب و سوران از واگذاری قلعه سب به بخش خصوصی خبر داده است تا به گفتهی او «با کاربری مناسب، مورد بهرهبرداری قرار گیرد» (خبرگزاری میراث آریا، امرداد 1399). در آن خبر اشاره نشده است که با واگذاری قلعه سب به بخش خصوصی، آیا میراث فرهنگی همچنان نظارتی بر آن خواهد داشت؟ آیا بخش خصوصی تعهدی در نگهداری از سازه و جلوگیری از هرگونه دگرگونی احتمالی سپرده است؟ این مساله از آنرو مهم است که قلعه سب در شمار آثار ملی ایران ثبت شده است و روشن است که میراث فرهنگی که سرپرستی بناهای تاریخی کشور را بردوش دارد، باید دیدهبان این سازه و دیگر سازههای تاریخی، باشد.
قلعهی زیبای سب در سال 1375 خورشیدی، با شمارهی 1751 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
خبرنگار امرداد: بامداد رستگار
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر