۹ بهمن ۱۳۹۸

روستای شگفت‌انگیز قارنه، روستایی آرمیده در دل تاریخی هفت هزار ساله

در کوه قارنه، از رشته کوه‌های کلاه قاضی اصفهان با بلندی دو هزار متر، بازمانده‌ی نیایشگاهی به نام آناهیتا دیده می‌شود که اکنون بخش‌هایی از آن به‌جای مانده است. یکی از شگفتی‌های این نیایشگاه کاربرد تیرهای آهن در پی بنا است. این را کاوش‌های باستان‌شناسی نشان داده است. در پایین این نیایشگاه، روستایی با دیرینگی هفت هزارساله هست که به نام «قارنه» شناخته می‌شود. گفته شده است، بانی روستا قارن پسر کاوه‌ی آهنگر بوده است. خاندان کارن، یکی از هفت خاندان بزرگ و نام‌آور روزگار ساسانیان بوده‌اند.

روستای قارنه در بخش جرقویه‌ی سفلی، در 45 کیلومتری جنوب خاوری (:شرقی) اصفهان جای دارد. این روستا که آن را «موزه‌ی معماری-روستایی کویر ایران» نامیده‌اند، گنجینه‌ای کم‌مانند از آثار تاریخی است. بازمانده‌ی آتشکده‌ای برفراز کوه، گورستان کهن قارنه و نشانه‌های باستانی دیگر، از این روستا چهره‌ای کهن و باشکوه ساخته است؛ هرچند بناهای آن در آستانه‌ی ویرانی و از میان رفتن‌ هستند.
گستره‌ای که روستای قارنه در آن جای گرفته است، در هزاران سال پیش، از شمار گستره‌های ساحلی دریای مرکزی ایران بوده و یکی از لنگرگاه‌های دریای بزرگ میانی سرزمین ما شناخته می‌شده است. آن دریای پهناور، یازده هزار سال پیش خشک شده است. نشانه‌های غارنشینی در کوه‌های پیرامون روستا، گواه دیگری است از پیشینه‌ی بسیار کهن قارنه.
سازه‌های قارنه به‌تمامی از خشت و گِل ساخته شده است و هیچ بنای آجری در آن دیده نمی‌شود. از همین‌روست که نام دیگر آن را «روستای تمام گِلی ایران» گذاشته‌اند.
شگفتی‌های قارنه بیش از این‌ها است. در این روستا خانه‌هایی به سبک‌های گوناگون دیده می‌شود: خانه‌های اربابی، خانه‌های خان‌نشین و خانه‌های رغیت‌نشین. هر کدام از آن‌ها نیز در زیبایی و چشم‌نوازی، یگانه‌ هستند. خانه‌های اربابی کاشی‌های هفت‌رنگِ دلربایی دارند که از چند حیاط، دیوارهای نقاشی شده، مقرنس‌ها، گچ‌بری‌ها و آینه‌کاری‌های هوش‌رُبا برخوردارند. شوربختانه این خانه‌ها به حال خود رها شده‌اند و با ویرانی فاصله‌ی چندانی ندارند.
یکی از خانه‌های اربابی که پیشینه‌ی آن به دوران صفویه، زندیه و قاجاریه می‌رسد، از آنِ خاندان «فرخانی» بوده است.
خان‌نشین نیز خانه‌ای بلندتر از دیگر خانه‌های قارنه است و در میانه‌ی روستا جای دارد. پیرامون این خانه برج و بارویی ساخته شده است؛ به‌گمانی برای نگاهبانی آن از دستبردها. بخش‌های این ساختمان دربردارنده‌ی گوشواره (:اتاقی در دو سوی شاه‌نشین)، آشپزخانه و اتاق پذیرایی است. در حیاط خان‌نشین، مخفیگاه‌هایی نیز ساخته شده بود که باشندگان را از یورش راهزنان پنهان می‌کرد.
حیاط خان‌نشین چاه آب، حوض و فواره‌های دیدنی داشته است. دیواره‌های کنگره‌دار دژ قارنه در بخش خان‌نشین نیز یادکردنی است.

آب‌انبار روستای قارنه در پُرآبی همانند دریاچه‌ای بوده است. آب آن از کاریزها (:قنات‌ها) و سیلاب‌ها به دست می‌آمده است. گویا در گذشته‌ها آب این دریاچه‌مانند، چنان یخ می‌بسته که گله‌های گوسفند می‌توانسته‌اند از روی آن بگذرند. خشکسالی‌های پی‌درپی آب‌انبار قارنه را هم از آسیب دور نکرده است.
در این میان باید از رشته کاریز‌های قارنه هم یاد کرد. هر چند شوربختانه برداشت‌های بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی به کمک پمپ و موتور در 50 سال گذشته، همه‌ی کاریزهای قارنه را خشک کرده است.
سابات‌های* (ساباط) قارنه نیز یادکردنی‌ هستند. یکی از کارکردهای سابات پدیدآوردن سایه است. سابات جایگاهی خنک برای رهگذران به شمار می‌رود. هوای سابات‌ها خنک‌تر از بیرون آن است. افزون‌بر این که سبب استواری خانه‌های پیرامونش می‌شود. قارنه سابات‌های پُرشمار دارد. کوچه‌هایش نیز باریک و سنگ‌فرش شده‌اند.
در قارنه از روزگار ساسانیان بناهایی مانند دژکوه و خندق بزرگ دریاچه‌ای به‌جا مانده است. بناهای صفوی و قاجاری آن نیز آسیاب‌ها و یک یخچال زیرزمینی و کوره زغال‌پزی است.
قارنه در نزدیکی پارک ملی کلاه‌قاضی جای دارد. این گستره در زمان پادشاهان صفوی و قاجاری شکارگاه سلطنتی بوده است و 50 هزار هکتار گستره دارد.
قارنه کمتر از صد تَن جمعیت دارد. آب و هوای آن به سبب جای گرفتن در کنار کوه، خنک‌تر و نمناک‌تر از روستاهی دیگر آن گستره است. از فراورده‌های کشاورزی قارنه می‌توان به پنبه، چغندر، شبدر، گندم و جو اشاره کرد.
مردم اندک‌شمار روستای قارنه می‌کوشند که گنجینه‌ی تاریخی روستا خود را نگهداری کنند. اما پیداست بدون کمک میراث فرهنگی، آن کوشش‌ها نافرجام خواهد ماند و بناهای تاریخی آن در اندک زمانی از دست خواهد رفت.


* سابات یا ساباط، از ویژگی‌های معماری (:مهرازی) زیست‌بوم‌های گرمسیر و کویری است و در استان‌هایی مانند یزد، کرمان، اصفهان، خوزستان، خراسان جنوبی و … کاربرد دارد. یکی از کارکردهای سابات پدید آوردن سایه و جایگاهی خنک برای رهگذران است. این سازه به شوند (:علت) نیمه پوشیده بودن در تابستان به پدید آمدن کوران هوا می‌انجامد که هوای درون سابات را از بیرون آن خنک‌تر می‌کند. همین نیمه پوشیده بودن در زمستان به گرمتر شدن هوای درون سابات از بیرون آن می‌انجامد. سابات‌ها همچنین مایه‌ی یکپارچگی و استواری خانه‌های کنارشان هستند و به آن‌ها در پایداری در برابر نیروهای پدید آمده از فشار سازه کمک می‌کنند.
واژه‌ی سابات در زبان پارسی دارای ریشه‌ای کهن است. بخش نخست آن «سا» به معنی آسایش و بخش دوم آن «بات» نشانگر ساختمان، آبادی و سازه‌ است. همچنین گفته شده که سابات از واژه‌ی سایه‌باد گرفته شده زیرا این سازه سایه و باد را برای مردم در گرمای تابستان فراهم می‌کند.

خبرنگار امرداد: سپینود جم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر