۱۲ دی ۱۳۹۸

نادیده گرفتن زبان ملی بی هویتی است

بنیاد فرهود با همکاری خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی و انجمن‌های همسو، برگزارکننده‌ی نشستی برای بزرگداشت یعقوب لیث صفاری بود تا هم‌آوا با هم، کار ستایش‌برانگیز یعقوب لیث را در نگاهبانی از زبان پارسی ارج نهد و یادآور نقش دیرپای او در تاریخ ایران باشد. این نشست با نام «بزرگداشت یعقوب لیث صفاری و آغاز رستاخیز زبان پارسی» برپا شد.

جلال خالقی‌مطلق، شاهنامه‌شناس نامدار، در این نشست، در سخنان کوتاهی، یعقوب لیث را درشمار نخستین کسانی دانست که کوشیده‌اند زبان پارسی را گسترش بدهند. او گفت: «چه‌بسا کسان گمنامی هستند که درباره‌ی زبان پارسی و هویت ملی ما بسیار کوشیده‌اند اما نامی از آن‌ها نشنیده‌ایم. درنتیجه تنها چند تَن را می‌شناسیم و از آن‌ها سپاسگزاری می‌کنیم. اما آن کسی که او را در این زمینه به‌ نام نخستین کس می‌شناسیم، یعقوب لیث است؛ با آن سخن مشهورش که گفت: آنچه من اندر نیابم چرا باید گفت؟ این را در برابر شاعری گفت که او را به زبان عربی ستوده بود».

خالقی‌مطلق در ادامه افزود: «ما متوجه اهمیت سخن یعقوب هستیم؛ اما نه آن‌گونه که باید و شاید. ارزش آن سخن را زمانی درمی‌یابیم که بدانیم شاعرانی در آن زمان بودند که به زبان عربی شعر می‌گفتند. این خطر بسیار بزرگی بود که می‌توانست کاری کند که زبان پارسی از دست برود».
خالقی‌مطلق در پایان گفت: «اگر به اشعاری که در زمان یعقوب لیث گفته‌اند نگاه کنیم، می‌بینیم که واژه‌های عربی آن‌ها بیش‌تر از دوره‌ سامانیان است. چون آن شاعران زبان‌شان عربی شده بود. پس سخن یعقوب لیث مانند گرزی بود که بر زبان بیگانه کوبیده شد».

یعقوب نماینده‌ی مردم ایران بود
سخنران دیگر همایش، اصغر دادبه، استاد زبان و ادبیات فارسی، بود. او با اشاره به سخن یعقوب لیث گفت: «این که گفته‌اند از آن سخن بود که شعر پارسی آغاز شد، باید دانست که هیچ‌گاه با سخن یک فرد تحولی رُخ نمی‌دهد؛ ممکن است تاثیر بگذارد اما نه چنان تحولی. جامعه‌ی ایران در آن دوران به جایی رسیده بود که چنان چیزی را می‌خواست. یعقوب نماینده‌ی ملت ایران بود و به‌نمایندگی از مردم ایران آن سخن را گفت. به همین سبب تاثیر کرد و کاروان شعر فارسی به‌راه افتاد. فردوسی بزرگ هم چنین نمایندگی داشت. اگر جز این بود، امکان تحول نبود».
دادبه در ادامه گفت: «این که برخی از محققانِ عجیب و غریب، می گویند یعقوب به عربی سخن می‌گفت و به عربی علاقه‌مند بود، چنین چیزی نیست. آدم‌های فرصت‌طلبی که بوده‌اند و هستند و خواهند بود، چنین می‌کردند. آخر، عقل هم خوب چیزی است! یعقوب صفار که کارگری می‌کرد کجا عربی یاد گرفته بود؟ مردم هیچ‌وقت نسبت به‌ آن‌چه مال خودشان بوده غفلت نکرده‌اند. بنابراین کجا مردم به عربی صحبت می‌کردند؟»
دادبه در پایان به ارزش نگاهبانی از هویت ملی اشاره کرد و گفت: «هویت ملی یعنی زبان ملی. اگر زبان ملی را برگیریم، هویتی به‌جای نمی‌ماند».
سخن یعقوب لیث را باید بر سر در فرهنگستان زبان فارسی نوشتمحمد بقایی (ماکان)، پژوهنده‌ی زبان و ادبیات فارسی، نیز به نادیده گرفتن یعقوب لیث در نزد شاعران پیشین ایران اشاره کرد و گفت: «ما تنها به چند تَن از چهره‌های بزرگ زبان فارسی می‌پردازیم و بقیه‌ی اختران آسمان فرهنگی‌ مملکت‌مان را کم‌و‌بیش فراموش می‌کنیم. من، با آن‌که با شعر فارسی آشنایی دارم، هر چه در ذهن خود جست‌وجو کردم که بیتی از سخنوران کهن درباره‌ی یعقوب پیدا بکنم، چیزی به ذهنم نرسید. این مشکل را ما حتا در نامگذاری خیابان‌ها هم داریم و تنها به بخش برجسته‌ی فرهنگ‌مان توجه داریم و به بقیه اعتنا نمی‌کنیم. در همین شهر تهران یک کوچه که هیچ، یک پس‌کوچه هم به‌نام یعقوب نمی‌توانید پیدا کنید. فکر نکنم در خود زاهدان هم جای معتبری به نام یعقوب باشد. اما تا بخواهید نام‌های تکراری هست. این نشان می‌دهد که ما چقدر کیشِ شخصیت داریم».
بقایی در ادامه افزود: «یعقوب حق داشت برای زبان فارسی وااسفا بزند. این وااسفاهای او خیلی کارساز بود. هنگامی که او به محمد پسر وصیف می‌گوید: چیزی را که من اندر نیابم چرا باید گفت؟ نباید به‌سادگی از آن گذشت و تنها به رویه‌ی آن سخن نگاه کرد. می‌شود گفت که این سخن او کلیدی بود برای ورود به گنجینه‌ی ذهن مردم. یعقوب که خودش را به ساسانیان پیوند می‌داد، می‌پرسید اکنون که قلمرو ایران به حدود ساسانیان رسیده، چرا همه‌ی هویت ایرانی و فرهنگ و مدنیت و تاریخ ایران در ظرف این زبان نگنجاند؟ این سخن او باید بر سر درِ فرهنگستان زبان فارسی نوشته بشود».
بقایی ماکان گفت: «یعقوب که برای زبان فارسی وااسفاها می‌زد، امروز برای زبان فارسی این وااسفاها قابل تکرار است. یعنی ما باز هم لازم است در نهان‌خانه‌ی وجودمان وااسفاها بزنیم. این کار را کسانی که شیفته‌ی زبان فارسی هستند، می‌کنند. زبان فارسی همانند کودک بی‌سرپرستی شده که نامهربانی می‌بیند و تحقیر می‌شود».
زمینه‌های بالندگی یعقوب لیث
جایگاه یعقوب لیث در تاریخ ایران و رویدادهای تاریخی سیستان، موضوع گفتار محمدتقی رخشانی، تاریخ‌پژوه و از هموندان انجمن سیستانی‌ها، بود. رخشانی در آغاز سخنانش گفت: «سیستان در تاریخ ایران‌زمین جایگاه برجسته‌ای دارد. در پیش از تاریخ نیز جایگاه ویژه‌ای داشته است. یکی از کهن‌ترین کانون‌های تمدنی درخشان ایران در منطقه‌ی سیستان و در شهر سوخته بوده است. در شهر سوخته آثار تمدنی بسیار مهمی داریم. نخستین جراحی بر روی جمجمه‌ی انسان در این تمدن انجام گرفت؛ چشم مصنوعی در این دوره ساخته شد و نخستین جام انیمیشن در شهر سوخته به‌دست آمد. بر روی این جام سفالی، تصویری نقش شده که با چرخاندن جام، حرکت می‌کند. در روزگار مهاجرت آریایی‌ها نیز باز سیستان جایگاه ویژه‌ای داشته است».
رخشانی در ادامه با اشاره به روزگار یعقوب لیث افزود: «یعقوب در زمانی به‌دنیا آمد که سیستان از سلطه‌ی حکومت بیرون آمده بود. حمزه‌ی آذرک سیستان را در اختیار خود گرفته بود و هیچ‌کدام از خلفا شهامت نداشتند که از مردم سیستان مالیات بگیرند. یعقوب در روزگاری بالید که مردم در جاهای گوناگون داستان پادشاهان ایران را تعریف می‌کردند. یعقوب به آن نشست‌ها می‌رفت. عیاری هم می‌آموخت. در خانه نیز از مادرش آسوکه‌هایی را می‌شنید که درباره‌ی پهلوانان و دلیر مردان سیستان بود. مردم سیستان به قصه، آسوکه می‌گفتند. آن آسوکه‌ها درباره‌ی رستم و گودرز و گردآفرید بود. چنان زمینه‌ای فراهم بود که یعقوب پرورش پیدا کرد و گروه عیاری تشکیل داد».‌
رخشانی در پایان سخنان‌اش گفت: «زمانی که یعقوب به‌همراه عیارانش به سوی خراسان می‌رفت به آنان گفت: ما نمی‌رویم فتح کنیم، می‌رویم برادران‌مان را در خراسان آزاد کنیم. این مهم‌ترین سخنی بود که یعقوب به سربازانش گوشزد کرد».
در ادامه‌ی همایش، یعقوب زلقی، مدیر پایگاه فرهنگی گندی‌شاپور، درباره‌ی آرامگاه یعقوب لیث و کارهای باستان‌شناسانه و پژوهشگرانه‌ی که در این زمینه انجام گرفته است، سخن گفت.
پیام یعقوب یسنا، پژوهشگر افغانستانی، نیز که نتوانسته بود در این همایش باشنده باشد، خوانده شد.
رادمان توانا، نوجوان دوستدار تاریخ و فرهنگ ایران، به‌شایستگی و رسایی، نوشته‌ای در ستایش از یعقوب لیث خواند. او در بخش پایانی سخنانش گفت: «قیام یعقوب علیه اشغالگران درس‌هایی برای ما دارد. اول باید ایران را در حد جان دوست بداریم و مانند رادمان (:یعقوب لیث) برای قدرت‌مند شدن میهن‌مان خودمان را قدرتمند کنیم».
برنامه‌های دیگر همایش بزرگداشت یعقوب لیثپخش نماهنگی از سروده‌های هما ارژنگی، شاعر میهنی، درباره‌ی یعقوب لیث و خویشکاری او در نگاهبانی از ایران و ایستادگی در برابر تازش بیگانگان، از بخش‌های دیگر همایش بود.
سلطان جهان‌تیغ، چکامه‌سرای دیگری بود که بخشی از سروده‌ی بلند خود را درباره‌ی سرفرازی و بالندگی پیشینه و فرهنگ ایران، خواند.
نی‌نوازی پیمان بزرگ‌نیا، پژوهنده و نوازنده‌ی موسیقی، به‌همراه دف‌نوازی آزاده سلطانی، بخش میانی بزرگداشت یعقوب لیث بود. بزرگ‌نیا پیش از اجرای دونوازی، به‌کوتاهی درباره‌ی برخوانی تاریخ ایران در میان قوم‌های غرب کشور، سخن گفت. او اشاره کرد: «در تمامی مناطق گوناگون ایران، برخوان‌هایی هستند که رویدادهای تاریخی کشورمان را با آواز و به‌گونه‌ی برخوانی می‌شناسانند. این برخوان‌ها در میان لرها و کردها و لک‌ها بسیار دیده می‌شود. من به این باور رسیده‌ام که برخوان‌ها رویدادهای تاریخی را روایت می‌کنند که به‌گونه‌ی شنیداری (:شفاهی) به‌جای مانده است».
بزرگ‌نیا آن‌گاه نمونه‌ای از برخوانی‌ یارسان‌ها را بازگفت که در آن یعقوب لیث ستایش شده بود.
اجرای موسیقی آیینی سیستان و سپس اجرای گروه موسیقی هامون، به سرپرستی حبیب‌اله قادر آتش‌گر، بخش تدارک دیده شده‌ی نشست بود.
نماهنگ کوتاهی نیز درباره‌ی سازینه (همنوایی و همخوانی قوم‌های ایرانی، به‌شیوه‌ی ارکستر) برای باشندگان پخش شد. این نماهنگ را «سایت خبری تحلیلی عصر ایران» فراهم کرده بود.
سپاسداری و پیشکش لوح به استادان، نوازندگان و همه‌ی آن‌هایی که در برگزاری نکوداشت یعقوب لیث همراه و همگام بودند، واپسین بخش نشست بود. پیش از آن، پرفسور داریوش فرهود، استاد ژنتیک، سخنان هم‌دلانه‌ای درباره‌ی بایستگی نگاهبانی از هویت ایرانی بر زبان راند. فرهود در بخشی از سخنانش گفت: «مساله‌ی وطن و میهن، القایی نیست، مساله‌ای غریزی است. هنگامی که حس میهن‌پرستی را از کسی بگیرند از چیزی هم دفاع نخواهد کرد».
در آغاز نشست، داود دشتبانی، دبیر نشست و مدیر نشریه‌ی «وطن‌یولی»، به نمایندگی از همه‌ی آن‌هایی که در برپایی و به‌انجام رساندن همایش بزرگداشت یعقوب لیث یاری رسانده‌اند، سخن گفت. او در بخشی از سخنان‌اش گفت: «این مراسم، بزرگداشت یک شخصیت برجسته‌ی تاریخ ایران و یک قهرمان ملی است؛ که افزون‌بر آنکه از پیشگامان زنده کردن استقلال سیاسی ایران بود، نقش بی‌مانندی در زنده کردن دوباره‌ی زبان فارسی داشته‌ است و با یک خودآگاهی ملی، رستاخیزی را در تاریخ ایران رقم زد».
دشتبانی در ادامه گفت: «همه‌ی اندیشمندان درباره‌ی این که زبان پارسی رکن اصلی هویت ایرانی است، اتفاق دارند. این زبان افزون‌بر آنکه عنصر وحدت تیره‌های ایرانی است، انتقال‌دهنده‌ی فرهنگ و تمدن ایران نیز هست. اندیشه‌ی ایرانی در بستر و ظرف زبان فارسی استمرار پیدا کرده است».
در پایان نیز کیوان سالمی‌فیه، مدیر اجرایی همایش، از همه‌ی آن‌هایی که گامی برای به‌‌سرانجام رساندن این نشست برداشته‌اند، سپاسگزاری کرد.
گردانندگی نشست یاد شده بردوش شهرزاد مفرد بود.
«بزرگداشت یعقوب لیث صفاری و آغاز رستاخیز زبان پارسی» در پسین‌گاه روز سه‌شنبه دهم دی‌ماه 1398 خورشیدی، در تالار فردوسی خانه‌ی اندیشمندان علوم انسانی با باشندگی شمار بسیاری از دوستداران فرهنگ و تاریخ ایران برگزار شد.
مجری شهرزاد مفرد
مجری شهرزاد مفرد
داود دشتبانی دبیر نشست زبان پارسی
داود دشتبانی، سردبیر نشریه وطن یولی و دبیر نشست زبان پارسی
پریسا سیمین مهر، نقال شاهنامه
پریسا سیمین مهر، نقال شاهنامه
جهان تیغ، شاعر
سلطان جهان تیغ، شاعر
محمد تقی رخشانی
محمد تقی رخشانی، پژوهشگر تاریخ و هموند انجمن سیستانی‌ها
 پرفسور خالقی مطلق شاهنامه پژوه
 دکتر جلال خالقی مطلق، شاهنامه‌شناس
یعقوب زلقی کارشناس میراث فرهنگ
یعقوب زلقی، باستان‌شناس
رادمان توانا ، دکلمه ای درباره یعقوب لیث صفاری خواند
رادمان توانا ، دکلمه ای درباره یعقوب لیث صفاری خواند
دکتر اصغردادبه
دکتر اصغردادبه، استاد زبان و ادبیات فارسی و هموند مرکز دایره آلمعارف بزرگ اسلامی
کلیپی درباره یعقوب لیث فارسی پخش شد
کلیپی درباره یعقوب لیث فارسی پخش شد
چهره چپ، نخستین دخت فرهادی از کنشگران فرهنگی زرتشتیان
چهره چپ، نخستین دخت فرهادی از کنشگران فرهنگی زرتشتیان
چکامه ای از هما ارژنگی با صدای وی پخش شد درباره یعقوب لیث صفاری
چکامه ای از هما ارژنگی با صدای وی پخش شد درباره یعقوب لیث صفاری
گروه موسیقی و رقص محلی هامون از سیستان و بلوچستان
گروه موسیقی و رقص محلی هامون از سیستان و بلوچستان
گروه موسیقی و رقص محلی هامون از سیستان و بلوچستان
گروه موسیقی و رقص محلی هامون از سیستان و بلوچستان
چهره راست، بابک سلامتی سردبیر هفته نامه امرداد
چهره سمت چپ، بابک سلامتی سردبیر هفته نامه امرداد
دکتر بقایی ماکان
دکتر محمد بقایی‌ماکان، پژوهشگر فرهنگ و اقبال‌شناس
گروه سازینه گروهی تلفیقی از اقوام ایرانی به سرپرستی پیمان بزرگ نیا
گروه سازینه گروهی تلفیقی از اقوام ایرانی به سرپرستی پیمان بزرگ نیا
گروه سازینه گروهی تلفیقی از اقوام ایرانی به سرپرستی پیمان بزرگ نیا
پیمان بزرگ‌نیا، نوازنده و پژوهشگر موسیقی 
 چهره چپ: شریعت زاده هماهنگ کننده نشست زبان پارسی و پرفسور داریوش فرهود
سلطانی و بزرگ نیا اجرایی از موسیقی نواحی کردند
سلطانی و بزرگ نیا اجرایی از موسیقی نواحی کردند
گروه موسیقی محلی هامون از سیستان و بلوچستان
گروه موسیقی محلی هامون از سیستان و بلوچستان
دکترای موسیقی، حبیب الله قادرآتشگر
دکترای موسیقی، حبیب الله قادرآتشگر
اجرای تصنیف محلی، ای وطن ایران من
اجرای تصنیف محلی، ای وطن ایران من
کیوان سالمی فیه از برگزارکنندگان نشست زبان پارسی
کیوان سالمی فیه از برگزارکنندگان نشست زبان پارسی
روند بازسازی آرامگاه یعقوب لیث صفاری
روند بازسازی آرامگاه یعقوب لیث صفاری
پرفسور فرهود پدر ژنتیک ایران
پرفسور فرهود پدر ژنتیک ایران
از تمامی سخنرانان و یاری رسانان نشست زبان پارسی سپاسداری شد
از تمامی سخنرانان و یاری رسانان نشست زبان پارسی سپاسداری شد
گروه پیشاهنگی ایران دست زدن مخصوص خود را انجام دادند برای سپاسداری
گروه پیشاهنگی ایران دست زدن مخصوص خود را انجام دادند برای سپاسداری
فرتورها از همایون مهرزاد

خبرنگار امرداد: اسفندیار کیانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر