۹ بهمن ۱۳۹۸

جشن ایرانی سده، بازگوکننده همازوری ایرانیان

در هنگام غروب 10 بهمن‌ماه آتش «سده» فروزان می شود. آتشی به بزرگی شکوه و فر دیروز ایران، به گرمی پیوند امروز دستان ایرانیان و به روشنی فردای ایران و ایرانی‌.

دهم بهمن در راه است. روزی که چشم‌های بسیاری، بانوان مشعل به‌دست را همراه با نوای شادی‌بخش دف و سرنا  تا جایگاه آتش همراهی خواهند کرد و موبدان با برافروختن آتش سده، نوید سده‌ای دیگر را می‌دهند‌. نوید، آتشی چنان بزرگ که شکوه سال‌های رفته را در یادها باز می‌آفریند. گویی تاریخ ایران از دل این آتش‌افروزی زاده شد. گویی هنگامی که مردم روزگار هوشنگ به دور آتش گرد آمدند، این سرزمین پا گرفت. گویی دم گرم مردم ایران از این آتش سرچشمه گرفت، گویی دست در دست هم نهادن، هلهله و شادی کردن و چرخیدن به دور این آتش بزرگ و شکوهمند، با هم بودن را به مردم آموخت؛ و بدین‌گونه، تنها بودن فراموش شد. مردم آموختند که گرمی دل‌هایشان را از هم بگیرند و دیدند که گرما را تنها با همازوری و همراهی می‌توان به  جای سرما نشاند. این جشن آتش‌‌افروزی سپندینه (:مقدس) را «سده» نام کردند و نخستین جشن ایرانی شد. «سده» با همه‌ی شکوه و ایرانی بودنش، جشنی که از دیرباز خاستگاهی ایرانی داشته و برای همه‌ی ایرانیان است اما دریغ و افسوس با این جشن ملی همانند جشن‌های بیگانه که نه! بدتر از آن رفتار می‌شود. چنان‌که بارها گفته‌اند و شنیده‌ایم که، جشن سده، جایی در سالنمای رسمی کشور ندارد. از رسانه‌ی ملی هم، در روز جشن سده، آوای چندانی به‌گوش نمی‌رسد. رسانه‌ی ملی از جشن «کریسمس» یا جشن گوجه‌فرنگی بیشتر از جشن ملی سده سخن می‌گوید. خدا می‌داند فردا کدام کشور با برنامه‌ای از پیش، با خرج کردن پول، «سده» را در سیاهه‌ی(:فهرست) میراث جهانی به نام خود می‌زند و تازه آن هنگام رسانه‌های ما در پای‌ورزی(:اعتراض) به این‌کار فریاد سر می‌دهند و تاریخ را پیش می‌کشند.
«سده» از راه می‌رسد تا به یادمان بیاورند، ایرانیان بودند که برای نخستین‌بار دریافتند چگونه می‌توان آتش را روشن ساخت و آن را به‌کار گرفت.
«سده» می‌آید تا بانگ برآرد که این‌جا، این سرزمین اهورایی خاستگاه آغاز شهری‌گری (: تمدن) بوده است و هوش و خرد ایرانی زمینه‌ساز آن.
زرتشتی و مسلمان در «سده» کرمان
جشن سده در میان زرتشتیان کرمان از 100سال پیش تاکنون به گونه‌ی رسمی، همگانی و پیاپی برگزار شده‌است. شاید بتوان گفت جشن سده‌ی کرمان کهن‌ترین جشن برجای مانده از ایرانیان باستان است، که هر‌ سال، با شکوه بسیار و با باشندگی بسیاری از دوستداران فرهنگ ایرانی، از هر دیدگاه، دین و مذهبی در کرمان برگزار می‌شود. پیران و بزرگان ما به یاد دارند که هر سال، هفته‌ها پیش از افروخته شدن آتش جشن سده، اهالی کرمان از کوچک و بزرگ، با هر دیدگاه مذهبی که داشتند، آگاه بودند که در بهمن‌ماه آتش سده افروخته خواهد شد از همین رو هیزم‌هایی که از هرس کردن درختان به دست آمده بود یا خار وخاشاک بیابان را با باور، نذر و نیاز به محل آتش‌افروزی می‌آورند، تا در روز جشن سده، در افروختن آتش جشن سده با دیگر اهالی این دیار همازور و هم‌پیمان باشند.
در پسین‌هنگام(:بعدازظهر) دهم بهمن‌ماه، بانوان زرتشتی با باشندگی در جایگاه برگزاری جشن، سیروگ و خوراکی‌های سنتی می‌پزند و برای آغاز جشنی باشکوه خودشان را آماده می‌کنند. هنگامی که واپسین پرتوهای خورشید، زمین را ترک می‌گوید، موبدان با آپریگون آتش(:مجمر آتش) در حالی که تن‌پوش(:لباس) سپید بر تن دارند، برای برافروختن هیزم به آرامی به سوی پشته‌‌ی هیزم‌ها می‌روند و جوانان سپیدپوش با مشعل‌های روشن، موبدان را همراهی می‌کنند. گروه موبدان در حالی که اوستا را زمزمه می‌کنند، سه‌بار گرداگرد پشته‌ی هیزم می‌گردند و پس از آن پیرامون پشته‌ی هیزم می‌ایستند. پس از درنگی کوتاه همگی به آرامی و با هماهنگی به سوی خرمن هیزم می‌آیند و آن را آتش می‌زنند.  این جشن نخستین‌بار حدود 100 سال پیش در روستای «قنات‌غستان»، در 33 کیلومتری جنوب شهر کرمان برگزار می‌شد. پس از آن و با رسمی‌تر شدن این جشن، سده برای 10سال در «پیر بابا کمال» در 8 کیلومتری شمال خاوری(:شرقی) کرمان برگزار شد. هم‌اکنون نزدیک به 50 سال است که جشن سده در جایگاه کنونی خود یعنی در «باغچه بوداغ آباد»(شاه مهرایزد)، در شمال‌خاوری(:شمال شرقی) کرمان، برپا می‌شود. در جشن سده‌ی کرمان همه‌ی گروه‌های مردم از زرتشتی، مسلمان و… همه به چشم یک سنت ایرانی به جشن سده می‌نامند. تاجایی‌که خیابانی که به زمین آتش‌افروزی می‌رسد را، خیابان «سده» نامیده‌اند.
سنت سده در یزد
جشن سده در شهر یزد و روستاهای زرتشتی‌نشین استان یزد نیز به شیوه‌ای زیبا و هماهنگ برپا می‌شده‌است. موبد کورش نیکنام، پژوهشگر دینی که خودش نیز از اهالی روستای خرمشاه یزد است، از یادگویه‌هایش(:خاطره‌هایش) چنین می‌گوید:‌ »در یزد آتش سده را در بیشتر روستاها با گاه‌شماری سنتی برگزار می‌کرده‌اند. برپایه‌ی این گاهشماری، جشن سده در روزهای پایانی فروردین‌ماه جای داشته و هم‌اکنون نیز در روستاهای شریف‌آباد اردکان و مزرعه‌کلانتر در همین روز برگزار می‌شود.»
وی می‌افزاید: «در برخی از روستاها همچون نرسی‌آباد و نصرت‌آباد همان جشن سده برگزار می شده که ”هیبیدوگ“ نام داشته و دیگر فراموش شده‌است . در خرمشاه این آیین تا 40 سال پیش برپا بوده و به آن ”شاخ شاخ دُربند“ می‌گفته‌اند. به یاد دارم تا زمانی که نوجوان بودم، این جشن را در خرمشاه برگزار می‌کردیم اما بعدها این آیین کم‌رنگ شد و اندک اندک روبه‌فراموشی رفت. زیرا پس از این‌که گاه‌شماری فصلی را پذیرفتیم برآن شدیم تا جشن سده را به هنگام درست خود یا  دهم بهمن، در تالار دبستان اردشیری خرمشاه برگزار کنیم و از آن پس، برنامه‌های نمایشی، خنیاگری(:موسیقی) و برنامه‌های شاد نیز در تالار مدرسه برگزار می‌شد. پیش از برگزاری سده، جوانان و نوجوان خرمشاه، از هرجایی که می‌شد، خار و هیزم گردآوری می‌کردند. گاه از باغ‌ها هیزم می‌آورند، گاهی از خانه‌های چوب جمع می‌کردند. اگر باز هم نیاز به خار داشتند، به صحرا می‌رفتند. جوانانی که باید از در خانه‌ها خار جمع می‌کردند، هنگام کوبیدن در خانه‌ها این سروده(:شعر) را می‌خواندند: «شاخ، شاخ دُربِنده/ کُندله به کون خَرمنه. هرکه که شاخی بدهد/ خدا مُرادُش بدهد. هرکه که شاخی ندهد/ خدا مُرادش ندهد» این چند بیت کوتاه به گویش خرمشاهی گفته می‌شد؛  دُربند به گمانم همان دروند بوده که در گویش خرمشاهی این‌گونه گفته می‌شد و شاید برای سوزاندن و نابود کردن شَروبیداد دروغکاران به کار می‌برده‌اند و کُندله به تکه های چوب و کنده گفته می‌شده. خرمن نیز توده‌ی هیزم سده بوده‌است به‌‌هر روی این شعر را به یاد دارم که خوانده می‌شد و هیزم‌ها را در سه مکان در خرمشاه  روی‌هم انباشته می‌کردیم».
خوب است که بدانید در یزد به شوند بودن محله‌های پرشمار زرتشتی‌نشین، جشن سده به گونه‌ی جداگانه در هر محله برگزار می‌شود. اما جشن سده‌ای که تاکنون در «سازمان و باشگاه جوانان زرتشتی یزد» برگزار شده است، جایگاه ویژه‌ی برگزاری این جشن بوده است. چندسالی است که این جشن ایرانی در «پیر رهگذر چم» و با سرپرستی و هماهنگی انجمن زرتشتیان تفت و توابع برگزار می‌شود. افزون‌بر پیر رهگذر، جشن سده در سازمان و باشگاه جوانان زرتشتی یزد و نیز دیگر محله‌های زرتشتی‌نشین نیز برگزار می‌شود. جوانان چند روز پیش از برگزاری جشن سده در جایگاه برگزاری جشن، توده‌ی بزرگی از هیزم را بر روی هم انباشته می‌کنند، سپس در روز جشن، پس از اجرای برنامه‌های شاد موبدان با سرایش اوستای «آتش‌نیایش» سه دور به گرداگرد توده‌ی هیزم می‌گردند و آن را روشن می‌کنند.
زرتشتیان که از دیرباز تاکنون پاسبانان کهن فرهنگ، هویت و تاریخ ایران هستند در شهرهای اهواز، شیراز، کرج و اصفهان هم مانند تهران و یزد و کرمان این جشن ایرانی را به شکوه بسیار برپا می‌کنند.
باید به یاد داشت که پیشینه‌ی برخی ازجشن‌های ایرانی چون «نوروز»،‌ «مهرگان» و آداب و رسوم زندگی مردم ایران‌زمین، از هم جدا نبوده و با درازای زندگی مردم و سرزمین ایران برابر است. تاریخ گواه است، حتا آن‌ها که در سراسر تاریخ به این مرز و بوم تاخته و کوشیدند تا فرهنگ، زبان، ادب و سنت‌های مردم این سرزمین را براندازند، ناکام به زیر خاک رفته‌اند.‌ این ‌چنین است که پس از هزاران سال، هنوز مردم ایران‌زمین، پارسی سخن می‌گویند و جشن‌ها و آداب و رسوم نیک نیاکانشان را پاس داشته و بر این باورند که ایرانی هیچ‌گاه در فرهنگی بیگانه آمیخته نشده و نخواهد شد.
سده جشنی است همگانی از برای خواهش گرما در دل زمستان سرد، از برای خواهش نور در دل تاریکی. سده جشن امیدواری‌ست از برای بردمیدن خورشید گرما‌بخش بهار و آمدن گل‌ها و سبزه‌ها. سده جشن شمارش روزهاست در چشم به‌راهی نوروز و روزهای نو. سده در راه است.

خبرنگار امرداد: فیروزه فرودی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر