۳۰ مهر ۱۳۹۹

دریاچه میقان؛ زیستگاهی شیرین برای پرندگان و دیگر جانوران

دریاچه‌های شور ایران کم‌شمار نیستند، اما نه به شوری دریاچه-تالاب «میقان». ذره‌ای از آب این دریاچه را نمی‌توان چشید؛ از بس شور است. با این همه زیستگاهی شیرین برای پرندگان و حیات‌وحش پیرامون دریاچه است. پس، شوری آب میقان را باید به شیرینی پناه دادن به جاندارانش بخشید.

به‌راستی که شوری میقان از اندازه گذشته است. آن‌هایی که هر چیز را با شمارگان می‌سنجند، چنین برآورد کرده‌اند که در هر لیتر از آب دریاچه‌ی میقان، در تابستان 50 گرم نمک پیدا می‌شود. 50 گرم در هر لیتر، بسیار زیاد است و نشان می‌دهد که میقان با شوری آمیخته است و بخشی جدایی‌ناپذیر از ویژگی آن شده است. آن اندازه شوری در بهار به 38 و در زمستان به اندکی کمتر از 30 گرم می‌رسد.
نباید همه‌ی گناه را به پای میقان گذاشت؛ البته اگر شوری، گناه باشد، که نیست! آب‌هایی که به این دریاچه می‌ریزند، آکنده از املاح هستند. همین که آب‌های شور پیرامونی به میقان می‌رسند، ته‌نشین می‌شوند و با تبخیر آب، نمک‌ها در همان بستر دریاچه می‌مانند و آن را شورمزه می‌سازند. این، فرایندی است که هزاران سال است رُخ می‌دهد و میقان با آن سازگار شده است.
شوری میقان سبب‌ساز شکل‌گیری گنبدها و لایه‌های نمکی می‌شود. آن‌ها را در سرتاسر میقان می‌توان دید. از دور هم که نگاه کنیم رنگ سپید دریاچه آشکارا پیداست. سپیدی چشمگیر میقان، تماشایی است و پهنه‌ای برف‌پوش را به یاد می‌آورَد. این را نیز بگوییم که میقان ژرفای چندانی ندارد و می‌توان سپیدی‌های سطح دریاچه را گام‌زنان پیمود.
دریاچه میقان در استان مرکزی دامن گسترده است؛ در گستره‌ای که به نام فراهان سفلی شناخته می‌شود و در 7 کیلومتری شهر داوودآباد. از شمال خاوری میقان تا شهر اراک، 15 کیلومتر است.
میقان دریاچه‌ای کویری است. درست در جایی است که بلندترین شوره‌زار ایران شمرده می‌شود. اگر بلندی آن از سطح دریا را بخواهیم بسنجیم، به 1700 متر می‌رسد. آب‌هایی که به دریاچه می‌ریزند، بسته به این که حجم آن‌ها چه اندازه باشد، کم‌وبیشیِ گستره‌ی میقان را شکل می‌دهند. آن پهناوری، چیزی میان 100 تا 110 کیلومتر مربع است.

میقان، با همه‌ی شوری، زندگی‌بخش است. اگر نالان و آلوده باشد، جایی برای برخاستن گرد و غبارهایی می‌شود که نفَس زندگی را می‌گیرند. میقان چنان نقشی در مهار کانون‌های آلاینده دارد که اگر بگوییم زندگی مردم آن گستره به حال خوب و بد این دریاچه وابسته است، سخنی به گزاف نگفته‌ایم. خدا نکند آب دریاچه کاستی بگیرد؛ آن زمان است که نفس‌های کلان شهری مانند اراک، زیر بارش گردوغبارهای آلوده‌ساز، به‌شماره می‌افتد. در آن هنگام، نه تنها اراک، بلکه همه‌ی گستره‌ای که میقان در مرکز آن جای دارد، آب‌وهوایی ناخوش و آلوده خواهند داشت. بسنده است تصور کنیم که بر اثر کم‌آبی، کف دریاچه پدیدار شود. آنگاه نمک‌های انبوهی که در بستر میقان آرمیده‌اند با گردوغبارها به هوا برمی‌خیزند و روزگار زندگان آن پهنه را تا مرز تباهی می‌بَرند. پس، میقان تعادل‌بخش آب‌وهواست و ارزشی بیش از آن دارد که تنها از دیدنی‌ها و تماشایی‌هایش سخن بگوییم.
در دی‌ماه سال گذشته، 1398، بود که به شکل نگران‌کننده و ترس‌آوری سراسر شهرستان اراک را مِه گرفتگی پرسش برانگیز و حادثه‌سازی، فراگرفت. در آن زمان، آلودگی هوای اراک بیش از اندازه شده بود. مه‌گرفتگی چنان بود که به سختی می‌شد پیش پای خود را دید. بر اثر مه‌های انبوه، تصادف‌های جاده‌ای و خروج خودروها از جاده بیش از اندازه شد (گزارش خبرگزاری مهر). کارشناسان سبب آن مه‌گرفتگی را از دریاچه میقان می‌دانستند. نه اینکه میقان آلوده‌ساز باشد. آلاینده‌ها به نمناکی هوا و لایه‌های یخی دریاچه می‌چسبیدند و به شکل مه همه جا را می‌پوشاندند. میقان با همه‌ی زندگی بخشی‌اش از پسِ آلودگی‌هایی که انسان‌ها با ویران کردن زیست‌بوم پدید می‌آورند، برنمی‌آید و کمک چندانی از او ساخته نیست. به‌راستی که هیچ جاندار و پدیده‌ی طبیعی نیست که به اندازه‌ی انسان آلوده‌کننده زمین و هوا باشد.
سرشت میقان چنین است که در فصل‌های پُربارش انباشته از آب باشد و در فصل خشک تابستان به شکل نمک‌زاری باتلاقی درآید. از یاد نبریم که میقان در پهنه‌ای کویری شکل گرفته است و نباید از او انتظار داشت که در همه‌ی فصل‌های سال مالامال از آب باشد. به‌ویژه آنکه با کاهش نمناکی هوا، درجه‌ی بخارشدن آب دریاچه نیز افزایش پیدا می‌کند.

همه‌ی ارزش‌های دریاچه‌ی میقان در یک‌سو، پرنده‌نگری آن در سوی دیگر! دریاچه‌ها و تالاب‌های ایران همواره پذیرای دسته‌دسته مرغان هوا و کوچ‌رویی هستند که از دورونزدیک رخت و جامه در کنار آب می‌افکنند و زمستان‌گذرانی می‌کنند. اما از این دید، میقان چیز دیگری است. پرنده‌ها به میقان که می‌رسند شادمانه فرود می‌آیند و بار و بندیل سفرشان را همه جا باز می‌کنند و سلامی چون بوی خوش آشنایی به میقان می‌‌دهند. اخم و تَخم آدمیزادگان را هم ندارند که از شوری آب دریاچه چهره درهم بکشند و صد جور ایراد بگیرند. نه؛ پرنده‌ها قدر و ارزش میقان شور را خوب می‌دانند. آنجا از زیستگاه‌های بسیار باارزش پرندگان است و ایستگاهی دلخواه و از خدا خواسته برای دسته‌های کوچک و بزرگ پرنده‌های کوچ‌رو.
پرندگانی که از سفر گستره‌های گرمسیری آفریقا بازگشته‌اند، پرسان‌پرسان میقان را پیدا می‌کنند و بهار دل‌انگیزشان را در اینجا سپری می‌کنند؛ شادان شاد و آوازخوان. شادی زندگی را از پرندگان بیاموزیم!
بیش از 60 درصد پرندگان استان مرکزی را باید در میقان یافت. اگر هم بخواهیم اندکی بردبارانه‌تر حساب و کتاب کنیم، 16 درصد همه‌ی پرندگان زیست‌بوم‌مان را در میقانِ فرح‌بخش خواهیم یافت. می‌بینید که میقان چه زیستگاه یگانه و جان‌بخشی است؟ ارزش بی‌کران زیست‌بوم زندگی‌آور سرزمین‌مان را بدانیم و دست از ویرانی و آسیب زدن به آن بکشیم! جان و زندگی ما و آیندگان بسته به همین زیست‌بوم است که بی‌دریغ و مهربان می‌بخشد و ارزانی ما می‌کند، با همه‌ی ناسپاسی‌هایمان!
پیرامون دریاچه‌ی میقان گیاه بسیار باارزش و شورزاری به نام «قره‌داغ» یافت می‌شود که به کار بیایان‌زدایی می‌آید. ریشه‌های این گیاه 6 گونه‌ای، به تندی(:سرعت) رشد می‌کند و با رخنه در درون ماسه‌ها از پراکندگی آن‌ها جلوگیری می‌کند. بدین‌سان، قره‌داغ یکی از ارزشمندترین گیاهان آن گستره برای جلوگیری از پدیدآمدن گرد و غبارهاست. نزدیک به 40 هزار هکتار از زمین‌های پیرامون کویر اراک را این گیاه پوشانده است.
حیات وحش پیرامون دریاچه‌ی میقان نیز جنب‌وجوش بسیاری دارند. گرگ‌ها و روباه‌ها و مارها و دیگر جانوران در آنجا به سر می‌برند و دُرناها و فلامینگوها و خروس کولی‌ها و مرغابی سانان، در همسایگی هم، کنار دریاچه می‌نشینند و گذر عمر را تماشا می‌کنند.

جزیره‌ای کوچک و راهی خاکی در میانه‌ی دریاچه‌ی میقان دیده می‌شود؛ و نیز کارخانه‌ی شرکتی معدنی که سولفات سدیم تولید می‌کند. آه از این کارخانه‌ها! امان از دست ما آدمیزادگان! بوی گوگرد این کارخانه در همه‌ی میقان شنیده می‌شود (تارنمای سلامت نیوز، گزارش بهمن 1398). املاحی که این شرکت، بی‌رویه از دریاچه برداشت می‌کند، دشواری نگران کننده‌ای برای میقان پدید آورده است (گزارش سلامت نیوز). ای کاش آزمندی انسان حد و اندازه‌ای داشت. میقان از دست ما چه کند و به کجا شکایت ببرد؟!
آن آسیب‌ها را به همان میقانی می‌زنیم که طلوع و غروب آفتاب در آنجا از دیدنی‌ترین و دلخواه‌ترین چشم‌اندازهای طبیعت را نمایان می‌کند و پاییزانش بی‌مانند است.

دریاچه‌ی میقان را گاه در شمار تالاب‌ها نیز می‌آورند. درگذشته‌ها، این دریاچه را به نام «نمک‌زار فراهان» می‌شناختند. ارزش‌اش را بدانیم. 






خبرنگار امرداد: سپینود جم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر