در گسترهی کوهستانی دنا، در استان کهگیلویه و بویراحمد، هر آنچه به زمین ما رنگ و تازگی میبخشد و چشمنوازش میسازد، میتوان دید. تابلویی نقشدرنقش و فریباست که بیدریغ دامن گسترده است. از آن جلوهگریها، دریاچههای فصلی دنا نمایانتر و فراوانتر هستند.
با بارش برف و باران زمستانی، در روزهای سرد سال و آغاز بهار شکل میگیرند و با پایان فصل گرم، رو پنهان میکنند و پهنهای خشک میشوند تا دیگربار با گذر زمستان، سر برآورند. «دریاچه کوهگول» یکی از آنهاست.
دریاچهی کوهگول، 32 کیلومتر با شهر یاسوج، مرکز استان، فاصله دارد و در شمال خاوری شهر «سی سخت» جای گرفته است، در گردنهای به نام «بیژن». همان گردنهای که جادهای از میان آن میگذرد و در تمام زمستان پوشیده از برف است و گذر از آن ناشدنی. تنها 8 کیلومتر آن سوتر از شهر سی سخت است که به دریاچهی کوهگول میتوان رسید.
پهنهای که دریاچهی سی سخت در آن جای گرفته است، مجموعهای از زیبایی است. خودِ دریاچه کوهگول به کنار که بیشتر آن را خواهیم شناخت. از دشت لالههای واژگون و آبشار تنگ نمک چه میتوان گفت جز ستایش و شگفتی بسیار. پیرامون این آبشار زیبا را انبوهی از گلهای زرد نرگسی، بنفشه و زنبق فراگرفته است که در فصلهای بهار و تابستان، دیدنیها دارند. آبوهوای آنجا نیز روحافزا و جانبخش است.
دسترسی به دریاچهی کوهگول اندکی دشوار است. آنجا گسترهای کوهستانی است و پستی و بلندیهای بسیاری دارد. دریاچه نیز در میان کوههای آسمانسای جای گرفته است. شگفت است که تا به دریاچه نرسیم و کموبیش در 50 متری آن جای نگیریم، آن پهنهی آبی دیده نمیشود. کوهها از دریاچهی کوهگول، مانند گوهری گرانبها، نگاهبانی میکنند و از چشمها پنهان میدارند.
نباید گمان کرد که کوهگول به معنای «کوهی از گُل» است. بومیهای آنجا به کوهی که دریاچه و تالاب و پهنهای آبی داشته باشد، کوه گول میگویند. هرچند در دریاچه کوهگول چیزی که کم نیست شمار گل است؛ به ویژه گلهای آویشن با بوی خوش کوهستانیشان؛ و نیز گلهای شقایق و گیاهان وحشی که کران تا کران گستردهاند؛ مانند ریواس، جاشیر (که دو گونهی خوراکی و غیر خوراکی دارد و ویژگی درمانگری)، پونهی کوهی و نعناع کوهی. همهی آنها، در آنجا به فراوانی یافتنی هستند.
دریاچهی کوهگول در فصلهای پُربارش 15 متر ژرفا دارد و در پهنهای نیم هکتاری جاری است. در کنارههای دریاچه نیز شمار انبوهی از اردکهای کلهسبز، لکلکها، حواصیلها، دُرناها و چنگرها را میتوان دید؛ و نیز پرندگانی دیگر. آنجا زیستگاهی دلخواه و آرام برای پرندگان بومی و کوچرو است. در کوه نزدیک دریاچه نیز صدای کبکها را بارها و بارها میتوان شنید. حیات وحش پیرامون دریاچه پُرشمار است؛ بهویژه گربهسانان.
دریاچهی کوه گول بیگمان شاهکاری از زیستبوم ایران است؛ دریاچهای که در نیمی از سال پیداست و در نیمی دیگر خشک و ناپیدا.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر