۱۳ مهر ۱۳۹۹

دریاچه کیو؛ درخشش پهنه‌ای آبی

آدمی جدای از طبیعت نیست؛ بخشی از همین زیستی‌بومی است که در پیرامونش می‌بیند. اینکه گاه از سر نادانی دست به ویرانی طبیعت می‌زند، داستان دیگری است که به سرشت آزمندانه‌ی آدمی برمی‌گردد. گاه طبیعت چنان با زندگی روزمره‌ی آدمی آمیخته و یکی می‌شود که جدایی از آن شدنی نیست. در چنین هنگامی، طبیعت با تاریخ و فرهنگ و هویت آدمیانی که در کنار آن زندگی می‌کنند، گره می‌خورد. از این‌رو، جدایی یا آسیب زدن به آن، بی‌گمان گم کردن بخشی از شناسه‌ی ما خواهد بود.

دریاچه‌هایی که درون شهرها دامن گسترده‌اند، چنین ساز‌ و کاری دارند. هر چند در کشور ما شمار این‌گونه پهنه‌های آبیِ درون شهری چندان نیست، اما یکی از زیباترین و دلخواه‌ترین آن‌ها در شهر خرم‌آباد، مرکز استان لرستان، دیده می‌شود؛ آن هم درست در میانه‌ی شهر؛ دریاچه‌ای به نام «کیو»، کیو در زبان و گویش لری به معنای «آبی‌رنگ» است. مردم خرم‌آباد، بامدادان آفتابی، با نخستین پرتوهای خورشید و بازتاب آن در دریاچه‌ی آبی‌گون کیو بیدار می‌شوند و زندگی را از سر می‌گیرند. تصور خرم‌آباد بدون دریاچه کیو و آب زلال و گستره‌ی دل‌انگیز آن، به‌راستی ناشدنی است.

دریاچه‌ی کیو پابه‌پای تاریخ و گذشته‌ی مردمان آن گستره آمده است و همواره نگرنده‌ی رویدادهایی بوده است که سپری شده‌اند و خطی از خوب و بد در ذهن مردم به جای گذاشته‌اند. کیو اگر زبان می‌داشت، راوی قصه‌های بسیاری بود که خود دیده است و بر خرم‌آباد و مردمانش، گذشته است. هر چند همین‌گونه هم با زبانی خاموش، از روزگاران رفته و خشکسالی‌ها و نامهربانی‌هایی که بر او رفته است، داستان‌ها می‌گوید. از این‌رو، دریاچه کیو را می‌توان بخشی از حافظه‌ی شهر دانست که در ژرفای ذهن مردم ماندگار شده است.
کیو که اکنون دریاچه‌ای کم و بیش پهنه‌ور است، پیش‌تر چشمه‌ای پُرآب به نام «سراب کیو» شناخته می‌شد. در دهه‌ی پنجاه خورشیدی، درست در سال 1354، در زمان شهرداری زنده‌نام علی‌محمد ساکی، به این سراب سامان دیگری داده شد. ساکی سپس‌تر و در سال‌های پس از آن، یکی از برجسته‌ترین و نام‌آشناترین تاریخ نگاران لرستان شد که آگاهی‌های باارزشی درباره‌ی تاریخ لرستان داشت. کتاب‌های چندی از او به یادگار مانده است. به هر روی، او در زمان شهرداری‌اش دست به ساماندهی سراب کیو، یا همین دریاچه‌ی کیو کنونی، زد و با کمک همکارانش به پژوهش درباره‌ی چگونگی گسترش و برآورده (:تامین) کردن افزون‌تر آب دریاچه پرداخت و توانست با پشتکار و دلسوزی تمام پروژه‌ای را که آغاز کرده بود، به سرانجام برساند و آن پهنه‌ی آبی را به دریاچه‌ای با جاذبه‌های بسیار و دلخواه برای مردم شهر تبدیل کند. بدان اندازه که اکنون دریاچه کیو یکی از نمونه‌وارترین نشانه‌های شهر خرم‌آباد شناخته می‌شود و همواره پذیرای انبوهی از مردمی است که برای دمی آسودن و بهره‌مندی از دریاچه‌ای چشم‌نواز، پیرامون آن گرد می‌آیند.
نوشته‌اند که کیو تنها دریاچه‌ی ایران است که در یک فضای شهری دیده می‌شود. این سخن دقت چندانی ندارد. برای نمونه «شورابیل» در شهر اردبیل نیز چنین ویژگی‌ای دارد. هر چند شورابیل اندکی از شهر فاصله گرفته است، اما کیو همان‌گونه که گفتیم، در میانه‌ی شهر خرم‌آباد دیده می‌شود.

کیو که بومی‌ها هنوز هم آن را به نام «سراو کیاوو» (سراب کیو) می‌خوانند، در شمال باختری شهر خرم‌آباد و در بوستانی به همان نام جای دارد. بدین‌سان، کیو جزیی جدایی ناپذیر از بافت شهری دانسته می‌شود.
کیو، پیشترها دریاچه‌ای فصلی بود که در پاییز خشک می‌شد و در پایان فصل زمستان، خودجوش و لبریز از جوشش چشمه‌های درونِ شهر، باردیگر مالامال از آب می‌شد. بدین‌گونه مردم شهر ناگزیر بودند که در فصل‌هایی از سال چشم به راه بازگشت کیو، پهنه‌ای خشک را بنگرند که خالی از آب بود. چه می‌شد دریاچه کیو در همه‌ی فصل‌ها مالامال از آب باشد و طراواتی افزون‌تر به شهر ببخشد؟ این آرزویی بود که بر زبان می‌آمد. این را نیز بگوییم که کیو چنان ویژگی داشت (و دارد) که به یک باره لبریز از آب بشود. این رویداد دیدنی، پس از گذر از زمستان، شکل می‌گرفت. در سال 1389 خورشیدی، با کارهای عمرانی‌ای که انجام گرفت، آب سرچشمه‌ی زیر قلعه‌ی فلک الافلاک به سوی کیو کشیده شد و از آن پس این پهنه در همه‌ی فصل‌های سال آکنده از آبی زلال و زندگی‌بخش شد.
بخشی از آب دریاچه از چشمه‌هایی که در کف آن هست، به‌دست می‌آید. بخش دیگر نیز از مخمل‌کوه و چشمه گلستان راهی دریاچه کیو می‌شود. مخمل کوه با بلندای 1900 متر، در شمال خاوری شهر خرم‌آباد قد برافراشته است.
گستردگی دریاچه‌ی کیو 7 هکتار است، اما مجموعه‌ی گردشگری‌ای که دریاچه را نیز دربرمی‌گیرد، 16 هکتاری است. ژرفای دریاچه‌ی کیو نیز میان 3 تا 7 متر است. اندازه‌ی آبدهی (دِبی) دریاچه بستگی به آکندگی و پُرآبی سرچشمه‌هایی دارد که دریاچه را می‌انبارند. پیش‌ترها که آب‌های بالادست به کیو کشیده نشده بود، گاه اندازه‌ی آبدهی دریاچه به صفر می‌رسید. اما اکنون دریاچه‌ای همیشگی است.
خشکسالی سال‌های گذشته، دریاچه کیو را شتابان به سوی خشکی بُرد. در سال 1389 خبرها نگران‌کننده بود و از کاسته شدن آب دریاچه حکایت داشت. برای جلوگیری از خشکی کیو چاره‌های چندی اندیشیده شد. مسوولان شهری از میان گزینه‌های پیش‌رو، تصمیم بر آن گرفتند که آب سراب دارایی را به سوی دریاچه کیو بکشند. این کار اثرگذار بود و در سال 1395 خبرهایی از پُرآبی کیو به گوش می‌رسید. بارش‌های پیاپی پاییز سال 1397 به یکباره زندگی دوباره‌ای به کیو بخشید و آن را از خشکی و نابودی‌ای که چه بسا انتظارش را می‌کشید، رهایی داد.

پُرآبی دریاچه کیو برای پرندگان نیز خبر خوشایندی بود. این دریاچه نه‌تنها جایی برای بیتوته‌ی پرندگان بومی، بلکه میزبان پرندگان کوچ‌رو نیز هست و زیستگاه فصلی باارزشی برای آن‌ها به‌شمار می‌رود. گونه‌هایی مانند حواصیل (یا همان اگرت) و لک لک، در دریاچه کیو به انبوهی دیده می‌شوند. به همین سبب است که دریاچه کیو در فصل پاییز جایی دلخواه برای پرنده‌نگری است.

بهاران، تابستان و پاییزانِ کیو که جای خود دارد؛ در زمستان نیز این دریاچه بسیار تماشایی است. بوستانی که در کناره‌های فرازین دریاچه هست، دیدن دریاچه و بهره‌بردن از زیبایی‌های آن‌را دل‌انگیزتر می‌سازد. در بلندی‌های بوستان، کیو را می‌توان دید که دلربا و فریبا، گیسویی از آب گشوده است و به هزار جلوه‌گری، دامن می‌افشاند. از این‌روست که پس از قلعه‌ی فلک‌الافلاک، دریاچه کیو را تماشایی‌ترین و پُربازدیدترین جای گردشگری خرم‌آباد می‌شناسند. آب‌نماهای زیبا و فضایی برای گردشگری و نمونه‌های دیگری از این دست، دریاچه کیو و پیرامون آن را زیباتر نیز ساخته است.
در سال 1396، پرندگان دریاچه‌ی کیو دچار آنفولانزای حاد شدند. ناچار پرندگان را از میان بردند تا دریاچه را بیشتر از آن آلوده نسازند. سپس به گندزدایی آب دریاچه و قرنطینه‌ی 21 روزه‌ی آن دست زدند (گزارش خبرگزاری موج). دو سال پیش از آن، در نیمه‌ی دوم شهریور 1394، مسابقه‌ی سه گانه ی ورزشی با باشندگی ورزشکاران سراسر کشور در کنار دریاچه کیو برگزار شد. این مسابقه دربردارنده‌ی رشته‌های دومیدانی، شنا و دوچرخه‌سواری بود. چند روز پس از پایان مسابقه به یکباره لاشه‌ی 10 هزار بچه ماهی روی آب دریاچه دیده شد. گفته می‌شد که برگزارکنندگان هماورد، آب دریاچه را کلرزدایی کرده بودند و همان سبب مرگ ماهی‌ها شده است. هر چند مسوولان زیر بار این اتهام نرفتند و آن‌را رد کردند (خبرگزاری موج). به هر روی، این رویداد ناخوشایند، به مرگ ماهی‌های دریاچه انجامید.
فرسودگی کانال‌های هدایت‌کننده نیز، سبب فرونشست آب‌های سطحی ضلع باختری دریاچه در سال 1396 شد (تارنمای دنیای اقتصاد). به هر روی، چندی است که دریاچه‌ی کیو به بخش خصوصی واگذار شده است، اما گفته‌اند که «نظارت خاصی بر آن نمی‌شود» (گزارش خبرگزاری ایسنا، 3 امرداد 1399).

دریاچه‌ی کیو که نه‌تنها برای مردم لرستان، بلکه برای زیست‌بوم ایران سرمایه‌ای گران‌بها شمرده می‌شود، بیش از این‌ها نیاز به نگهبانی و سرکشی دارد. 




خبرنگار امرداد: سپینود جم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر