۲۲ اسفند ۱۳۹۶

چهارشنبه‌سوری نخستین جشن سال نو پیش از سال نو

چهارشنبه‌سوری را می‌توان نخستین جشن سال نو دانست كه قبل از رسیدن سال نو برگزار می‌شود و برپایی آن نشانه استقبال از سال نو و به پایان آمدن سال كهنه است.
Related image

برپایی این جشن در چند صدسال گذشته، در گوشه و کنار این مرزوبوم اهورایی به همراه آداب‌ورسومی ویژه كه هركدام نشان از باوری كهن دارد، آن را درخور اندیشیدن و توجه می‌سازد. از آداب‌ورسوم آن می‌توان فالگوش‌نشینی، کوزه شکنی، قاشق زنی، شال اندازی و بخت‌گشایی را نام برد.

از دیرباز، زرتشتیان به‌ویژه در یزد و روستاهای پیرامون آن و در آخرین ساعت‌های سال كهنه و پیش از دمیدن آفتاب در روز اورمزد و فروردین‌ماه (پس از اسلام و در گاه‌شماری بدون كبیسه) به آتش‌افروزی بربام خانه آن‌هم  بر بلند‌ترین جای بام می‌پردازند. بر اساس نظر پژوهشگران و اندیشمندان، این كار نشانگر استقبال از فروهر نیاكان  درگذشته است و این آتش‌افروزی با برپایی آتش در شب چهارشنبه آخر سال نمی‌تواند بی‌ارتباط باشد هرچند تغییراتی در شیوه و باور به برگزاری آن رخ‌داده است.

1-چهارشنبه‌سوری، باورهای عامه، واژه‌شناسی
آیین چهارشنبه‌سوری آیینی است كه اكنون در شب آخرین سه‌شنبه سال خورشیدی برگزار می‌گردد (این‌گونه نام‌گذاری به اشتباه وارد فرهنگ ما شده است، برای نمونه؛ مردم به پنج‌شنبه‌شب می‌گویند، شب جمعه !؟، كه این اشتباه است، زیرا در ایران آغازِ شبانه‌روز هم‌زمان با برآمدن خورشید و شروع روشنایی بوده، درحالی‌که در فرهنگ عرب چون آغازِ شبانه‌روز با غروب آفتاب و شروع تاریكی است، پس ابتدا شب جمعه و سپس روز جمعه را خواهیم داشت) و با آتش‌افروزی و پریدن از روی آتش و گفتن شعری با مضمون «سرخی تو از من و زردی من از تو» انجام می‌گیرد.

توضیح واژگانی چهارشنبه‌سوری به این صورت است كه؛ واژه چهارشنبه كه یكی از ایام هفته بوده و چنانکه در کتاب «المحاسن والاضداد » نوشته «جاحظ بصری» آورده شده: (والاربعایوم ضنك ونحس) یوم الاربعا (چهارشنبه) در ادبیات عرب نحس و شوم عنوان‌شده است و همچنین در افواه و پندار‌های عامیانه نیز چهارشنبه نامبارك گفته‌شده كه حتی سفر و عیادت مریض نیز در این روند بد پنداشته شده و منوچهری سروده است كه:
چهارشنبه كه روز بلاست باده بخور                                    به ساتگین می بخور تا به عافیت گذرد

بر اساس پندار‌ عامیانه این آتش‌افروزی شب چهارشنبه برای سپردن درد و غم و نامبارکی‌های سال كهنه به آتش و آغاز سالی نو بدون درد و غم با گرفتن سرخی و تندرستی و بی‌آلایشی از آتش انجام می‌شده و این خود از شعری كه برخی‌ هنگام پریدن از آتش بر زبان می‌آورند، هویداست. باور به این نحوست این شب، چنان رسوخ یافته كه در برخی جاهای ایران ازجمله «نوروزآباد ایلام، كاشان، تویسركان» چهارشنبه‌سوری را در آخرین چهارشنبه ماه صفر برگزار می‌كنند (بر اساس گاه‌شماری قمری). كه این خود شاید همان دلیل نحس بودن چهارشنبه ادبیات عرب را موجه نماید، ولی وقتی در آخرین چهارشنبه سال در گردش خورشیدی برگزار می‌شود نمی‌تواند دلیل این برگزاری فقط این باور باشد (به نظام گردشی ما‌ه‌ها درگاه‌شماری قمری توجه شود).

نظردیگری كه دراین‌باره مطرح است و روانشاد دکتر بهار بدان اشاره می‌كند، این است كه چهارشنبه مرتبط به اعراب نیست و این چهار مطرح‌شده در چهارشنبه مهم است و آن اشاره به چهارفصل سال دارد و اساس آن اسطوره‌ای است و برپایی آتش، نشان از استقبال گرما و گرم شدن زمین و هوا دارد و سرخی، دلیل انرژی و حرکت بوده و پس از جشن سوری خواب زمستانی به كنار می‌رود و فصل كار و انرژی و حرکت می‌رسد(از اسطوره تا تاریخ- بهار، مهرداد- نشر چشمه 1381).

اما درباره واژه «سوری» چنان‌که می‌دانیم در ادبیات فارسی به رنگ سرخ و هر چیز سرخ‌رنگ اطلاق می‌شود و گل سوری و می‌سوری به گل سرخ و می‌سرخ رنگ گفته می‌شود(فرهنگ عمید، عمید حسن، انتشارات امیرکبیر چاپ 1369) و واژه‌‌ی سوری با احتمال قوی از واژه «سوخرَ» اوستایی گرفته‌شده است كه برابر با واژه سرخ فارسی نواست. در اوستا هركجا «R» وجود داشته باشد انتظار قلب و جابه‌جایی حرف‌ها را در واژگان داریم و براین اساس«سوخرَ» برابر سرخ قرار می‌گیرد و معادل پهلوی آن«سوریك» است به معنای سرخ كه «سور» برابر سرخ و «ایك» پسوند صفت‌ساز است. و این سرخ یا سور بی‌ارتباط با چهارشنبه‌سوری نیست كه زمان آتش‌افروزی و رقص شعله‌های قرمزرنگ آتش است. لازم به ذكراست كه بر اساس نوشته دکتر روح‌الامینی(آیین و جشن‌های كهن در ایران امروز انتشارات آگاه 1376) هنوز در برخی مناطق ایران نظیر اصفهان چهارشنبه‌سوری را چهارشنبه سرخی نیز می‌گویند.

2-دیرینگی چهارشنبه‌سوری
چهارشنبه‌سوری را برخی مرتبط به جشن نوروز به معنای باز زایی طبیعت دانسته و کار به ایرانی بودن آن نداشته و نوروز را نه سنتی ایرانی كه بین‌النهرینی یا حداقل بومی آسیای غربی و یا بومی خود ایران قبل از مهاجرت آریاییان می‌دانند و چنانکه گفته شد باور دارند جشن چهارشنبه‌سوری به جهت استقبال از گرما انجام می‌پذیرفته و برخی دیگر آن را به همراه جشن نوروز جشنی ایرانی می‌دانند و دلیل‌هایی بر برگزاری آن پس از اسلام از کتاب «تاریخ بخارا» نوشته ابوبكر محمد بن جعفرنرشخی(درگذشته در قرن چهارم هجری) آورده‌اند كه امیرمنصوربن نوح سامانی در سال 350 هجری قمری(قرن چهارم هجری) جشن سوری (چهارشنبه‌سوری) را بنابر عادت قدیم به‌جای آورده است.

3-چهارشنبه‌سوری و زرتشتیان
باید گفت كه زرتشتیان از دیرباز در پایان چَهره «هَمَس‌پَدمَیدیم‌گاه» و بامداد روز پس‌ازآن (اورمزد و فروردین‌ماه) برای پیشواز از سال نو و در ارتباط با فرود یا بدرقه فروهر درگذشتگان بربام خانه آتش می‌افروختند.
باور كنونی زرتشتیان آن است كه، در سپیده‌دم روز آتش‌افروزی فروهر و روان نیاكان كه پنج روز پنجه یا به عبارتی با احتساب پنجه بزرگ و پنجه كوچك ده روز به دیدار فرزندان و خانه و کاشانه خویش می‌آیند و به مامن خود بازمی‌گردند و با پاشیدن آب و آویشن پس از آتش‌افروزی بر پشت‌بام هر خانواده به راهنمایی فروهر‌های درگذشتگان خویش می‌پردازد تا به سرای خود فرود آیند و در ایام خوشی و سال نو در جوار نیاکان خود باشند و در جشن فرودینگان (فُرودُگ) كه جشن ویژه روان و فروهر درگذشتگان است از آنان به‌ گونه‌ای همگانی و مفصل تجلیل می‌شود. شایان‌ذکر است كه در اوستا «فرودین یشت پاره 49» آمده است:
«فروهر‌های نیكِ توانای پاكان در هنگام هَمس‌پتمدم از آسمان به‌سوی زمین فرود آیند وده شب پی‌درپی از برای آگاهی یافتن از بازماندگان در این‌جا به سر برند.»

4-دیدگاه اندیشمندان
دکتر ژاله آموز‌گار باور دارد كه گاه نوروز گاه فرود آمدن ایزدان به زمین است ازجمله ایزدان مهمی كه در این زمان فرود می‌آید ایزد اساطیری رپیهوین(rapihwim- رپیتون- رپیتون) است كه گاه مقدس و سپنتای نیمروز بوده و نیمروز خود زمانی است كه همه رخداد‌های مهم اسطوره‌ای در آن رخ می‌دهد. ازجمله نیایش اورمزد و آغاز آفرینش، رستاخیز و هم‌پرسگی اُشیدر و اُشیدرماه و سوشیانس همه در این گاه صورت می‌گیرد. همچنین رپیتون نام یكی از پنج گاه نیایش در دین زرتشتی است و ایزد تابستان است كه بنا بر تقسیم فصل‌های باستانی تابستان بزرگ از اولین روز فرودین تا سی‌ام مهرماه ادامه دارد و در این هفت ماه زندگی زایاست و با آمدنش گرما و رویش و زایش طبیعت انجام می‌شود و می‌توان برداشت نمود كه با این آتش‌افروزی به استقبال این ایزد و ایزدان همراه می‌روند.

اماروان‌شاد استاد پورداوود باور دارد كه: آتش‌افروزی ایرانیان در پیشانی نوروز از آیین‌های دیرین است و شک نیست كه افتادن این آتش‌افروزی به شب آخرین چهارشنبه سال پس از اسلام رسم شده چون ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند و هم‌چنین عبارت «جاحظ بصری» نویسنده كتاب«المحاسن والاضداد» را نیز آورده است(آناهیتا پورداوود، ابراهیم انتشارات امیركبیر1343)

روانشاد دكتر بهار نیز بر این باور است كه آتش‌افروزی و گذاشتن چراغ در کنار غذا بر پشت‌بام به‌واسطه جشن آمدن فروهر‌هاست و تنها به این روش همه فَرو‌شی‌ها(فَروهر‌ها) می‌آیند، نه یك‌تنه، بلكه همه باهم و به كمك هم می‌آیند و از سیل‌های بهاری جلوگیری می‌كنند و می‌توانند اگر دشمنی بخواهد به بازماندگان صدمه رساند او را دفع كنند، جشن بهار را هَمس‌پدمیدیم می‌نامیدند كه جشن آمدن فروهرهاست وایشان می‌گویند كه درگذشته هرگاه جنگ خیلی مهمی در پیش بود سعی می‌كردند كه جنگ را در بهار آغاز كنند چون فروشی‌ها (فروهر‌ها) در بهار به یاری بازماند‌گان می‌آیند(كتاب از اسطوره تا تاریخ- بهار، مهرداد، نشر چشمه 1381).

دکتر کتایون مزداپور نیز آتش‌افروزی بر بام‌ها را به هنگام استقبال از نوروز پیش از بامداد اورمزد فروردین‌ماه را برگرفته از امور مقدس دانسته و ریشه این مراسم را که در بین زرتشتیان و همچنین در روستا‌های مختلف ایران و حتا خارج از ایران(روستا‌های جنوب كشور رومانی) برگزارمی‌شود را به هم مرتبط می‌داند و به‌طورکلی جوهرِ اصلی نوروز و جشن نوروز را چون روانشاد دکتر بهار جشن ستایش و تجلیل از شهادت می‌داند و سَمنوی نوروز و حلوای سِن زرتشتیان را ازلحاظ واژگانی از یک ریشه دانسته و آن را نوعی حلوا برای شهید می‌داند كه در اعتدال بهاری به دنیا بازمی‌گردد.(مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز- پژوهشكده مردم‌شناسی میراث فرهنگی، 1379)

روانشاد استاد فروشی در کتاب جهان فروری(انتشارات كاویان1367- ص 43) آورده است«این آتش‌افروزی درست پیش از آغاز جشن هَمسپثدم یعنی سیصد و شصتمین روز سال كه آغاز روز‌های گاهانیك یا پنجه‌وَه است انجام می‌گرفته زیرا ایرانیان بر آن بودند كه فروهرهای نیاکان در آغاز این روز‌ها به زمین فرود می‌آیند و بركت و نیک‌روزی برای خاندان می‌آورند در همین روز‌ها بود كه برای راهنمایی آنان به هنگام آغاز شب در بالای بام یا صحن خانه‌ها آتش می‌افروختند و مایه آتش را هم از آتش‌دان ویژه خانه فراهم می‌آوردند تا آن‌ها راه خاندان خود را بازیابند و به‌سوی خانواده شتابند.»

5-اسطوره شهادت و نوروز
روانشاد دكتر بهار نیز دید‌گاه «میرچاالیاده» را می‌پذیرد و باور دارد كه به‌طوركلی آیین‌های نوروز جهانی‌اند و نمی‌توان آن را ویژه‌ی قوم و ملتی دانست. در همه جای دنیا برای جشن سال نو چیز‌های مشترك وجود دارد، ولی اسطوره نوروزی بین‌النهرین قدیم، محلی (مربوط به آن سرزمین) است بدین معنی كه بنابراین اسطوره خدا شهید می‌شده وزنده شدن دوباره‌ی وی با جشن و سرور همراه بوده است، به‌طورمعمول پیش از پنجه یا خمسه‌ی مسترقه از پنج روز پیش از نوروز مردم به آرامگا‌ه‌ها می‌روند. در گذشته وقتی به آرامگا‌ه‌ها می‌رفتند با خود چراغ نیز می‌بردند و به گریه و زاری می‌پرداختند. بردن چراغ بدین منظور بوده كه راه روان درگذشتگان را روشن كنند بدین امید كه بازگردند( از اسطوره تا تاریخ- بهار، مهرداد- نشر چشمه 1381).

بیان این نكته‌ ضروری است كه هنوز هم در روستا‌های زرتشتی نشین هنگامی‌که به مراسم سی‌روزه و سال درگذشتگان می‌روند چراغ به همراه خود می‌برند كه علاوه بر روشنایی راه می‌تواند، باور آیینی و اسطوره‌ای فوق را به همراه داشته باشد.

6-نمونه زنده برپایی
در اینجا به یك نمونه زنده برپایی آتش در شامگاه نوروز در شهر سنندج و در راستای همان آتش‌افروزی زرتشتیان بربام خانه‌ها در سحرگاه روز اورمزد و فرودین ماه اشاره می‌شود كه از باورهای مردمان این خطه در مورد بازگشت روان درگذشتگان از آسمان به زمین در روز نوروز حكایت می‌كند. آقای عبدالله گروسی در مقاله جشن‌ها و آیین‌های نوروزی در مناطق ایران مندرج در نشریه كتاب ماه شماره 29-30 سال 1379 می‌نویسد:
« مردم ‌شهر سنندج همانند تمامی مردم ده‌نشین و شهرنشین كُرد از چند روز قبل به جمع‌آوری هیزم و سرشاخه‌های هرس شده درختان باغ‌ها بر پشت‌بام خانه‌های خویش اقدام می‌كنند. در شب نوروز پس از فرونشستن خورشید در پشت كوه‌های بلند و دل‌انگیز«آبیدر» به برافروختن آتش بر فراز بام می‌پردازند. در این هنگام چنانچه شخصی كه از گردونه صلوات آباد كه به شهر مشرف است به شهر بنگرد، بر فراز تمامی بام‌ها، لاله‌های سرخ و فروزان آتش كه برای استقبال از نوروز و روانِ درگذشتگان برپا می‌شود را، می‌بیند كه این مراسم همراه با شادمانی و نشاط افراد خانواده برپا می‌شود.» ایشان در پاورقی مقاله یادآور شده است كه برگزاری این مراسم از طرف مردم كردستان ترك نشده و امروز نیز همچنان در سراسر كردستان برگزارمی‌شود.

7-نتیجه‌گیری
با وجود آیین آتش‌افروزی بربام‌ خانه‌ها كه هنوز در بین زرتشتیان (در سحرگاه روز اورمزد و فرودین ماه گاه‌شماری بدون كبیسه) مرسوم است، می‌توان چنین نتیجه گرفت كه بن‌مایه این جشن به آتش‌افروزی سحرگاه اورمزد و فرودین ماه برمی‌گردد كه یادآور پذیرایی و راهنمایی فروهر درگذشتگان است.

ولی اینكه؛ چگونه این آتش‌افروزی به شب چهارشنبه منتقل‌شده است و با پریدن از روی آن اشعاری با مضمون موهن سرمی‌دهند، نمی‌تواند ربطی به زرتشتیان داشته باشد چون؛ نخست در گاه‌شماری زرتشتی و باستانی ایران شنبه و چهارشنبه وجود ندارد و هر یك از سی روز نام ویژه‌ای دارد و دو دیگر اینکه پریدن از روی آتش بی‌احترامی به یكی از چهارآخشیج مقدس(ایرانی- زرتشتی) محسوب می‌شود.

درمجموع می‌توان گفت نَـفس آتش‌افروزی می‌تواند بازمانده آتش‌افروزی آخر سال زرتشتیان و همراه و هم جهت با آن باشد، ولی بردن مراسم آتش‌افروزی به چهارشنبه و پریدن از روی آن و خواندن اشعاری توهین‌آمیز را نمی‌توان در مقوله باور و فرهنگ زرتشتی- ایرانی گنجاند.

«یار نامه»1- اوشیدری، جهانگیر- دانشنامه مزدیسنا- نشر مرکز، تهران 1371
2- بلوک باشی، علی- نوروز جشن نوازیی آفرینش- دفتر پژوهش‌های فرهنگی، تهران 1380
3- بهار، مهرداد- از اسطوره تا تاریخ- به كوشش ابوالقاسم اسماعیل‌پور- نشر چشمه تهران1381
4- پورداوود، ابراهیم- آناهیتا- امیركبیر، تهران 1343
5- روح لامینی، محمود- آیین‌ها و جشن‌های كهن در ایران امروز نشر آگاه، تهران 1376
6- شکور زاده، ابراهیم- عقاید و رسوم عامه مردم خراسان- بنیاد فرهنگ ایران، تهران 1346
7- عمید، حسن- فرهنگ عمید- امیركبیر، تهران 1369
8- گروه مردم‌شناسی آیینی پژوهشكده مردم‌شناسی- مجموعه مقالات نخستین همایش نوروز- سازمان میراث فرهنگی كشور، تهران 1379
9- فره‌وشی، بهرام- جهان فروری- انتشارات كاویان، 1364
مقاله
1- 
گروسی، عباس – عبدالله ، 1379- جشن‌ها و آیین‌های نوروزی در مناطق ایران، كتاب ماه، 29-30 ، ص 89
سایردستغیب بهشتی، محمودرضا- درس اوستا(مبحث كلاسی،‌وندیداد2)

مهرداد قدردان - برگرفته از شماره‌ی 132 هفته‌نامه‌ی «اَمُرداد» اسفندماه 1384

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر