نوروز، کهنجشن ایرانیان باستان با یک دیرینگی بس درازناک، چنان در رگ و خون آریاییان ریشه دوانده است که تا کنون همتایی نداشته است.
نوروز، مهمترین جشن ملی ایرانیان با نمادها و نشانههای فراوان هنگام فرارسیدن بهار، بر خوان هر ایرانی آرام میگسترد و شادی و زندهدلی، خوشیمنی و نیکبختی، برکت و روزی را به ارمغان میآرود.
پایهی پیدایی جشن و آیین نوروز، فرا رسیدن بهار است. به سخن دیگر، بنگاه این جشن، شادی هستی از پایان فصل سرما است.
پیشینیهی نوروز در تاریخ کهن ایرانیان بوده رونوشتی نه چندان دیرین اما پربار از آن در یادگار فردوسی بزرگ یعنی شاهنامه، بس درخشان برجای مانده است.نوروز در سرودههای فردوسی، از آغاز کتاب تا سرانجام آن (پایان کار ساسانیان) به گونهی یک جشن ملی ستایش شده است. این جشن در روزگار ساسانی نیز به گونهی یک آیین دینی، برای ایرانیان گرامی برشمرده میشد.
نا گفته نماند با اینکه پس از تازش اعراب به ایران، زمانگاهی این جشن ملی، برگزار نمیشد، اما به شَوندهایی(:دلایلی) چون دلبستگی ایرانیان به برگزاری آن، در خانهها پابرجای و برای ما به یادگار ماند.
آنچه در بالا آمده گزیدهای از نوشتار «نوروز در شاهنامه» است که در رویهی شاهنامهی امرداد 384 چاپ شده است.
خبرنگار امرداد: فرزانه خسروی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر