- بیسابقه است که زمامداران حکومت چنین درباره انفجار جامعه و فروپاشی نظام ابراز نگرانی کرده و نسبت به آن هشدار میدهند.
- سپهر سیاسی مخالفان دمکرات نظام باید بر سر آنچه میتوان از آن با عنوان «منافع ملی» نام برد، توافقی را رقم بزند که بتواند شرایط را برای تغییر و گذار از وضعیت کنونی مهیا سازد.
سال ۱۳۹۶ یکی از سالهایی است که در تاریخ معاصر ایران به ثبت خواهد رسید. در این سال نظام جمهوری اسلامی، در آستانه چهلمین سالگرد تاسیساش، از همه سو به چالش کشیده شد. سال ۱۳۹۷ هم، که به پیشباز آن میرویم، میتواند سرنوشت جدیدی را برای ایران رقم بزند.
در سال ۱۳۹۶، اعتراضات گسترده مردمی، در بیش از ۱۰۰ شهر، نظامی را که چهار دهه سایه خود را بر کشور انداخته است بطور جدی با مشکل روبرو کرد. گسترش جغرافیایی و مطالبات فراوان مردم، که تنها اقتصادی نیستند بلکه تغییر نظام را هم در دستور کار خود گنجاندهاند، هراسی را در سران جمهوری اسلامی ایران انداخت که در سالهای گذشته بیسابقه بوده است.
آتش زیر خاکستر
در یک نظرسنجی حکومتی، صحبت از نارضایتی ۷۵ درصد از مردم از عملکرد حکومت، و نه تنها دولت، میشود. در همین نظرسنجی ۳۱ درصد این حکومت را اصلاحناپذیر میدانند. مردم با شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا»، به وضوح در خیابانهای ایران، موضع خود را نسبت به کل این حکومت بیان کردند.
همزمان با خیزش مردمی دیماه که خاموش نشده بلکه آتشی است که به زیر خاکستر رفته، حرکت دیگری در خیابانها به راه افتاد. اینبار زنان با شهامتی که شاید بسیاری انتظار آن را نداشتند، در حرکتی فردی ولی فراگیر، در سکوت ولی با قدرت، حجابی را که به آنها تحمیل شده است، بر سر چوبی به پرچم تبدیل کردند و یکی از ارکان مهم نظام دینی را که در زیر پا گذاشتن حقوق زنان خلاصه میشود به مبارزه طلبیدند. دستگیریها و حکمهای زندان، نتوانست زنان را به خاموشی وادار سازد. در روزهای آخر سال، دهها زن دیگر بدون حجاب در خیابانها ظاهر شدند و در برخی موارد به رقص و پایکوبی نیز پرداختند. اینبار سیاست ضدشادی نظام نیز به تمسخر گرفته شد.
کارگران و کارکنانی که مدتهاست بر سر سفرههای خالی مینشینند و ماههاست برای حقوق عقب افتاده خود دست به اعتراض میزنند، همچنان قبل و بعد از خیزش سراسری دیماه، اجتماع کردند و خشم خود را از وضعیت موجود به نمایش گذاشتند. در ۱۲ ماه گذشته، بنا بر اطلاعاتی که فعالان کارگری منتشر ساختهاند، بیش از ۳۸۰۰ تجمع، اعتراض، و تظاهرات در سراسر کشور برگزار شده است.
بسیاری دیگر برای مشکلات محیط زیستی و خشکسالی پرچم اعتراض را بدست گرفتند، از تجمعات برای نجات رود کارون تا تظاهرات کشاورزان اصفهانی در ورزنه که فریاد «قیام رعیت» را سر دادند و برای آبی که معیشت آنها به آن وابسته است، مصمم دست به اعتراض زدند. دولتی که قادر به حل مشکلات این کشاورزان نیست، نیروهای انتظامی را بسیج کرد که بجای آب، گلولههای ساچمهای را برای آنها هدیه بردند.
وحشت از اعتراض
عباس جعفریدولتآبادی، دادستان تهران، سال ۱۳۹۶ را به دلیل اعتراضهای مردمی دیماه و اعتراض مدنی زنان به حجاب اجباری «سالی بیسابقه» خواند و افزود اقدامات «ساختارشکنانهای مانند کشف حجاب» که در این سال روی داده است «پس از پیروزی انقلاب اسلامی سابقه نداشته است». دادستان تهران میافزاید: «مشکلات مرتبط با بانکها، موسسات پولی و اعتباری، مشکلات صندوقهای بازنشستگی و آشوبهای دی و بهمن موجب گردید سال جاری پرفراز و نشیب باشد».
حسن خمینی، نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی، فراتر رفته و هشدار میدهد که «عدم توجه به خواستها و مطالبات مردم میتواند فروپاشی نظام را در پی داشته باشد». البته حسن خمینی معتقد است اینخواستها «غیر سیاسی و غیر فرهنگی» هستند و تنها به «مطالبات اقتصادی یک طبقه ضعیف اقتصادی که بزرگتر شده است» خلاصه میشود.
محسن رضائی، فرمانده پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به خطر ریزش نظام از درون اشاره میکند و هشدار میدهد «ما میتوانیم در بیرون از مرزهای کشور وجهه قدرتمندی داشته باشیم، اما در درون در حال فروپاشی باشیم». محسن رضائی واهمه خود را پنهان نمیکند و میافزاید: «اگر در درون با ناکارآمدی و فساد مبارزه نکنیم، از داخل تهی میشویم» و راه برای فروپاشی باز میشود.
علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، صحبت از «سلب اعتماد مردم به نظام» میکند و آن را «آغاز سقوط» میداند. اسحاق جهانگیری، معاون رئیس جمهور، نگران «نفرت، خشم و کینه مردم نسبت به مسئولان و نظام» است و آن را سرآغاز روندی میداند که اگر «متوقف نشود میتواند به فروپاشی بیانجامد». عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور دولت حسن روحانی نیز خیزش مردمی دیماه را «جرقهای» میخواند که میتواند «به انفجار بیانجامد».
تجربههای ناکام
عباس آخوندی، وزیر استیضاح شده راه و شهرسازی، صحبت از «زوالی اجتماعی» میکند که دیگر «قادر نیست مشکلات بنیادی را حل کند» و «امید را به مردم تزریق کند». مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیس دولت ،پس از خیزش مردمی دی ماه هشدار داد «دفعه بعد دیگر فرصتی در اختیار حکومت نخواهد بود».
جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته هر شیوهی سرکوبگرانه و هر گفتمان فریبکارانهای را، غیر از حکومت نظامی، تجربه کرده است و هر بار در حل مشکلات جامعه و پاسخگویی به انتظارات و خواستهای مردم ناکام مانده است و تنها دستاوردش به زیر خاکستر فرستادن آتش خشم و اعتراض همگانی بوده است. در این چهار دهه ما شاهد «گفتمان انقلابی» سال های آغازین، دوران «سازندگی» بعد از جنگ ۸ ساله با عراق، ترفند «اصلاحات» با انتخاب محمد خاتمی، «عدالتمحوری» ۸ سال ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، و «اعتدالگرایی» سالهای بنفش اخیر بودیم. همه و همه با شکست روبرو شدهاند و تنها برگی که علی خامنهای تا کنون برای نجات این نظام رو نکرده است، یک کودتای سپاهی است.
توپ در زمین مخالفان
سال ۱۳۹۷ وظیفه خطیری را بر عهده سپهر سیاسی مخالفان نظام کنونی میگذارد. مردم معترض، احتیاج به دیدن نوری خارج از تونل جمهوری اسلامی دارند که به اجبار در آن قرار گرفتهاند. بخشهایی از طبقه متوسط جامعه کنونی، که در خیزش دیماه از پنجره به تماشای آنچه نشستند که در خیابانها اتفاق میافتاد، در انتظار بدیلی قابل قبول برای نظام حاکم هستند، و بدون اطمینان از این بدیل حاضر به حضور در صحنهای نیستند که سناریویی برای آن نوشته نشده و سرانجام آن نامعلوم است.
سپهر سیاسی مخالفان نظام باید با حرکتی شجاعانه، با حفظ اختلافات نظری و ایدئولوژیک، بر سر آنچه میتوان از آن با عنوان «منافع ملی» نام برد، توافقی را رقم بزند که بتواند شرایط را برای تغییر و گذار از وضعیت کنونی مهیا سازد. انتخاب بین دوگانههای سیاسی و اقتصادی را باید به صندوق رای و آرای مردم و در شرایطی واگذار کرد که برگزاری انتخابات و همهپرسی با حداقل ضمانتهای آزادی و سلامت امکانپذیر باشد.
تا زمانی که مخالفان دمکرات نظام نتوانند نور قابل اطمینانی را در انتهای تونل جمهوری اسلامی به لشکر معترضان و ناراضیان که به حرکت درآمدهاند نشان دهند، این تونل در تاریکی ادامه خواهد یافت و این نظام با استفاده از هر ترفندی که ممکن باشد باز هم چند صباحی به عمر خود خواهد افزود.
احمد رأفت - [کیهان لندن شماره ۱۵۳]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر