گذشته از عواملی که در بروز فاجعهی سوریه نقش داشتهاند، نمیتوان علت اصلی را در ساختار جمهوری موروثی- بعثی- سوسیالیستی خانوادهی اسد ندانست. رژیم بشار اسد فاقد این فضیلت و درک بود که همزمان با جنبشهای موسوم به «بهار عربی» برای حل بحران داخلی به گفتگو با منتقدان و مخالفان بپردازد. پس بهترین فرصت را برای روسیهی پوتین و جمهوری اسلامی فراهم آورد تا از سوریه برای گسترش اقتدار و سلطهی خود استفاده کنند.
هفت سال است که سوریها کشته میشوند و زیرساختهای اقتصادی کشورشان نابود میگردد. جنگ اما تنها بمباران و کشتار و خرابی نیست. مهمتر از همه اینها وارد آمدن آسیبهای جبرانناپذیر به نسلهایی است که میبایست آینده را بسازند ولی از همین امروز فلج شدهاند.
در این میان، روسیه و نوچهاش، رژیم شیعی ایران، خود را در تعیین سرنوشت سوریه بیش از خود سوریها محق میدانند بهطوری که برای آتشبس هم شرط و شروط میگذارند تا هیچ فرصتی برای کشتار و تخریب از دست نرود!
نکتهی مهم دیگری که در جنگ سوریه خودنمایی میکند، سکوت مذبوحانهی کسانی است که تا سخنی علیه روسیه و اقمارش از آمریکا و اسراییل و اروپا بشنوند چنان داد و هوار «صلح» و «ضد تسلیحاتی» به راه میاندازند که اصل ماجرا گم میشود! اما همانها که عمدتا مذهبی و چپگرا هستند در برابر به خاک و خون کشیدن سوریها در بمباران های روسیه کر و کور و لال میشوند. همینها اگر یکی از رهبران کشورهای غربی در یک سخنرانی به «تسلیحات فوق پیشرفته» کشورش ببالد و جهان را به جنگ و مقابله تهدید کند، با هر جنجال و ترفند و تبلیغی که بتوانند به تحریک افکار عمومی میپردازند اما سخنان ولادیمیر پوتین در مجلس این کشور را که با عکس و انیمیشن به «تسلیحات فوق پیشرفته» روسیه مینازد به روی خود نمیآورند. روز اول ماه مارس، پوتین به اتکای همین تسلیحات به جهان هشدار میدهد: «روسیه بزرگترین قدرت اتمی بوده و خواهد ماند. اما هیچکس نمیخواست با ما حرف بزند؛ هیچکس نمیخواست به ما گوش بدهد؛ ولی حالا، گوش کنید! نه تحریمها و نه گسترش ناتو نمیتواند روسیه را متوقف کند!» البته این بخش از سخنان پوتین در «دوما» در رسانههای فارسی بازتابی نیافت!
از تابستان ۹۹ که قدرت در روسیه ابتدا به عنوان نخستوزیر و سپس به عنوان رییس جمهور به پوتین رسید، آمریکا سه رییس جمهور به خود دیده است! اما پوتین که به دلیل منع قانون اساسی مجبور شد فقط یک دوره ریاست جمهوری (۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲) را، آن هم فقط در ظاهر، به تدارکاتچی خود دیمیتری مدودیف واگذار کند، آماده میشود تا در ۱۸ مارس همچنان به ریاست جمهوری روسیه «انتخاب» شود! به این ترتیب بمباران در سوریه ادامه خواهد یافت تا زمانی که اروپا و آمریکا و روسیه به توافق برسند. توافقی که سرنوشت نوچهی روسیه در ایران نیز به آن وابسته است.
[کیهان لندن شماره ۱۵۱]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر