- قانعیراد، جامعهشناس (اصلاحطلب): دولت در مواجهه با ناآرامیها بیشتر از قوه سرکوب خود استفاده میکند.
- امیر محبیان (اصولگرا): سرپوش نهادن و یا سرکوب کردن اعتراضات تنها میتواند در یک مقطع کوتاه مثمر ثمر باشد.
- ابوالفضل دلاوری استاد دانشگاه: طی چهل سال گذشته هیچ کدام از سیاستهای جمهوری اسلامی تا انتها دنبال نشده و موفق نبوده است. بدین صورت مشروعیت نظام تضعیف شده و در چنین شرایطی شعارها باید به سمت حفظ ایران هدایت شود نه اینکه صرفاَ به برخی شعارهای انقلابی چند سال گذشته دلخوش کرد.
- حسین سیفزاده پژوهشگر علوم سیاسی: «مشارکت منفعلانه» سیاست را خیابانی میکند و جمهوری اسلامی ایران امروز با بحران مشارکت مواجه شده است.
- استادان و پژوهشگران در این نشست در حالی اصلاحات را توصیه میکنند که ساختار سیاسی و عقیدتی نظام جمهوری اسلامی، خود بزرگترین مانع تحول است و همهی تلاشها برای «سازندگی» و «اصلاح» را در سی سال پس از جنگ ایران و عراق به شکست کشانده است.
عصر چهارشنبه، چهارم بهمنماه، نشستی با عنوان «بررسی ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ناآرامیهای دیماه ۹۶» با حضور تعدادی از استادان دانشگاه در «خانه اندیشمندان علوم سیاسی» تهران برگزار شد.
به گزارش کیهان لندن، این جلسه دو پنل داشت که در پنل اول حسین سیفزاده، امیرمحبیان، ابوالفضل دلاوری و در پنل دوم فرشاد مومنی، محمدامین قانعیراد، محمد فاضلی و علی دینیترکمانی به بحث و گفتگو درباره عوامل و ریشههای تظاهرات اعتراضی دی ماه پرداختند.
دکتر محمد امین قانعیراد رییس پیشین انجمن جامعهشناسی ایران ابتدا با طرح این پرسش که ناآرامیهای دیماه ۹۶ چه بود و آیا ادامه پیدا میکند، گفت: «بهعنوان جامعهشناس به دلایل ساختاری میپردازم، این علل ساختاری مسائل را تولید میکنند، بازتولید میکنند، در کنارش هم بحرانها، نارضایتیها و اعتراضها را هم بازتولید میکنند. روز به روز دولت دارد منابع و قدرتش کاهش پیدا میکند، این منابع هم دو دسته است یکی منابع مادی و تخصیصی و پول و دیگری منابع اقتدار.»
وی تاکید کرد، «نظام سیاسی کشور شکاف دارد و غیرمنسجم است»، «ساختار حکمرانی از کار افتاده» و کاهش منابع اقتصادی و اقتدار دولت ممکن است به تکرار این پدیده ناآرامیها در سالهای آینده بیانجامد، شکاف سیاسی نیز چنین است.
او افزود: «دولت در مواجهه با ناآرامیها بیشتر از قوه سرکوب خود استفاده میکند؛ نکته دیگر اینکه دستگاه نیروی انتظامی، زندانها و قوه قضاییه ما برخورد غیرحرفهای دارند، انتظار داریم اگر دستگاه پلیس در سطح جامعه قرار است کاری کند حرفهای ورود کند.»
قانعیراد گفت، اگر شکافها در عرصه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شناخته و درمان اساسی نشود احتمال دارد موجهای بعدی اعتراض در زمانبندیهای کوتاهتر و با خشونت بیشتری همراه شود و امیدوارم چنین نشود.
دکتر حسین سیفزاده پژوهشگر علوم سیاسی و استاد روابط بینالملل سخنران دیگری بود که با اشاره به شروع اعتراضهای خیابانی از مشهد، گفت: «مشارکت منفعلانه» سیاست را خیابانی میکند و جمهوری اسلامی ایران امروز با بحران مشارکت مواجه شده است.» این استاد دانشگاه در ادامه با طرح این موضوع که در یک جامعه مدنی نگاه باید شهروندی باشد نه رعیتی عنوان کرد: «پوپولیسم حداقلی خوب است چون مردم را به حرکت وا میدارد.»
وعده بیهوده مسؤولان مردم را سرخورده کرده
امیر محبیان (تحلیلگر اصولگرا) دیگر سخنران این بخش عنوان کرد: «اثرات اتفاقات اخیر در آینده نمود پیدا خواهد کرد زیرا این اعتراضها از یک سازمان سیاسی مدون برخوردار نبود و به همین دلیل جنبههای مخرب آن بیشتر است».
او با بیان این نکته که «بحران کارآمدی در حال ایجاد نوعی بحران مشروعیت است» ادامه داد: «به طور کلی اعتراض به معنی صدایی است که شنید نشود و نشنیده گرفتن اعتراض و صدای مردم تبعات زیانباری را به دنبال خواهد داشت.»
وی با اشاره به عدم توفیق دولت در برآورده کردن انتظارات مردم و شعارهای انتخاباتی اظهار کرد: «دولت حسن روحانی در این مدت نتوانسته انتظارات را برآورده سازد در صورتی که در روزهای انتخابات و همچنین ابتدای دولت یازدهم انتظارات از این دولت بسیار بالا رفته بود.»
این فعال سیاسی محافظهکار در ادامه سخنان خود با تفکیک شهرهایی که میزان نا آرامیها در آنها بیشتر بود ادامه داد: «با یک نگاه به شهرهایی که مردم بیشتری در آن دست به اعتراضهای خیابانی زدند به این نتیجه میرسیم که آمار بیکاری در این شهرها بالا بوده و اعتراضها اصولا بر پایه نارضایتی از وضعیت معیشت و بیکاری به راه افتاده است. به طور مثال شما در لرستان هیچ وقت با اعتراضهای سیاسی مواجه نشدهاید اما در این مورد ما شاهد یکی از پرسر و صداترین اعتراضهای چند وقت اخیر بودیم.»
محبیان که دبیر کل حزب «نواندیشان ایران اسلامی» است، یکی از اصلیترین خواستههای مردم را صداقت و داشتن حکومتی روشن عنوان کرد و گفت: «مسؤولان کشور مسؤول حل مشکل هستند نه طرح آن، اما در همین انتخابات گذشته ما شاهد این موضوع بودیم که نامزدهای انتخابات در طرح مصائب و مشکلات کشور با یکدیگر به رقابت پرداخته بودند و هیچ راهکاری برای حل آن نداشتند.»
محبیان در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: «امید به آینده در بین مردم به شدت کاهش یافته و مردم بهخصوص جوانان دچار یک نوع افسردگی شدهاند و یکی از عوامل مهم تشدید این سرخوردگی وعده بیهوده مسؤولان است.»
وی در ادامه سخنان خود تاکید کرد: «این نگاه که اگر میخواهی مردم را کنترل کنی دادههای آن را کنترل کن بسیار قدیمی است. مدیریت دادهها در عصر حاضر امکانپذیر نیست، به این خاطر که ظهور رسانههای جدید بهخصوص شبکههای مجازی عملاً کنترل دادهها را از دست حکومت گرفته است.»
بخش دیگری از سخنان محبیان مربوط به استفاده گسترده ایرانیها از تلفنهای همراه هوشمند و محبوبیت شبکههای اجتماعی بهویژه «تلگرام بود»؛ وی در اینباره گفت: « ۴۰ درصد از ترافیک اینترنت ایران به تلگرام تعلق دارد و باز هم طبق آمار رسمی ۵۵۰ هزار کانال تلگرامی ایرانی در اختیار کاربران است که این خود گواه این نکته است که نمیتوان همانند گذشته کنترلی از سوی نهادها صورت بگیرد.»
این استاد دانشگاه «بمباران اخبار منفی از سوی مقامات» را یکی دیگر از دلایل تضعیف روحیه مردم و اشاعه ناامیدی در بین آحاد جامعه شمرد و افزود: «متاسفانه در حال حاضر حکومت فکر می کند با ندیدن و نگفتن مشکلات قابل حل شدن است در صورتی که تجربه نشان داده سرپوش نهادن و یا سرکوب کردن اعتراضات تنها میتواند در یک مقطع کوتاه مثمر ثمر باشد.»
این فعال سیاسی اصولگرا همچنین خاطرنشان کرد: «متاسفانه طی چند سال اخیر ترجیح دادن منافع شخصی و گروهی بر منافع مردم باعث این موضوع شده که نگاه مردم به برخی سیاستمداران در کشور در حد بنگاه معاملات املاک تنزل پیدا کند.»
امیر محبیان که به اصولگرایی معروف است در ادامه سخنان خود در پاسخ به سوال یکی از حاضران در این نشست که خود را فردی معارض با حکومت جمهوری اسلامی معرفی کرد ولی از اوضاع به وجود آمده نیز نگران است، گفت: «تغییر ساختار انقلاب نیست و کشور باید به سمت اصلاح گام بردارد.» وی همچنین تأکید کرد که «کشور باید به سمت پراگماتیسم ایرانی پیش برود.»
مشروعیت نظام تضعیف شده
ابوالفضل دلاوری استاد دانشگاه دیگر سخنران این نشست نیز در صحبتهای خود با اشاره به اعتراضات گفت: «بخش عمدهای از تظاهرکنندگانی که طی این مدت در خیابانها حضور داشتند جوانان موسوم به دهه هشتادی هستند که پیش از این در خرداد ۹۴ تجمعات تفریحی در پارکها برگزار میکردند که متاسفانه از سوی مسؤولان جدی گرفته نشد.»
وی خاطرنشان کرد: «خشونت به وجود آمده در این اعتراضات از نوع خشم بود و مردم معترض صراحتاً نمادهای بینظمی را مورد هدف قرار داده بودند. به عنوان مثال دلیلی که باعث شد تا آن جوان پرچم کشورش را به آتش بکشد این است که به جایی رسیده که پرچم ایران [پرچم جمهوری اسلامی] برای او بیمعنی شده است. به این صورت که با خودش فکر میکند وقتی آیندهای در انتظارش نیست پرچم به چه دردش میخورد.»
این استاد دانشگاه با اشاره به این نکته که در انتخابات اخیر مسؤولان چیزی به عنوان حرمت برای یکدیگر باقی نگذاشتند تصریح کرد: «بخشی از منازعات مطرح شده در مناظرههای انتخاباتی صرفاً در جهت رو کم کنی یکدیگر بود که به صورت برچسبزنیهای سیاسی از رسانه ملی به سمع و نظر همین مردم رسید. بنابراین میتوان اینطور نتیجه گرفت که مردم آغازکننده این اعتراضات نبودند بلکه خود مسؤولان بودند که سعی داشتند به هر نحو که شده تجربه انتخابات سال ۸۴ را تکرار کنند.»
وی ادامه داد: «تعارض را باید پذیرفت چرا که خودمان بانی آن بودهایم.» این استاد دانشگاه همچنین با طرح این موضوع که با به کار گرفتن سیاستهای اورژانسی در مقطع کنونی میتوان اوضاع اقتصادی را کنترل کرد اظهار کرد: «جمهوری اسلامی در ابتدا خودش یک ناسازه بوده، به این صورت که از همان ابتدای وقوع انقلاب اسلامی ظهور حوزههای پر از پارادوکس باعث به وجود آمدن این موضوع شده است که همواره در نقش اپوزیسیون ظاهر شود.»
دلاوری با بیان اینکه برخی از نهادهای جمهوری اسلامی به تنهایی خودشان مشکلساز هستند عنوان کرد: «ساختارهای نمادی باید اصلاح شود چرا که تجربه نشان داده طی چهل سال گذشته هیچ کدام از سیاستهای جمهوری اسلامی تا انتها دنبال نشده و موفق نبوده است. بدین صورت مشروعیت نظام تضعیف شده و در چنین شرایطی شعارها باید به سمت حفظ ایران هدایت شود نه اینکه صرفاَ به برخی شعارهای انقلابی چند سال گذشته دلخوش کرد.»
دلاوری همچنین با اشاره به این نکته که در چنین جامعه سیاستزدهای این نخبگان هستند که باید محل رجوع مردم باشند ادامه داد: «نظامها مقدس نیستند و باید از انقلاب فاصله گرفت و به سمت اصلاح پیش رفت.»
پنل دوم: اوضاع وخیم کشور و بیمسؤولیتی
در بخش دوم این نشست دکتر دینیترکمانی جامعهشناس در ابتدای سخنان خود با اشاره به تظاهرات سراسری دیماه اظهار داشت: «وضعیت اگر به همین منوال ادامه پیدا کند چشمانداز روشنی را نمیتوان برای آینده کشور پیشبینی کرد». وی ادامه مسابقه تسلیحاتی با عربستان را به ضرر کشور دانست و ادامه داد: «تغییر نگاه ایران نسبت به جهان در شرایط کنونی الزامی است و این نگاه باید مدرن باشد به این ترتیب که باید جهانی فکر کرد و ملی عمل نمود.»
بیسوادی کشور را به نابودی میکشاند
محمد فاضلی دیگر جامعهشناس این نشست هم در ادامه این بحث با وخیم خواندن شرایط و جامعه کنونی ایران عنوان داشت: «همآیندی بحرانها در این شرایط باعث شده که کشور با مصائب متعددی مواجه شود به این شکل که در این شرایط میتوان گفت هیچ گروهی مسئولیت وضعیت کنونی کشور را به گردن نمیگیرد.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «سه کار سخت جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته به ترتیب قبول قعطنامه ۵۹۸، هدفمندی یارانهها و برجام است که هر سه مورد با مخالفتهای شدیدی مواجه بوده است. خستگی اجتماعی که مردم ایران در حال حاضر با آن مواجه شدهاند باعث سرخوردگی شدید شده که برآیند آن سرازیر شدن مردم به خیابانهای شهرهای کوچک و بزرگ شد.»
وی خاطرنشان کرد: «جامعه ایران به جامعه مسائل حل نشده تبدیل شده است و متاسفانه طی چند سال گذشته هم مردم و هم مسؤولان به حریمدَری به جای حریمداری عادت کردهاند، در صورتی که سیستم حکومت اسلامی در این شرایط باید به حریمداری تن دهد نه حریمدری.»
این استاد دانشگاه در پایان با اشاره به میزان بیسوادی در کشور اظهار داشت: «بی سوادی که روز به روز با آن مواجهیم مطمئناً کشور را به مرز نابودی خواهد کشاند و هم اکنون هم برای دست به کار شدن حل این مسائل دیر شده است.»
مسؤولیتگریزیِ نظام
فرشاد مؤمنی اقتصاددان هم در این نشست شرکت داشت و با توجه به مشکلات اقتصادی بهوجود آمده در کشور گفت: «در شرایط کنونی باید توجه نظام تصمیمگیری را به این نکته جلب کنیم که اگر نتواند طبق موازین علمی یک صورتبندی دقیق از مسائل کشور ارائه کند، امکان برونرفت از هیچیک از چالشها محقق نمیشود و مرتبا باید شاهد گسترش چالشها باشیم.»
او که عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه تهران است گفت: «از سال ۱۳۶۸ تا امروز به صورت بیوفقه شاهد مسؤولیتگریزی نظام اداری از مسؤولیتهای نهادهای قدرت بودیم. این امر به ویژه در مسئله تغذیه و آموزشهای کلیدی و غیره با عریانی شدیدتری قابل توجه است. شما نسبت هزینهای که دولت برای آموزش و بهداشت میکند را بررسی کنید تقریباَ نصف میانگین جهانی است.»
استادان و پژوهشگران شرکتکننده در این نشست که با استقبال مخاطبان روبرو شد، در حالی در پیش گرفتن اصلاحات برای کاهش و حل مشکلات بنیادی را توصیه میکنند که ساختار سیاسی و عقیدتی نظام جمهوری اسلامی، خود بزرگترین مانع بر سر هرگونه اصلاح و تغییر در همهی عرصههای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است و همهی تلاشها برای «سازندگی» و «اصلاح» را در سی سال پس از جنگ ایران و عراق به شکست کشانده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر