اشاره:
«آخرین شعر»، واپسین سرودهء شاعراست که 5 ماه پیش از «انقلاب اسلامی» و پس از انتشارِ کتاب های اسلام شناسی(فروردین57) و حلّاج(اردیبهشت57) سروده شده و درآن، به خطرِ حاکمیّتِ «تازی ها» هشدار داده شده بود.
ـ « نه !
مرگ است این
که به هیأت قِدّیسان
برشطِّ شادِ باورِ مردم
پارو کشیده است . . . »
این را خروس های روشنِ بیداری
ـ خون کاکُلانِ شعله ورِ عشق
ـ « نه !
این ،
منشورهای منتشرِ آفتاب نیست
کتیبهء کهنهء تاریکی ست ـ
که ترس و
تازیانه و
تسلیم را
تفسیر می کند.
آوازهای سبزِ چکاوک نیست
این زوزه های پوزهء «تازی ها»ست
کزفصل های کتابسوزان
وزشهرهای تهاجم و تاراج
می آیند»
این را سرودهای سوخته
در باران
می گویند.
* * *
خلیفه!
خلیفه!
خلیفه!
چشم و چراغ تو روشن باد !
اَخلافِ لاف تو
ـ اینک ـ
در خرقه های توبه و تزویر
با مُشتی از استدلال های لال
« حلاّجِ »دیگری را
بردار می برند
خلیفه!
خلیفه!
چشم و چراغ تو روشن باد ! !
* * *
در عُمقِ این فریبِ مُسلّم
درگردبادِ دین و دَغا
بايد
ازشعله و
شقایق و
شمشیر
رنگین کمانی برافرازم . . .
امرداد ماه ١٣۵٧ تهران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر