۲۲ دی ۱۳۹۶

اعتراض های سراسری؛ تحلیل و ارزیابی ها

پس از نزدیک به چهار دهه از انقلاب٥٧ گویا هنوز، باوربه ایدئولوژی برای تغییر از راه انقلاب در مردم وجود دارد.
در طی این سالیان، نسل جوان با چالش هایی رو به روست و مناقشه های داخلی و خارجی با سرعت فزاینده ای در کشور پیش می رود.
اعتراض های سراسری گواه این ادعاست: کم و کاستی ها در عرصه اقتصاد بی شمار است و به نظر مدل اقتصادی مناسبی هم برای راه حل وجود ندارد.
اعتراض های سراسری؛ تحلیل و ارزیابی ها

من و تو - معترضین با طیف های گسترده فریادهایشان این بار سراسر ایران را در برگرفت و شخص آیت الله خامنه ای را مورد خطاب قرار داد.
خامنه ای که پس از مرگ بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، تلاش کرده بود آتش انقلاب او را روشن نگاه دارد، و حتا آن را به دیگر کشورها هم صادر کند، حال با معترضینی رو به رو بود که غالبا پس از انقلاب به دنیا آمده بودند.
از سویی دیگر صدای فریادهایشان این بار خیلی سریع به گوش جهانیان هم رسید.
گرانی، تورم سرسام آور، تخصیص ردیف های بودجه به نهادهایی وابسته به سپاه همه و همه سبب شد تا فریاد دادخواهی مردم بلند شود.
هرچند که برخی تحلیل ها، زدن جرقه این اعتراضات را که از مذهبی ترین شهر ایران یعنی مشهد آغاز شد به علم الهدی امام جمعه مشهد و از بستگان ابراهیم رئیسی رقیب مغبون حسن روحانی نسبت می دهند.
با این حال گسترش آن در بیش از نود شهر به همان خاستگاه اقتصادی مردم باز می گشت.
مردم منتقد از اوضاع در میان نداهای خود، از بازگشت به دوران پهلوی هم سخن گفتند.
به گونه ای که علم الهدی و هم دیدگاه های او که شیوه زمامداری دولت را دلیل نارضایتی ها می دانستند، به دسته مخالفین اعتراضات مردم پیوستند.
آن چه هماره زیر ذره بین انتقاد است آن است که علی رغم لایه های مختلف انقلاب ٥٧، رهبریت آن را فردی بر دست دارد که بر مبنای دیدگاه ولایت فقیه منتخب مردم نیست.
کسی که عمدتا ساز و کار کشورهای غرب را رد می کند و از رعایت تساوی همه جانبه سخن می گوید.
حال اما ثمره آن وعده ها، اقتصاد بیماری ست که با سازو کار برنامه هسته ای جمهوری اسلامی، در محاصره تحریم های بین المللی هم خواهد بود.
تلاش حسن روحانی هم با چالش های متفاوتی روبه روست.او با برجام سعی بر ایجاد رونق و کاهش تورم بازار دارد اما اصلاحات ساختاری اقتصاد  یاز به  هم سویی همه نهادهای کشور دارد.
تناقض این جا جلوه گری می کند: با آن که رییس جمهور را مردم انتخاب می کنند، اما رهبری که همان قلب لایه های زیرین رژیم است، با آرای مردمی انتخاب نمی شود. این قلب، حامی سپاه و نهادهای این چنین است و از این رو حفظ منافع اقتصادی آن ها هم حایز اهمیت است.
مشمولین این نهادها، مدافعان رهبری و مخالفان هر گونه اصلاحات اقتصادی و اجتماعی هستند.
حال که مردم خواهان تغییر هستند از آزادی دسترسی به اینترنت تا بهبود وضع اقتصاد می گویند، با همین مدافعان رو به رو می شوند.
شکاف بین جوانان و قشر متوسط جامعه میان انقلابیون روز به روز بیش تر می شود.
تلاش برای پر کردن این شکاف داخلی با اندیشه ای که انزوای جهانی ایران را در طی این چهار دهه در پی داشته، کمی غیرقابل باور است.
تحلیل گران می گویند با آن که هر انقلاب مشخصه های خود را دارد اما مردم نشان دادند که خواستار تغییر در حکومت فعلی زاییده انقلاب پنجاه و هفت هستند.
آیت الله خامنه ای با آن که نزدیک به سی سال مسند رهبری را دارد اما چندین دوره انتخاب رئیس جمهوری که متعلق به حزب متبوع او نبوده، نشان میدهد که مدت مدیدی ست تغییر خواهی مردم آغاز شده بود.
باید دید نسل جوان که این فصل کتاب تاریخ ایران را می نویسند، چه تصمیمی خواهند گرفت.   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر