- اعتراضها در ایران همچنان مورد توجه رسانهها و تحلیلگران سیاسی دنیا قرار دارد، نشنال اینترست به به انعکاس دیدگاههای صاحبنظرانی پرداخته که عموم آنها معتقدند رژیم جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد.
- «ريموند تانتر» و «ایوان ساسچا شیهان» دو تحلیلگر سیاسی در آمریکا پیشنهاداتی را به دولت آمریکا ارائه دادهاند تا بر اساس آن از معترضان در داخل ایران را حمایت کند.
- کارشناسان به این سوال پاسخ دادند که چرا مردم عربستان در خیابانها نیستد، اما مردم ایران هستند؟
- این پیشنهادات شامل قرار گرفتن سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی و مقابله با فعالیتهای وزارت اطلاعات رژیم است.
- «سقوط جمهوری اسلامی به دلیل عدم حمایت مردم از رژیمهای دیکتاتور حتمی است، فقط زمان دقیق آن مشخص نیست».
دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا ۱۲ ژانویه در بیانیهای تهدید کرد در صورتی که شروط مورد نظرش در توافق اتمی بعد از پایان مهلت ۱۲۰ روزه اعمال نشود تعلیق تحریمهای اتمی جمهوری اسلامی ایران را تمدید نخواهد کرد و برای خروج ایالات متحده از برجام تصمیمگیری میکند.
همزمان وزارت خزانهداری آمریکا، صادق آملی لاریجانی رییس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی و چندین فرد و نهاد ایرانی و چینی مرتبط با فعالیتهای موشکی سپاه را که به صورت شبکهای به طور غیرقانونی اقدام به تامین بخشی از تجهیزات نظامی برای ایران کردند در فهرست تحریمهای خود قرار داده است.
پایگاه خبری نشنال اینترست با این مقدمه به شرح اوضاع داخلی این روزها در ایران و بهخصوص تظاهرات سراسری و بازداشت و مجروح شدن هزاران شهروند معترض پرداخته و نوشته است «حرکت دونالد ترامپ فرصتی برای تحت فشار قرار دادن رژیم تهران به خاطر نادیده گرفتن تحریمها و اقدامات غیرقانونی اعم از آزمایشهای موشکی و سرکوب معترضان را فراهم میکند».
به نوشته این وبسایت «سرکوب معترضان در ایران، حکومت جمهوری اسلامی را در یک موقعیت نامطلوب مقابل ترامپ قرار میدهد که به حمایت از حقوق بشر و حمایت از آرمانهای مردم ایران تمایل نشان داده است، در حالیکه جرج بوش و باراک اوباما هیچکدام وقتی مردم ایران علیه حکومت بپاخاستند و به دنبال تغییر رژیم بودند از آنها حمایت نکردند، اما دونالد ترامپ به دنبال یک اقدام تاریخساز است و پس از تظاهرات در ایران تهدید کرده آنهایی را که علیه معترضان آزادیخواه اقدام به خشونت کنند مجازات خواهد کرد».
ترامپ در واکنش به بزرگترین حرکت اعتراضی مردم ایران از زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۰۹ تا کنون با استقبال از اعتراضات گفته این حرکت فرصتی برای نشان دادن نفرتِ مردم علیه جمهوری اسلامی و ضربهای سخت به رژیمی استبدادی خواهد بود.
فردریک کیگان عضو موسسه مطالعاتی «امریکن اینترپرایز» و ماری دونوان تحلیلگر ارشد این موسسه، معتقدند «اعتراضات اخیر در ایران، با وجود گستردگی بیسابقهای که دارد و امیدواریهایی که در واشنگتن به وجود آورده، احتمالاً نمیتواند بلافاصله بقای رژیم را تهدید کند» اما ری تکیه، عضو ارشد اندیشکده شورای روابط خارجی و کارشناس پیشین وزارت خارجه آمریکا در امور ایران معتقد است «قیامهای مردمی در ایران باعث میشود که حکومت جمهوری اسلامی در نهایت سقوط کند».
این گزارش در ادامه با اشاره به حمایت گروهی دیگر از کارشناسان از اعتراضات در ایران از جمله عامری سرین مدیر موسسه «اسراییل پراجکت» و همتایاناش در آمریکا و همینطور با اشاره به پشتیبانی کوین مککارتی رهبر اکثریت جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا و اد رویس رییس کمیته امور خارجی مجلس این کشور از این اعتراضات مینویسد که اکثریت مجلس نمایندگان آمریکا نهم ژانویه، سرکوب معترضان را محکوم کردند و خواستار حمایتهای قانونی از اعتراضها شدند.
نشنال اینترست پرسیده «اگر واقعاً این تظاهرات برای جمهوری اسلامی نگرانکننده نیست، پس چرا نیروهای تحت فرمان رژیم تا این حد سعی در منحرف کردن افکار عمومی از آن دارد و در صدد پنهان کردن اعتراض مردم در خیابانها است؟»
علاءالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی ۳۱ دسامبر در مقالهای اعتراضات را پروژهای از سوی عربستان، اسراییل و آمریکا معرفی کرده و مدعی شده این کشورها گروههای تروریستی خارج از ایران از جمله سازمان مجاهدین خلق را تامین مالی کردند تا به آشوبها در ایران دامن بزنند.
روزنامه اسراییلی هآرتص روز ششم ژانویه با اشاره به سخنان سفیر جمهوری اسلامی در سازمان ملل مبنی بر دخالت کشورهای خارجی در اعتراضات نوشت شواهدی برای این ادعا وجود ندارد.
شاید به همین دلیل است که مایک پمپئو رییس سازمان سیا به درستی میگوید، این تظاهرات برخاسته از اعتراض مردم ایران بوده و آنها خواستار زندگی بهتر و پایان دادن به رژیمی دینسالار شدند.
روزنامه هآرتص تحلیل کرده، فارغ از این اعتراضات هیچ راه حل فوری برای تنگناهای اقتصادی موجود در ایران وجود ندارد و طبقه کارگر و قشر متوسط در این کشور آسیب دیدهاند و مسؤولیت این وضعیت هم با اصلاحطلبان و هم با محافظهکاران یا اصولگرایان است.
چرا ایران؟ چطور و چه وقت؟
نشنال اینترست در ادامه این گزارش، به همزمان شدن اعتراضات در ایران و بالا گرفتن تنش میان جمهوری اسلامی و رقبای منطقهای آن اشاره کرده و مینویسد، نیکی هیلی سفیر آمریکا روز پنجم ژانویه در نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل متحد با حمایت از اعتراضات در ایران گفت که «مردم این کشور برای دستیابی به حقوق بشر و آزادیهای اساسی بپاخاستند و رژیم نمیتواند حق قانونی آنها را نادیده بگیرد و آمریکا اشتباه گذشته را تکرار نخواهد کرد و دست روی دست نخواهد گذاشت و از معترضان حمایت میکند».
در مقابل واسیلی نبنزیا سفیر روسیه در شورای امنیت با انتقاد شدید از واشنگتن برای تشکیل نشست اضطراریِ شورای امنیت در مورد اعتراضات در ایران، آن را سوء استفاده آمریکا از شورای امنیت و دخالت در امور داخلی ایران دانست و در حالی که نیکی هیلی اعتراضات را نمایش قدرت و شجاعت مردم ایران در برابر رژیم جمهوری اسلامی خواند سفیر روسیه گفت، سوء استفادهی اعضا از شورای امنیت به ساختار سازمان ملل متحد لطمه میزند.
شاهزادگان و ملایان: چرا مردم عربستان در خیابانها نیستد، اما مردم ایران هستند؟
الیوت آبرامز مشاور ارشد سیاست خاورمیانه در شورای امنیت ملی آمریکا در باره خیزش مردم در ایران میگوید که این تظاهرات نشان میدهد میلِ رسیدن به آزادی در تهران اهمیت بیشتری دارد تا در ریاض. دیدگاه آبرامز عنصر «سرخوردگی» مردم در خیابانهای ایران را برجسته میکند.
در ادامهی این گزارش آمده علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی که اکنون ۷۸ سال دارد جانشین آیتالله خمینی است که در ۸۶ سالگی درگذشت. این وضعیت یک بار در عربستان سعودی پیش آمد، به این ترتیب که یکی از برادران جانشین برادر دیگر شد در حالی که سن بیشتری از وی داشت. با این حال در عربستان برخلاف ایران قدرت در حال انتقال به نسل جدید است؛ شاهزاده جدید محمد بن سلمان و ۳۲ نفر و مشاوران او از نسل جوان عربستان هستند.
آبرامز یادآور شده که واضح است سعودیها پیشرفتهای اجتماعی و اقتصادی قابل ملاحظهای داشتند و شروع به تبلیغ آن کردند و این یعنی دولت آنها را افراد جدیدی میگردانند و موتور تغییراتِ ناگهانی در آن روشن است.
مجله اسراییلی «MEMRI» با اشاره به شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» یا «سوریه را رها کن، فکری به حال ما کن» در اعتراضات سراسری ایران مینویسد شعارهای مردم مستقیم خطاب به رهبران رژیم بوده و آنها خواستار سرنگونی و توقف کمکهای مالی به سوریه و غزه شدهاند.
در میان این مطالبات، معترضان خواستار برگزاری رفراندوم، پایان دادن به نظام ولایت فقیه، برگزاری انتخابات آزاد و جدایی دین از دولت شدند.
رژیم ایران چطور تغییر میکند؟ با حمله و اشغال کشور به رهبری آمریکا نظیر آنچه در عراق در مورد صدام حسین اتفاق افتاد یا از طریق مردم در داخل کشور همان طور که سبب تغییر و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و بسیاری از کشورهای اروپای شرقی شد؟ در اینجا سه مرحله هست که باید به آنها اشاره شود.
راه پیش رو
اول، تصمیم وزارت امور خارجه آمریکا، دستور وزارت خزانهداری و دفتر کنترل داراییهای خارجی برای قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریسم بینالمللی است و اعمال تحریم علیه این تشکیلات نظامی و همچنین زیرمجموعههای سپاه. دهها نفر از اعضای سپاه در قاچاق سلاح و مهمات، نقض حقوق بشر و سرکوب معترضان نقش دارند که آمریکا باید آن را مورد توجه قرار دهد.
دوم، اقدامات پیشگیرانه کاخ سفید در مورد فعالیتهای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران (MOIS) و ماموریتهای ضداطلاعاتی رژیم در سراسر جهان. در سال ۲۰۱۲ در دوران اوباما، تیم تحقیقاتی کنگره در مورد نهادهای امنیتی ایران گزارشی تدوین کرد که در آن قید شده بود سازمانهای امنیتی جمهوری اسلامی از جمله وزارت اطلاعات رژیم با چندین فرد و سازمان برای شناسایی مخالفان خود در خارج از ایران در حال انجام ماموریت هستند. همچنین پیشنهاد داده شد علیه فعالیتهای برونمرزی رژیم و تلاش برای نفوذ نیروهای امنیتی آن در سراسر جهان تدابیر جدیدی در نظر گرفته شود.
سوم، تاریخ انقضای استراتژی امنیت ملی آمریکا در مورد رژیم ایران بسر آمده است. تظاهرات سراسری در ایران و خشونتی که نیروهای امنیتی علیه معترضان به کار بردند نقش مهمی بازی میکنند. گسترش و سرعت گرفتن این تظاهرات در ایران به این معناست که تغییر رژیم در این کشور نیازمند به کار گرفتن سیاستهای امنیتی ملی آمریکا و گروههای حقوق بشری است.
این گزارش به ریسکهای تاریخی معترضان در سال ۱۹۸۹ در انقلاب رومانی یا اعتراضات میدان تیانآنمن چین و همین وقایع در فرو ریختن دیوار برلین و انقلاب مخملی در چکسلواکی اشاره کرده و نوشته باید در نظر گرفت که در رویدادهای تاریخی که معترضان حکومتهای خود را به چالش کشیدهاند اتفاقات چقدر سریع و به طور موازی رخ دادهاند.
آیا در سال ۲۰۱۸ در ایران انقلاب رخ خواهد داد؟ شاید. معترضانی که علیه حکومت دینی ایران به خیابانها آمدهاند نشان دادهاند که این رژیم آیندهای ندارد.
فِرِد چارلز ایکله استراتژیست هستهای میگوید، همان طور که جنگها به پایان میرسند، همه دیکتاتوریها هم سقوط میکنند زیرا از حمایت مردم برخوردار نیستند.
اگر تظاهرات سراسری مردم ایران نشاندهنده عدم محبوبیت نظام و عدم حمایت مردم از این نظام نیست پس بیانگر چیست؟! اگر این اعتراضات اکنون وضعیت بحرانی رژیم ایران را نشان نمیدهد پس کی نشانگر آن است؟!
رییس سازمان سیا به درستی میگوید، شرایط اقتصادی در ایران خوب نیست و همین باعث شده که مردم به خیابانها بروند. به گفته او رژیم تهران خشونت در منطقه را تشدید میکند و قاسم سلیمانی پولها را به لبنان و سوریه و یمن برده و هدر داده و تلاش میکند که خود را چهرهای محبوب نشان دهد.
همانطور که جان بولتون سفیر پیشین آمریکا در سازمان ملل در گردهمایی گروهی از ایرانیان در پاریس گفت، رفتار و اهداف رژیم ایران تغییر نخواهد کرد و تنها راه، تغییر این رژیم است!
پرسش نه بر سر تغییر رژیم بلکه بر سر زمان آن است.
نویسندگان: ریموند تانتر رئیس پیشین کمیته بررسی سیاست ایران در آمریکا و تحلیلگر ارشد خاورمیانه در شورای امنیت ملی در دولتهای ریگان و ایوان ساسچا شیهان استاد روابط بینالملل دانشگاه بالتیمور
کیهان لندن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر