۴ بهمن ۱۳۹۶

کیش و مات خاتمی و استمرار طلبان با هشتگ #براندازیم

- اعتصاب‌ و اعتراض در شهرهای مختلف همچنان ادامه دارد و علاوه بر کارگران کارخانه‎های بزرگ، کارگران صنایع و کارگاه‎های کوچک‎ نیز به آنها می‌پیوندند.
- بسیاری از شهرها چهره پلیسی به خود گرفته‌اند و نیروهای ضدشورش تقریباً به صورت شبانه‌روزی در نقاط مختلف مستقر هستند.

اعتراض های سراسری؛ تحلیل و ارزیابی ها
(کیهان لندن+ویدیو) آنهایی که دوم بهمن‌ماه، تا بامداد سه‌‏شنبه از میدان آزادی (شهیاد) تهران عبور کردند، ماشین‎ و موتور نیروی انتظامی و مأموران پلیس ضد شورش را دیده‌اند که دور تا دور بزرگ‌ترین میدان تهران مستقر و آماده عملیات هستند.
در بیشتر میادین و چهارراه‎های اصلی پایتخت پلیس از نیمه‎های شب تا روشن شدن هوا مستقر می‎شود. گشتی‎ها در خیابان‎ها رفت و آمد شهروندان را کنترل می‎کنند و موازی با آنها بسیجی‎ها و سپاه پاسداران ایست‎های بازرسی ایجاد کرده و در محلات و خیابان‎های فرعی و کوچه‎ها همه چیز را کنترل کرده و موارد مشکوک را گزارش می‎دهند و مراقب‌اند کسی روی دیوارها شعار ننویسد و فعالیت مشکوکی نکند.
مقام‎های انتظامی رژیم اما این وضعیت را «حکومت نظامی» نمی‌دانند بلکه مانند بسیاری موارد دیگر برای آن نام مستعار گذاشته و حکومت نظامی عملا موجود را «طرح بزرگ امنیت و آرامش شبانه» و «ارتقاء امنیت شبانه» می‌نامند. آنها بدون اینکه به دلیل اصلی این وضعیت اشاره کنند که چه اتفاقی افتاده که آنها را به اجرای این «طرح‌»ها واداشته، مدعی شده‌اند که این عملیات برای «جمع‌آوری اراذل و اوباش و دستگیری مزاحمین خیابانی، برخورد با پاتوق‌های اوباش همچون بعضی قهوه‌خانه‌ها، پارک‌ها و باشگاه‌های بدنسازی و دور دور خیابانی و سارقان است».
برقراری این وضعیت در شهرهای دیگر هم گزارش شده است، مانند حضور گسترده پلیس ضدشورش در شهرهای کُردنشین.
ولی با وجود تدابیر شدید امنیتی، هم تجمعات شبانه و هم شعارنویسی‎ها و پخش اعلامیه‎های ضد علی خامنه‎ای و نظام جمهوری اسلامی ادامه پیدا کرده است.
مجموعه گسترده‎ای از شهروندان، از حامیان جمهوری اسلامی که اعتراض‎شان به گرانی و بی‎پولی و بیکاری است تا شهروندانی که منتقد یا مخالف براندازِ رژیم هستند برای رساندن صدای خود به مسؤولان «روش‎های مسالمت‌آمیز» را توصیه کرده و خود نیز به کار می‌برند. حتی برخی از این مخالفان، خود را در چارچوب تعاریف سیاسی اصلاح‎طلب، اصولگرا، اپوزیسیون، برانداز و غیره قرار نمی‎دهند، و به عنوان منتقد و مخالف وضعیت کنونی، مطالبات زیادی دارند و برای رسیدن به آنها روش‌های بدون خشونت را انتخاب کرده‌اند.
کلیپ «شوخیه مگه سر کنی با این گرونی» که خیلی زود بین منتقدان طرفداران زیادی پیدا کرد نمونه‎ای از این روش مسالمت‌آمیز است. هنرمند خوش ذوق آهنگ محبوب حمید هیراد را درباره گرانی و تورم اجرا کرده است.
انیمیشن طنز «دیرین دیرین» با عنوان «جایی برای اعتراض مدنی» که پیشتر ساخته شده، واکنشی است نسبت به اصلاح‎طلبان که سازمان یافته از اعتراضات حمایت نکردند، اما طرحی در شورای شهر تهران و بعضی دیگر از شهرستان‎ها ارائه دادند و خواستار آن شدند که مسئولان محلی را برای اعتراض و تجمع به معترضان اختصاص دهند، در حالی که حتی یک نمونه هم مجوز برپایی تظاهرات صادر نشده است.
در کنار این فعالیت‏‌ها، گروهی در داخل و خارج از کشور در رسانه‎ها، فضای مجازی و شبکه‎های اجتماعی با هر ابزار و امکانی که در اختیار دارند، اطلاع‌رسانی می‎کنند، مواضع حکومت و برخوردها و اخبار مربوط به اعتراضات و وضعیت بازداشتی‎ها و جان‏باختگان را بررسی می‎کنند؛ فعالین رسانه‌ها اخبار را به گوش عموم مردم می‏‌رسانند و بار آگاه‌‏سازی، اطلاع‌‏رسانی، برنامه‎‏سازی و افشاگری را به دوش می‎کشند. تعداد آنها بی‎شمار است و مجموعه تلاش این‎ مجموعه باعث شده که انسداد موجود در صدا و سیمای جمهوری اسلامی و روزنامه‎ها و خبرگزاری‏‌های وابسته‌ی رژیم که شدت بیشتری نیز گرفته است نقش زیادی در جلوگیری از اطلاع‌رسانی بازی نکند. در واقع پل ارتباطی میان نیروهای داخل ایران بین یکدیگر و همچنین با دنیای بیرون، همین مجموعه‌ی عظیم است که فعالیت شبانه‌روزی دارد. تشویق به پرهیز از خشونت، اطلاع‌رسانی در مورد مقاومت و مبارزات و نافرمانی‌های مدنی و به کار گرفتن روش‎های مسالمت‌آمیز وظایفی است که آنها در دستور کار خود قرار داده‌اند.
هشتگِ براندازی
شاید حجت‌الاسلام محمد خاتمی رهبر اصلاح‎طلبان ایران گمان نمی‎کرد سخنانش در دیدار با اعضای انجمن مدرسین دانشگاه‌ها کلیدواژه‌ی «برانداز» را به صدر هشتگ‎های معترضان و مخالفان جمهوری اسلامی تبدیل کند. او آمده بود به نوعی پرچم انتقادات را به دست گیرد و طبق معمول آن را در جهت اصلاح‏‌طلبانه که بر خود مدعیان اصلاح‌طلبی نیز روشن نیست، بدهد اما بیرق خودش هم از دست‎اش افتاد و «براندازی» را از «اتهام» و «تابو» به «مطالبه» تبدیل کرد.
نادر فتوره‌چی، روزنامه‌نگار ساکن ایران در واکنش به خاتمی توییت کرده «خلاصه آنچه او [خاتمی] در سخنرانی گفت این بود که یا سرورى جریان اصلاحات را می‎پذیرید، یا به عنوان برانداز مهدورالدم خواهید بود.»
به اعتقاد او «در بطن استفاده محمدخاتمى از کلیدواژه برانداز کوشیده می‎شود آنها را در تنگنا و خطر سرکوب شدید قرار دهد».
فتوره‏‌چی در تکمیل دیدگاه‎اش نوشه است: «خاتمى از جمهوریت به عنوان یکى از مهمترین دستاوردهاى بشر دفاع مى کند، اما منظور او از جمهوریت همانا بازى بد و بدتر است، او جمهورى‎خواه نیست، چون اگر بود به جاى پرتاب کلیدواژه امنیتى برانداز درباره انتخابات آزاد حرف مى‎زد.»
آنچه این روزنامه‎نگار توییت کرده با استقبال منتقدان جمهوری اسلامی روبرو شد و در ادامه‌ی شعار «اصلاح‎طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» به هزاران توییتی تبدیل شد که با عنوان «#براندازیم» به سرعت گسترش یافت. خاتمی از اواخر دوره‌ی دوم ریاست‌جمهوری‌اش از سوی منتقدان و مخالفانش بر مبنای سخنان خودش به «تدارکاتچی نظام» معروف شد و پس از سرکوب جنبش سبز نیز اگرچه ظاهرا ممنوعیت تصویری و سخنرانی دارد ولی هر گاه به سود نظام بوده با عکس و کلام به میدان آمده و برای جمهوری اسلامی و علیه مخالفان تبلیغ کرده است.
ادامه اعتصابات
موازی با این فعالیت‌های واقعی و مجازی، اعتصابات کارگری و اعتراضات صنفی بیش از پیش افزایش می‌یابد. در شهرهای کوچک و بزرگ کارگران در پی مطالبات صنفی خود هستند و با قرار قبلی دست از کار می‎کشند و در محوطه کارگاه یا کارخانه و یا در مقابل نهادهای حکومتی از جمله استانداری و فرمانداری تجمع می‎کنند، شعار می‎دهند؛ هدف‎ آنها اعتراض به وضعیت موجود و دست یافتن به مطالبات برحق‌شان است.
تجمع‌کنندگان با تلفن‎های همراه خود از اعتراض‎ها عکس و فیلم تهیه می‎کنند، در مورد مطالبات خود با زبان ساده توضیح می‎دهند و آنها را در شبکه‎های اجتماعی به اشتراک می‎گذارند و با این روش «تریبون» و «رسانه»‌های مستقلی پیدا کرده‌اند که سانسور قادر به خاموش کردن آنها نیست؛  خبرنگاران و فعالین رسانه‎ای نیز  حرف‌ه‏ای‏ آنها را رصد کرده و افکار عمومی داخل و خارج کشور را نسبت به اعتراضات و خواست‌های آنها آگاه می‌کنند.
در روزهای اخیر، در یزد معلمان این شهر در مقابل استانداری دست به اعتراض زدند و به کلاس‎های درس نرفتند؛ آنها ماه‎هاست حقوق خود را دریافت نکرده‌اند. کارگران گروه ملی صنعتی فولاد اهواز نیز برای آغاز اعتصاب سراسری بیانیه داده‌اند.
شعارنویسی علیه خامنه‌ای و نظام جمهوری اسلامی
درگیری مسلحانه
گروه دیگری که تعداد آنها نسبت به معترضانی که دست به تجمعات مسالمت‌آمیز و نافرمانی‌های مدنی می‌زنند بسیار کمتر است، بخشی شامل کسانی است که در واکنش به خشونت‌های نیروهای انتظامی مجبور به دفاع از خود می‌شوند. برای نمونه، روز دوشنبه، دوم بهمن، در شهرستان دلگان استان سیستان و بلوچستان نیروی انتظامی به معترضان حمله کرد و کار به درگیری مسلحانه کشید و جوانان بلوچ به پاسگاه حمله کردند.
درگیری روزهای اخیر ماموران و اهالى غجریه در مسیر اهواز- خرمشهر مقابل شرکت نیشکر امیرکبیر نیز نمونه دیگری از این برخوردهای خشونت‌آمیز است که مسبب آن نیروهای امنیتی و مأموران انتظامی هستند که برای سرکوب معترضان به آنها حمله می‌کنند.
گروه دیگری که پیشاپیش راه و روش خشونت‌آمیز را ترجیح می‌دهند و بر خلاف گروه‌های مدافع دمکراسی در فکر انتقام‌جویی و درگیری و حتی قتل و کشتار هستند، به طور فردی عمل می‌کنند و با حمله به پایگاه‎های بسیج، کلانتری‎ها، دکل‎های مخابراتی، مساجد، بانک‎های متعلق به سپاه و بانک‎های دولتی، حوزه‎های علمیه و… در واقع به حرکات ایذایی علیه رژیم می‌پردازند که نهایتا نه تنها سودی برای معترضان و مردم جان به لب رسیده ندارد بلکه دست حکومت را برای مردمی که اعتراضات و تجمعات خود را با مسالمت برگزار می‌کنند باز می‌گذارد؛ از همین‌رو برخی معتقدند حملات به بانک‌ها و پایگاه‌های بسیج و نهادهای حکومتی و آتش زدن آنها احتمالا از سوی خود نظام و یا محافل رقیب درون حکومت صورت می‌گیرد که می‌خواهند با یک تیر دو نشان بزنند: هم جناح رقیب را تضعیف کرده و هم مردم را به عنوان «آشوبگر» و «اغتشاشگر» سرکوب کنند.
در هر صورت، گسترده‌ترین مبارزه علیه وضعیت موجود در ایران از طریق دو فضای واقعی و مجازی پیش می‌رود. بی دلیل نیست که آخرین گزارش‌ها از ایران حاکی از آن است که صبح سه‎‏شنبه، سوم بهمن، بار دیگر سرعت اینترنت به شدت کاهش یافته و در بعضی مناطق تلگرام و اینستاگرام دچار اختلال شده‌اند؛ پارازیت‎های ماهواره‎ای در محلاتی از تهران به ویژه در پایتخت بیشتر شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر