- روحانیونی که روزی مانع شدند رضاشاه حکومت را از پادشاهی به جمهوری تبدیل کند، فرزندش محمدرضا را وحشیانه سرنگون کردند.
- در باور مردم نظام پادشاهی مظهر ملیگرایی و مدرنیته و ترقی است و اقشار مختلفی زیر پرچم آن میتوانند متحد شوند.
- حمایت لیبرالها، ملیگرایان، تبعیدیها و روستاییان تنگدست و خسته از حکومت دینی میتوانند بازگشت پادشاهی مشروطه به ایران را فراهم کنند.
کیهان لندن - آخیلش پیلالماری، نویسنده این مقاله در مقدمه آورده در جریان تظاهرات اخیر که از اواخر دسامبر ۲۰۱۶ در ایران آغاز شد ایرانیهای سراسر کشور به شرایط اقتصادی و سیاسی اعتراض کرده و دخالتهای رژیم در سوریه و غزه را زیر سوال بردهاند.
جالبتر از همه آنکه تعداد زیادی از معترضان که اکثریت آنها روستاییان و طبقات زحمتکش و محافظهکار بودند، خواستار یک جمهوری سکولار یا پادشاهی لیبرال مشروطه شدهاند.
همچنین بسیاری از مردم شعارهایی در طرفداری از پادشاهی سر دادند که شگفتانگیز بود. معترضان با نام بردن از «رضا شاه» بنیانگذار سلسله پهلوی در سال ۱۹۲۵ میلادی و پسرش شعار دادند از جمله «رضا شاه، روحت شاد»، «شاه ایران، برگرد به ایران» و «ایران که شاه نداره، حساب کتاب نداره».
در ادامهی این مقاله آمده، برخلاف روند حاکم در دو قرن گذشته، بازسازی پادشاهی مشروطه در ایران کاملاً امکانپذیر است زیرا بسیاری از مخالفان رژیم در داخل و تبعیدشدگان در خارج از کشور تا لایههای تنگدست روستایی میتوانند یکپارچه زیر این پرچم قرار گیرند.
اگرچه حس نوستالژیک بازگشت به گذشته بخشی از این ماجراست و لیبرالها، کمونیستها، روحانیون و فرودستان قبلا علیه نظام پادشاهی متحد شدند، اما در تاریخ ایران، پادشاهی مشروطه، جایگزین سنتی در برابر حاکمیت دینی است و بدون آنکه جنبهی تقدس داشته باشد، نظامی لیبرال و ملیگرا خواهد بود.
اکثر جمهوریهای منطقه و اطراف ایران در عمل نظامهای دیکتاتوری و دموکراسیهای جعلی هستند. در این بین دو کشور پادشاهی اردن و مراکش، سیستم پارلمانی لیبرال و پادشاهی مشروطه دارند و در آنها، مجلس و نخستوزیر (کابینه) در برابر پادشاه به عنوان یک نماد، موازنه ایجاد میکنند.
امروز هیچ یک از ایرانیان به جز دوران پادشاهی پهلوی و جمهوری اسلامی که توسط آیتالله خمینی در سال ۱۹۷۹ تاسیس شد ذهنیت دیگری ندارند. بسیاری از سازمانهای مخالف دیگر مانند «سازمان مجاهدین خلق ایران» و «حزب توده ایران» با خط مشی کمونیستی، از هواداران محدودی برخوردارند و نیروهای لیبرال سکولار داخل ایران، هیچ برنامه مشخصی درباره نحوهی دستیابی به نظام پارلمانی سکولار ندارند.
نویسنده این مقاله با اشاره به اینکه بسیاری از معترضان شعار دادهاند «ای شاه ایران، برگرد به ایران» مینویسد، ظاهراً پسر رضاشاه، خود را برای بازگشت احتمالی به ایران آماده میکند.
رضا پهلوی، که دوران تبعید را در ایالات متحده میگذراند گفته فارغ از پادشاهی به دنبال استقرار یک نظام دموکرات است. او در پاسخ به این سوال که چرا مردم امروز چنین شعاری میدهند گفته که آنها درک کردهاند که او فرد قابل اعتمادی است و به دنبال پیشرفت ایران است.
نظام پادشاهی در ایران سابقه طولانی دارد و به ۵۵۹ سال قبل از میلاد و پادشاهی کورش بزرگ بازمیگردد. میراث فرهنگی و تاریخی ایران، مربوط به پیش از اسلام است و ایرانیها میتوانند در ذهن خود این مقایسه تاریخی را انجام دهند کنند که خاندان پهلوی، چه نقشی در پیشرفت اجتماعی و فرهنگی و آزادیهای فردی داشته و رشد اقتصادی و وضعیت سیاسی در حکومت پهلوی و پس از آن را مقایسه کنند.
امروز مردم ایران اسم «رضا شاه» را فریاد میزنند، کسی که در سیاهترین دوران تاریخ ایران، کشور را نجات داد در حالی که همان قشر روحانیون که از او پشتیبانی میکردند، وحشیانه فرزندش را سرنگون کردند.
در بخشی از این مقاله با استناد به نوشتههای مایکل اکسورثی (مسؤول پیشین میز ایران در وزارت امور خارجه انگلیس) در کتاب تاریخی خود درباره تاریخچه ایران آمده، سرتیپ رضاخان افسری در قوای قزاق بود و به دلیل موفقیتهایی که در امور نظامیگری داشت پس از سرنگونی سلسله قاجار در سال ۱۹۲۵ با عنوان رضاشاه بر تخت سلطنت نشست و از تجزیه ایران جلوگیری کرد. رضا شاه ابتدا قصد نداشت نظام پادشاهی تاسیس کند بلکه به دنبال جمهوری بود، اما روحانیون و محافظهکاران و لیبرالها به دلایل مختلف مخالف نابودی سلطنت بودند: دو گروه اول به این دلیل که نگران بودند رضاخان با الگوبرداری از مصطفی کمال آتاتورک در ترکیه یک جمهوری سکولار ایجاد کند و گروه دوم نگران بودند که نظام «جمهوری» به یک نظام استبدادی و خودکامه شبیه نظام آتاتورک تبدیل شود، بنابراین سلسه پهلوی را جایگزین قاجار کردند.
نویسنده سپس به شرایط ایران در جنگ اول و دوم جهانی، اوضاع کشور در زمان محمد مصدق و شرایط حکومت در دوره محمدرضا شاه پهلوی تا پیش از انقلاب اسلامی اشاره کرده و نوشته است از آنجا که ایران یک جمهوری ناکام و ناموفق را به خود دیده پادشاهی یک جایگزین مشروع برای جمهوری اسلامی است.
او در بخش پایانی مقاله نیز با استناد به نوشتههای «عباس امانت» مورخ و استاد دانشگاه در کتاب «قبله عالم» آورده نظام پادشاهی در ایران برای ملت مدرنیته، سکولاریسم و ملیگرایی به ارمغان آورد. نویسنده بر این اساس نتیجه گرفته که شاید امروز ترکیبی از حمایت لیبرالها، ملیگرایان، تبعیدیها و روستاییان تنگدست و خسته از حکومت دینی بتوانند امکان بازگشت پادشاهی مشروطه را فراهم کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر