۱۶ تیر ۱۳۹۷

ناشایستگی نظام اسلامی - خوزستان تشنه است!

- در همان روزهایی که مردم تشنه در آبادان و خرمشهر سرگردان خرید آب آشامیدنی سالم بودند و یا در خیابان‌ها فریاد می‌زدند تا شاید مسئولان دولتی صدای آنها را بشنوند، وزرای مسئول ناپدید شده و حسن روحانی و وزیر سوگلی‌اش ظریف در تدارک سفر به اروپا بودند و حسام‌الدین آشنا، توییت‌باز کابینه و «مشاور رسانه‌ای» روحانی از قوه قضاییه برای حمایت از انتشار کتاب «زندگی و زمانه آیت‌الله بهشتی» تشکر می‌کرد!
ایران سرزمینی خشک و کم‌آب است. این موضوعی نیست که تازه کشف شده باشد! از همین رو هر حکومتی می‌بایست کاهش و حل این مشکل از نخستین دغدغه‌هایش باشد آن هم وقتی که کارشناسان جهان بزرگترین معضل قرن بیست و یکم را «بحران آب» اعلام کرده‌اند.
به تازگی خشکسالی و کم‌آبی دامان مردم آبادان و خرمشهر را گرفت که اگر خاموشی و قطع برق را نیز بر آن بیفزاییم، ابعادی تحمل‌ناپذیر در این فصل سال در منطقه می‌یابد. همین نیز به اعتراضات گسترده‌ در خوزستان انجامید به ویژه آنکه مردم این شهرها به آب آشامیدنی سالم نیز دسترسی ندارند.
ناتوانی مزمن حکومت
مردم استان خوزستان به ویژه در شهرهای آبادان و خرمشهر سال‌هاست از کیفیت بد آب آشامیدنی شکایت دارند. تازه همین آب بی‌کیفیت نیز از اواخر خردادماه جیره‌بندی شده و مردم از پیر و جوان و کودک در گرمای بالای ۴۰ درجه سانتی‌گراد  دبه به دست به دنبال خرید آب آشامیدنی سرگردانند.
این جیره‌بندی یک هفته پس از آن صورت گرفت که اسحاق جهانگیری معاون اول حسن روحانی روز ۲۱ خرداد اعلام کرده بود «دولت عزم خود را برای رفع مشکل آب شرب شهرهای آبادان و خرمشهر در کوتاه‌ترین زمان ممکن جزم کرده است.»
در شرایطی که مشخص نیست «عزم» دولت چرا اینقدر دیر و دقیقا به چه شکلی برای سامان دادن وضعیت آب در شهرهای آبادان و خرمشهر «جزم» شده است اداره آبفای آبادان علت جیره‌بندی آب در این شهرها را «شوری آب رودخانه بهمنشیر در حد آب دریا، متوقف شدن برداشت آب از این رودخانه و نیز اُفت فشار» اعلام کرد.
جالب اینکه غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان هم یک روز پیش از سهمیه‌بندی آب در این دو شهر گفته بود «باید وضعیت آب خرمشهر و آبادان را پیش از رسیدن به مرز بحران اصلاح کنیم» و البته به این هم اشاره کرد که آب لوله‌کشی شهرهای آبادان و خرمشهر «آب نمک» است.
این سخنان از سوی مقامات مسئول در حالیست که مشکل آب در این دو شهر و بسیاری از مناطق دیگر استان خوزستان مدت‌هاست «مرز بحران» را رد کرده است. در همین رابطه علی گلمرادی نماینده بندر ماهشهر (امام خمینی)، امیدیه و هندیجان در مجلس شورای اسلامی گفته است رود کارون وضعیت اسفناکی دارد و در برخی نقاط فاضلاب وارد آن می‌شود و در خیلی نقاط استان آب لوله‌ها آلوده است و برای شستشوی لباس‌ها و ظروف هم استفاده نمی‌شود. همزمان چندصد تن از روستاییان منطقه به دلیل آب آلوده مسموم شده‌اند.
احمد بارکی‌زاده kayhan.london©
مشکل آب آشامیدنی خوزستان نیز موضوع تازه‌ای نیست فقط این روزها حادتر شده است. در بیشتر شهرهای خوزستان مردم سال‌هاست از دستگاه‌های تصفیه آب خانگی استفاده می‌کنند اما حالا همین دستگاه‌ها نیز قادر به تصفیه‌ی آب نیستند چرا که آب لوله‌کشی نیز کاملا گل‌آلود و تیره است و به برکت بی‌توجهی مسئولان غلظت نمک هم در آب شهری به شدت افزایش یافته است.
جدا از کاهش منابع آب استان خوزستان در پی مدیریت نادرست و سدسازی‌های بی‌رویه و سودجویانه که از دولت هاشمی رفسنجانی آغاز و برای این تخریب به لقب «سردار سازندگی» مفتخر شد، مشکل دیگر این استان عدم تجهیز به دستگاه‌های مؤثر و مدرن تصفیه آب و تکنولوژی به‌روز است.
این مشکلات سال‌هاست که در زندگی مردم استان خوزستان ریشه دوانده و کاملا غیرانسانی و ناعادلانه به بدیهیات تبدیل شده است! اما جیره‌بندی آب  در گرما و هوای شرجی منطقه سرانجام طاقت مردم را طاق کرد و اعتراضاتی گسترده در این شهرها شکل گرفت. مردم جان به لب رسیده این‌بار نه برای مطالباتِ اجتماعی و سیاسی بلکه برای «آب» و «حیات» به خیابان‌ها ریختند و در شعارهایشان مانند دیگر اعتراضات غیرسیاسی بار دیگر نظام و زمامداران بی‌لیاقت را نشانه گرفتند.
حمایت مردم و بیتفاوتی مسئولان
این اعتراضات با سرکوب شدید از سوی نیروهای انتظامی و امنیتی روبرو شد و مردم تشنه‌ای که شعار می‌دادند «مسئول بی‌لیاقت نمی‌خوایم، نمی‌خوایم» هدف ضربه‌های باتوم و گاز اشک‌آور قرار گرفتند.
اعتراضات مردم شهرهای آبادان و خرمشهر با تجمعات حمایتی از سوی دیگر شهرهای این استان همراه شد. اما بی‌تفاوتی مسئولان دولتی همچنان ادامه یافت. هیچکدام از مقاماتی که هر بار رأی همین مردم را گدایی می‌کنند، قدم رنجه نفرمود تا برای خودنمایی هم که شده از نزدیک گرمای خوزستان را احساس کند و جرعه‌ای آب گل‌آلود و شور بنوشد.
در همان روزهایی که مردم تشنه در آبادان و خرمشهر سرگردان خرید آب آشامیدنی سالم بودند و یا در خیابان‌ها فریاد می‌زدند تا شاید مسئولان دولتی صدای آنها را بشنوند، وزرای مسئول ناپدید شده و حسن روحانی و وزیر سوگلی‌اش ظریف در تدارک سفر به اروپا بودند و حسام‌الدین آشنا، توییت‌باز کابینه و «مشاور رسانه‌ای» روحانی از قوه قضاییه برای حمایت از انتشار کتاب «زندگی و زمانه آیت‌الله بهشتی» تشکر می‌کرد!
بی‌تفاوتی نظام و دولت به مردم آبادان و خرمشهر که آبادانی و خرّمی آنها در جنگ هشت ساله فدای شعارهای جاه‌طلبانه و سلطه‌جویانه‌ی جمهوری اسلامی شد، و بعد از جنگ هم توفان ریزگرد و بی‌آبی از «سفره انقلاب» نصیب‌شان گشت، صدای نمایندگان مجلس شورای اسلامی را هم درآورد.
غلامعلی جعفرزاده ایمن‌آبادی نماینده رشت در مجلس شورای اسلامی در اینستاگرام خود به برخورد دولت با بحران آب در خوزستان و اعتراض مردم واکنش نشان داد و نوشت: «حق بود که وزیر نیرو دو روز به آبادان و خرمشهر می‌رفت، مگر چه اتفاقی می‌افتاد که نرفت؟»
وعدههای سر خرمن
اکنون دولت وعده داده که بحران آب در این دو شهرستان را حل می‌کند اما کی؟ چگونه؟ کسی خبر ندارد! در عین حال، بحران آب و خشکسالی در ایران به جیره‌بندی آب در آبادان و خرمشهر محدود نیست. علاوه بر اینکه بسیاری از روستاها در استان‌های کرمان و سیستان و بلوچستان نیز مدت‌هاست آب آشامیدنی ندارند و آبرسانی به مردم این مناطق با تانکر صورت می‌گیرد، آمارهای موجود نشان می‌دهد که روند خشکی و کم‌آبی در کشور گسترش می‌یابد و بخش مهمی از آن ناشی از نابودی منابع آبی ایران است. نه تنها سیاست و اقتصاد بلکه چرخه‌ی طبیعت نیز در ایران دچار انسداد شده است! زیرا سیاست‌های مخرب حکومت درباره اقتصاد و کشاورزی و گسترش درآمدزایی انگلی از طریق «خرید و فروش» زمین و مستغلات که منابع طبیعی از جمله جنگل‌ها و مراتع را حتی با آتش‌سوزی‌های عمدی از بین برده، به نوبه‌ی خود بر اکوسیستم و شرایط اقلیمی کشور تأثیرات منفی گذاشته و بر دامنه‌ی کم‌آبی و خشکسالی افزوده است. در چنین شرایطی، وعده‌های سر خرمن دولت حتی فاصله‌های اعتراضات و خیزش‌های ناشی از نارضایتی‌های مردم را هم کم نمی‌کند!
بحران آب، تولید برق را نیز تحت تأثیر قرار داده و در اکثر شهرهای ایران مرتب برق قطع می‌شود. مسئولان که می‌خواستند بدون اعلام جدول خاموشی سر و ته این کمبود را هم بیاورند به دلیل اعتراضات مردم و خوابیدن کار و کسب در همه‌ی عرصه‌های تولیدی و خدماتی، مجبور شدند جدول زمان‌بندی قطع برق را در شهرهای بزرگ اعلام کنند تا دست‌کم مردم بتوانند برنامه کار و زندگی خود را تنظیم کنند بطوری که خود دولت نیز ساعات کار ادارات در تهران را تغییر داده و همچنین تغییراتی در ساعات کار مترو و مهدکودک‌ها داده شده است.
در کنار اعتراضات مردم، ناکارآمدی عملا موجود در نظام جمهوری اسلامی سبب شکاف در بدنه‌ی آن نیز شده است. مشکلات به اندازه‌ای زیاد و شکاف بین حکومت و مردم به حدی عمیق است که حتی اگر به فرض دولتی هم قصد و برنامه‌‌ای برای «بهبود» شرایط داشته باشد، کاری از دستش بر نمی‌آید چرا که کار از بهبود گذشته و فقط با تغییر می‌توان این دوران را پشت سر گذاشت.
در این میان، جمهوری اسلامی با فرافکنی نسبت به بحران‌های موجود و عوامل بروز آنها مثل همیشه تلاش می‌کند همه چیز را به گردن «بیگانگان» و «ضدانقلاب» بیندازد. در حالی که هیچ پاسخی برای این پرسش منطقی ندارد که در این چهل سال که قدرت انحصاری و همه‌ی منابع کشور در دست افراد و مسئولان انتصابی و انتخابی خود رژیم بود، چرا گامی در جهت آبادی و امنیت ایران و ایرانیان برداشته نشد؟! از آزادی سخنی نمی‌گوییم که اتفاقا پاسخ همین پرسش است!

روشنک آسترکی [کیهان لندن شماره ۱۶۸]

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر