- فاطمه ذوالقدر نماینده تهران: نمیدانم چرا دولت نمیتواند بازار ارز را کنترل کند؟
- موج خالی کردن حسابهای بانکی سرعت گرفته و کنترل پلیسی بازار هیچ نتیجهای نداشته است.
- یک کارشناس امور بانکی: بانک مرکزی هیچ تضمینی به سپردهگذاران بانکهای دولتی و خصوصی برای بازگشت پولشان نمیدهد!
صف مردم پشت صرافیهای خیابان فردوسی
کیهان لندن- بازار ارز در ایران آخر هفتهی ملتهبی داشت و همچنان مثل هفتههای گذشته نوسان قمیت زیاد بود؛ دلار حدود ۴۵۴۰ و یورو کمی بیشتر از ۶۰۰۰ تومان فروخته شد، اما همچنان به گفته مسئولان و کارشناسان بازار ارز از کنترل دولت خارج است.
فاطمه ذوالقدر نماینده تهران و عضو فراکسیون امید گفته متاسفانه حدود ۱۰ تا ۱۵ صراف هستند که در بازار ارز یک نوع نابسامانی ایجاد کردهاند که نمیدانم چگونه است و دولت هم نمیتواند آنها را کنترل کند.
ذوالقدر عنوان کرده «عدهای از مردم تقاضای زیادی در بازار دارند و به علت کم بودن ارز ممکن است نرخ آن افزایش یابد.» این در حالیست که حسن روحانی در گفتگوی تلویزیونی با رضا رشیدپور مدعی شد بیش از میزان نیاز در بازار ارز وجود دارد و خیال مردم راحت باشد.
فاطمه ذوالقدر همچنین با اشاره به اینکه درباره وضعیت دلار به وزیر اقتصاد تذکر داده شده گفته است «کسانی که سرمایهگذاری میکنند و واردات و صادرات دارند دچار بلاتکلیفی بسیار زیادی شدند و در حال ضرر کردن هستند و باید زودتر جلوی افزایش قیمت ارز گرفته شود.»
گویا وضعیت آنقدر اضطراری است که کار به جلسات پشت درهای بسته هم رسیده است. ذوالنور میگوید «ما قطعاً طی جلساتی که به صورت غیرعلنی برگزار میشود» به تفصیل در این رابطه بحث میکنیم تا هر چه سریعتر جلوی این افزایش نرخ ارز گرفته شود و دولت هم گفته برنامهشان این است که تا بهمن و اسفند مبالغ زیادی ارز به بازار تزریق کنند و جلوی این مسئله [افزایش قیمت ارز] گرفته شود.
دولت که در کنترل بازار ارز در تهران ناتوان مانده دست به دامان دستگاه قضایی شده و با عنوان «مبارزه جدی با پولشویی» صدها حساب مربوط به عاملان غیرمجاز ارزی بسته شد. علاوه بر این طبق معمول برای کنترل بازار ارز نیز با روشهای پلیسی تعدادی از صرافها، واسطهها و دلالها به اتهام اخلال در بازار ارز بازداشت شدند.
در گذشتهی نه چندان دور در سال ۲۰۱۵ مسئولان جمهوری اسلامی مدعی بودند که افزایش نرخ ارز ناشی از تشدید تحریمهاست و فشار دشمن برای تمکین ایران بر پذیرش توافق هستهای است، اما حالا آنقدر اوضاع برای نظام بحرانی است که حتی اعلام اینکه دولتهای خارجی بهخصوص غربیها یا به گفته جمهوری اسلامی «دشمنان» در افزایش قیمت دلار دست دارند برای آن یک شکست بزرگ به شمار میرود و بحران ناشی از اعتراضات سراسری را تشدید میکند.
بعضی روزنامههای اقتصادی تهران در مورد الاکلنگی بودن قیمت ارز تحلیلهایی ارائه دادهاند. ولی هر قدر روی وضعیت آشفتهی بازار ارز سرپوش گذاشته شود، واقعیت را نمیتوان کتمان کرد. بسیاری از شهروندان در ایران از ترس اینکه مبادا سپردههای آنها داخل همان باتلاقی بیافتد که سپرده موسسات مالی و اعتباری افتاد در یکی دو هفته گذشته شروع به خارج کردن پول از حسابهاشان کردند و در بازار آزاد یا سکه و طلا میخرند و یا دلار و یورو و گروهی دیگر که اهل هیچ ریسکی نیستند، پولهای نقد را به خانهشان بردهاند تا خیالشان آسوده شود که از بین نمیرود و به قول معروف مالشان زیر سرشان باشد.
این همه در حالیست که مالباختگان موسسات مالی از چندین ماه پیش در شعارهای خود میگفتهاند: «ابوالفضل علمدار دولتُ شیخُ بردار!»
بعضی منتقدان میگویند که دولت برای جبران کسری بودجه خود دست به بازی با نرخ ارز زده تا طبق روش سنتی که همه دولتهای جمهوری اسلامی آخر سال جیب خود را با آن پُر میکنند دلار را با قیمت بالا سرازیر بازار کند و بفروشد تا چیزی گیرش بیاید.
اما خود دولت و کارشناسان و رسانههای حامی آن منکر این بازی میشوند و تقصیر را به گردن دلالهایی میاندازند که یک سرشان در سپاه است و سر دیگرشان در نهادهای قدرتمند نزدیک به بنگاههای مالی علی خامنهای.
گروهی دیگر هم میگویند سرمایهداران و دلالان گردنکُلفت بازار ارز با اشاره و تحت تاثیر وضعیت بحرانی جمهوری اسلامی در حال کندن خندق زیر پای دولت و نظام هستند و میخواهند با به هم ریختن بازار ارز هم دولت را تحت فشار قرار دهند و هم تشویق کنند که مردم پولها را از بانک بیرون بکشند و از آنجا که نظام بانکی در آستانه ورشکستگی است، دولت زیر بار مطالبات کمر خم کند و در نهایت ستون اقتصادی نظام که بانکها هستند فرو بریزد.
بیرون کشیدن پولها از حساب موجی است که در هفتههای اخیر راه افتاده و سرعت گرفته و خبرهای داغی هم در این باره از بانکها به گوش میرسد؛ از جمله آنها که سپردههای خود را با رقمهای درشت از بانک برداشت کرده و حسابشان را خالی کردهاند میگویند در بسیاری شعب پولی نبوده که دریافت کنند و ساعتها معطل شدند. برخی نیز مجبور شدند در چند مرحله و در چند روز به شعبههای مختلف بروند و پولشان را برداشت کنند.
گروهی هم از اسکناسهایی که از بانک بیرون کشیدهاند عکس گرفته و در فضای مجازی به اشتراک گذاشته و اعلام کردهاند که برانداز هستند و خالی کردن حساب و زمین زدن بانکها را بهترین فرصت هم برای نجات سپردههاشان میدانند و هم ضربه به اقتصاد ورشکسته جمهوری اسلامی.
این موضوع زمانی تشدید شد که یک کارشناس بانکی که یکی از مسئولان پیشین بانکی جمهوری اسلامی است در برنامهای که به عنوان کارشناس در صدا و سیمای جمهوری اسلامی حاضر شد اعلام کرد بانک مرکزی هیچ تضمینی به سپردهگذاران بانکهای دولتی و خصوصی برای بازگشت پولشان نمیدهد! این تیر خلاصی بود برای خیلیها تا قید سود بانکی را بزنند و حسابشان را خالی کنند.
از سوی دیگر بسیاری از مشتریان بانکها اعتماد خود را از دست دادهاند. این مسئله وقتی نمود پیشتری پیدا کرد که مشخص شد بانکهای دولتی در سیستم «پرداخت الکتورنیک» بعضی روزها، بهویژه در روزهای تعطیل، تراکنش مشتریان را با تاخیر ۴۸ ساعته انجام میدهند. یعنی مشتری از طریق حساب اینترنتی فرمان انتقال پول به حساب دیگری را داده و آن مبلغ از حساب مشتری کم شده، اما تا به حساب مقصد برسد ۴۸ ساعت زمان میبرد. همچنین مشخص شده در بعضی بانکهای دولتی از جمله بانک ملت این سیستم شبکهای دست شرکت «شاپرک» متعلق به سپاه پاسداران است و در بعضی بانکهای دیگر نیز سپاه بخشی از سهام این قبیل خدمات شبکهای و بانکی را در انحصار خود دارد.
اقتصاد در گرداب فرو میرود
در این میان گفته میشود که بعضی رؤسای بانکها نیز خود حسابشان را در برخی شعب خالی کرده و کارمندان و مشتریان درجه یک را هم خبردار کردهاند که اوضاع بحرانی است.
روزنامه اقتصادی «جهان صنعت» در گزارشی با عنوان «بازار به آرامش نمیرسد» نوشت اقتصاد ایران بیمار است و سالهاست که در گرداب بیثباتی فرو رفته و توان بیرون آمدن از آن را ندارد بنابراین افزایش بیثباتیها به راحتی میتواند این اقتصاد بیمار را به ورطه نابودی بکشاند.
این روزنامه به صراحت نوشته «به زودی شاهد این خواهیم بود که اقتصاد در اعماق رکود چندسالهای که در آن دست و پا میزند فرو رود و دیگر حتی توانی برای بیرون آمدن از این اوضاع نابسامان نداشته باشد.»
جهان صنعت با اشاره به ناموفق بودن «اصلاحات اقتصادی» نوشته «با این اوصاف به نظر میرسد اگر دولتمردان برنامهای اساسی برای برونرفت اقتصاد از این شرایط بیثبات نداشته باشند، در آیندهای نهچندان دور اقتصاد به سمتی میرود که هیچ راه بازگشتی برای آن نتوان ترسیم کرد و اقتصاد مجبور خواهد شد خود تابوت مرگ خود را به گور بیندازد. بنابراین بهتر آن است که دولتمردان دست از بازیهای سیاسی خود بردارند و به فکر راهحلهای اساسی و اصلاحات بنیادین برای اقتصاد بیمار کشور باشند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر