- سهم سپاه از خشکسالی در ایران چیست؟ کدام شرکتها و هلدینگها سود میبرند؟
- آیا فعالان محیط زیست از سودی که به جیب سپاه میرود خبردار شدند؟ رابطه شرکت «صافات» و سپاه چیست؟
این تصویر مربوط به هواپیمای آنتونوف مستهلکی است که شرکت صافات با آن در عملیات بارورسازی ابرها به وزارت نیرو خدمات میداد اما زیر اسم صافات آمده «آزادگان»!
گزارش اختصاصی کیهان لندن؛ برزو فارسی- خبرگزاری تسنیم، روز ۲۸ بهمن، از آغاز همکاری سهجانبه سپاه پاسداران، وزارت دفاع و وزارت نیرو برای توانمندسازی ایران در بارورسازی ابرها خبر داد.
این خبر تازگی نداشت و دقیقاً یک ماه پیش، ۲۸ دی، در متنی مشابه که به نقل از رحیم میدانی معاون وزیر نیرو منتشر شده بودروی مستهلک بودن هواپیماهای استیجاری روسی که برای بارورسازی ابرها مورد استفاده قرار میگرفتند تاکید و عنوان شد پیروپاترونهای (فشنگهای حاوی یدید نقره) که برای بارورسازی ابرها بسیار مهم است در روسیه ساخته میشود و ایران «توان مالی پرداخت هزینهاش را ندارد» و نیروی هوافضای سپاه و صنایع هوایی، برای انجام آن فعالیت خود را آغاز کردند.
اضافه بر این رضا اردکانیان وزیر نیرو هم تاکید کرد «سپاه آمده تدارک تجهیزات لازم برای اجرای طرح باروری ابرهاست و این همکاری آغاز شده و امیدواریم به نتایج مطلوب برسد.»
دو سه دقیقه بعد از انتشار خبرِ تکراریِ آغاز این همکاری، تسنیم خبر جدیدی دیگری را منتشر کرد با عنوان «برف و باران شدید در ۱۰ استان تا سهشنبه»؛ و به نقل از یک کارشناس هواشناسی نوشت «سامانهی بارشی تقویت شده» و شدت بارشها برای استانهای کرمانشاه، لرستان، خوزستان، کهگیلویه و بویر احمد، البرز و تهران پیشبینی میشود.
اینکه بحران خشکسالی یک دغدغه حیاتی برای کل کشور محسوب میشود یک مسئله است و تلاشهای مشکوک سپاه برای «نمایش کارآمدی و توانمندی» در حوزه بارورسازی ابرها و مبتکر بودن در حوزهی محیط زیست، یک مسئله دیگر. مسئلهای بسیار مهم!
اگرچه القای اینکه دولت در چنین پروژهای به علت مشکلات مالی «ناتوان» است و سپاه «توانمند» بخشی از پروژه رسانهای سپاه است، اما به خودی خود نشانگر مُهر تاییدی بر بیاعتباری به اصطلاح دستور علی خامنهای مبنی بر فاصله گرفتن نظامیها از حوزههای اقتصادی و «پیگیری واگذاری بنگاههای اقتصادی در ارتش و سپاه» نیز هست. همچنان که در ادامه این گزارش فقط گوشهای از فعالیت یک مجموعهی هزارتو و چند لایهای بررسی شده که عملا در اختیار سپاه و سران نظام است اما در ظاهر به صورت بنگاههای مستقل فعالیت میکنند.
شاید مطرح شود که بارورسازی ابرها چه سنخیتی با «بنگاهداری اقتصادی» دارد؟ پاسخ به این پرسش فقط بخش کوچکی از قضیه است که چندان هم پیچیده نیست. حجم گردش مالی در عرصهی فعالیتهای محیط زیست است که آن را از عرصههای اقتصادی دیگر پیچیدهتر میکند به ویژه در دورانی که منابع و تولید حاملهای انرژی از زوایای مختلف، از جمله سازگاری با محیط زیست، با بحران روبرو هستند.
برای روشن شدن این موضوع کافی است مثلا به گردش مالی هر مرحله بارورسازی ابرها بر اساس ارقامی پرداخته شود که تا کنون منابع رسمی اعلام کردهاند.
در شهریور سال ۱۳۹۵ محمد مهدی جوادیانزاده مدیر مرکز تحقیقات و مطالعات باروری ابرها در مورد پرخرج بودن مراحل این پروژه ادعا کرد که پیش بردن بخشی از عملیات «در یک منطقه هدف» در یک دوره شش ماهه اعتبار ۹.۵ میلیارد تومانی لازم دارد.
در حالی که یک سال قبل گفته بود «هر پرواز باروری» با احتساب اجاره هواپیما، سوخت، بیمه و هزینههای دیگر بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان هزینه دارد.
هدف از بارورسازی ابرها افزایش ۱۰ تا ۱۵ درصدی بارش در یک منطقه معین است که معمولاً دامنهای به وسعت ۲۰۰ کیلومتر دارد.
طبق یک اعلام در سال ۹۴ به طور میانگین سالانه ۸۰ پرواز برای بارورسازی ابرها صورت میگیرد؛ با یک حساب ساده مشخص میشود که در سال ۹۴ عملیات بارورسازی ابرها ۱۲۰ میلیارد تومان گردش مالی به همراه داشته است.
با توجه به اینکه دو هواپیمای روسی مخصوص عملیات بارورسازی زمینگیر و از رده خارج شده، سپاه قصد دارد از هواپیماهای خود برای بارورسازی ابرها استفاده کند.
هواپیماهایی که برای بارورسازی ابرها استفاده میشدند و حالا از رده خارج شدهاند دو فروند آنتونوف متعلق به شرکت «صافات» بودند.
پیشینه شرکت هواپیمایی صافات
شرکت خدمات هوایی صافات (سهامی خاص) متعلق به «موسسه مرکزی شرکتهای احرار» است که در سال ۱۳۷۴ تحت شماره ۱۰۱۹۱۹ تاسیس شده و دو فروند هواپیمای آنتونف ۲۶ که در زمینه باروری ابرها ۱۰ سال با وزارت نیرو همکاری داشته و حالا مستهلک شدهاند متعلق به این شرکت است. این شرکت هم دارای مجوز (cargo) است و هم مجوز (باروری ابرها) که از هواپیمایی کشوری گرفته و مرکز فعالیت آن در استان یزد است.
بخش عمده سهامداران این موسسه فرماندهان و شاغلین سپاه، «آزادگان» و «ایثارگران» هستند. موسسه احرار یکی از بزرگترین مالکان زمین و مستغلات در ایران است و داراییهای فراوانی دارد که فقط بخشی از آن شرکت هواپیمایی صافات است. مدیران این شرکت اخیراً تحت عنوان «تهران ایر» ایرباسهای دست سوم یک شرکت روسی را از مجارستان به ایران منتقل کردند و قصد دارند به عنوان یک ایرلاین مسافرتی شروع به فعالیت کنند.
در واقع «آزادگان»، «شرکت اقتصادی و خودکفایی آزادگان»، «صافات»، «احرار» و «تهران ایر» همه با هم مرتبط و در بعضی مواقع یکی هستند و بده و بستانهای زیادی با یکدیگر دارند.
تا سال ۹۳ حدود ۴۷ هزار «آزاده» و «ایثارگر» سهامدار موسسه احرار بودند. حسابهای مالی این شرکت آلوده به فساد آنقدر غیرشفاف و مشکوک است که دهها «آزاده» نسبت به آن اعتراض کردند زیرا اسنادی به دستشان رسیده که نشان میداد پولها به جیب فقط چند نفر رفته است. سوابق نشان میدهد که این شرکت سابقه اختلاس و بالاکشیدن پول «آزادگان» را هم دارد. گروه صنعتی مینو و «قاسم» که در در سالهای گذشته اخبار زیادی مبنی بر فساد در آنها منتشر شده زیرمجموعه این بنگاه اقتصادی هستند.
آیا فعالیت شرکت احرار فقط به اینها خلاصه میشود؟ پاسخ منفی است؛ غول دلالی و واردات و مونتاژ اتومبیل در ایران یعنی «مرتب خودرو» نیز وابسته به موسسه احرار است.
وقتی روی وبسایت رسمی موسسه احرار کلیک شود «پایگاه اطلاعرسانی آزادگان ایران» باز میشود. قسمت بالای وبسایت اخبار و گزارش در حوزه مدافعان حرم، وصیتنامه شهدا و خاطرات جانبازان و مطالبی از این دست دیده میشود اما کمی پایینتر ماجرا رنگ دیگری به خود میگیرد و اخبار مربوط به «ارزش سهام شرکت اقتصادی و خودکفایی آزادگان» بخشی مجزا را به خود اختصاص میدهد.
شرکت اقتصادی و خودکفایی آزادگان (سهامی عام)
محمدحسن ابوترابی فرد نایب رییس پیشین مجلس شورای اسلامی که بهتازگی با حکمی از سوی علی خامنهای امام جمعه موقت تهران شده یکی از بنیانگذاران کلانِ شرکت خودکفایی آزادگان است.
این هلدینگ اواخر سال ۱۳۹۳ با تراز مالی ۱۶۰ هزار میلیارد تومان به بازار سرمایه وارد شد و از شرکتهایی است که بیشترین سودها را از تحریمهای جمهوری اسلامی به جیب میزد.
شرکت خودکفایی آزادگان سهامدار اصلی (مستقیم و غیرمستقیم) ۱۶ زیرمجموعه دارد که شرکتهای قاسم ایران، مینو شرق، شوکوپارس، صنعتی مینو و پارس مینو از مهمترین آنها محسوب میشوند و سود کلانی میبرند و با توجه به تبلیغات گستردهای که در صدا و سیمای جمهوری اسلامی و بیلبوردهای شهری دارند شناخته شدهتر از شرکتهای دیگر هستند. سیمان قشم و یزد، فروشگاههای زنجیرهای پیوند، و همچنین تولید لوازم آرایش از حوزههای فعالیت خودکفایی آزادگان هستند.
آیا ردّ پای همکاری شرکت خودکفایی آزادگان و موسسه احرار را در جای دیگری میتوانیم پیدا کنیم؟ پاسخ مثبت است.
به عقب برگردیم؛ به ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۹۳ که جمعی از آزادگان سراسر ایران در مقابل «شرکت قاسم پخش» وابسته به شرکت مینو در کیلومتر ۲۰ جاده مخصوص کرج تجمع کرده و ادعا کرده بودند «شرکت مینو سهم آزادگان را بالا کشیده است.» وبسایت شهدای ایران پایگاه رسمی است که اخبار مربوط به این فساد را پیگیری میکند.
آیا باز هم میتوان سرنخ پیدا کرد؟ پاسخ مثبت است.
جلسه سالانه مجمع عمومی موسسه مرکزی شرکتهای احرار بارها در شرکت تولیدی «مرتب خودرو» برگزار شده است.
خبر دیدار احمدینژاد و این گروه از مدیران را وبسایتی به نام «پیام آزادگان» منتشر کرد؛ موسسهای به ظاهر فرهنگی که بازوی رسانهای هلدینگهایی است که متهم به فساد هستند. وبسایتی که بعدها کاربرد آن توسط آزادگانی که مالشان چپاول شده مورد انتقاد قرار میگیرد.
به طور خلاصه، وزارت نیرو برای بارورسازی ابرها با شرکتی قرارداد بسته به اسم «صافات» (تهران ایر) که صد درصد آن متعلق به «موسسه مرکزی شرکتهای احرار» است که خود این موسسه با هلدینگ آزادگان در ارتباط است و یک سر آنها به فرماندهان سپاه میرسد و بخشی از سرمایههای آن را «آزادگان» تامین کردهاند که در چند مقطع سرشان کلاه رفته، و بخش دیگری از سرمایه در دست شرکتهای مواد غذایی و اتومبیلسازی و شرکتهای سیمان است که چهره شاخص همه آنها ابوترابیفرد است که جمعه، ۲۷ بهمن ۹۶، با حکم علی خامنهای به عنوان امام جمعه موقت تهران نخستین نماز جمعه خود را در پایتخت برگزار کرد. تمام این مجموعه تا کنون پشت بارورسازی ابرها قرار داشته است.
ولی آیا به سبب اختلافهای درونی سپاه است که بخشی از فرماندهان آن تلاش میکنند پروژه بارورسازی ابرها را خارج از چهارچوب دولت و سازمان محیط زیست به انحصار خود درآورند؟ یا اینکه دولت احتمالا قصد دارد این پروژه عظیم را به بخشهایی غیر از اژدهای هفت سر سپاه واگذار کند و به همین دلیل این روزها تحت فشار قرار گرفته است؟ چه ارتباطی میان هواپیماهای وارداتی دست سوم توسط شرکت صافات تحت عنوان استفاده در خطوط هوایی «تهران ایر» و سپاه وجود دارد؟ آیا این شرکتها و هلدینگها که امروز همکارند به رقبای یکدیگر تبدیل شدهاند؟
بارورسازی ابرها یک پروژهی مهم زیست محیطی به ویژه در کشور خشکی مانند ایران است. آیا ارتباطی میان بازداشت فعالان محیط زیست و مرگ مشکوک دکتر کاووس سیدامامی در اوین وجود دارد که در مورد غیراستاندارد بودن بارورسازی ابرها و تاثیرات منفی زیست محیطی آن تحقیق میکردند؟ چرا درست در این شرایط محمدحسن ابوترابیفرد با حکم خامنهای به امامت جمعه موقت تهران منصوب شد؟ چرا مدام از زبان مسئولان مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها بر «بیپولی» و «کمبود نقدینگی» و لزوم همکاری با نیروی هوافضای سپاه تاکید میشود؟ چرا جوادیانزاده مدیرعامل پیشین این مرکز پس از تغییر «مدیرعامل شرکت آب منطقهای استان یزد» (مقر شرکت صافات) شد؟ چرا شرکتی که در یزد مستقر است به نام «تهران ایر» ثبت میشود؟ علت تاخیر یک ساله آغاز فعالیت شرکت تهران ایر چه بوده و چه ارتباطی با تاکید روی آغاز فعالیت آن بعد از عید دارد؟ آیا بر هم خوردن قرارداد دولت روحانی و ایرباس به نفع دستهای پشت پرده برای واردات ایرباس قدیمی شده؟ چرا خبرگزاریهای تسنیم و فارس که دولت روحانی را متهم میکردند ایرباسهای نه چندان نو وارد میکند حالا در مقابل واردات ایرباس دست سوم سکوت کردهاند؟! به راستی، سهم سپاه از خشکسالی در ایران چیست؟!
و بسیاری ابهامات و پرسشهای دیگر که نه مقامات و مسئولان خود را موظف به پاسخگویی میدانند و نه رسانهها و روزنامهنگاران ایران مجاز هستند درباره آنها کند و کاو و تحقیق کرده و افکار عمومی را درباره آنها آگاه کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر