۲۱ بهمن ۱۳۹۶

فرصت‌های تاریخی و دستاوردهای سریع یک خیزش

همیشه نتیجه مهم  است، نه انگیزه و نه اهداف و نه برنامه‌هایی که اعلام می‌شوند. انقلاب ۵۷ هم که به استناد شعارهای غالب‌اش، رهبریش، نتیجه‌اش، و نظامی که از آن برآمد، کاملا اسلامی بود، نتیجه‌اش مهم است. اینکه هر فرد یا گروهی با چه انگیزه‌ای و با کدام اهداف در آن شرکت کرد، نقشی در نتیجه‌‌ی آن که شاهدش شدیم،  بازی نمی‌کند.

هر کسی اما می‌داند که از نیمه‌ی قرن بیستم به این سو، نظام‌های سیاسی و اقتصادی باید از حدی دمکراسی برخوردار باشند تا امکان دوام بیابند چه برسد به یک نظام مذهبی که ریشه در استبداد و انحصارطلبی قرون وسطایی دارد و هیچ راه حل اجتماعی و اقتصادی برای مشکلات و مطالبات جوامع مدرن ندارد.  با این همه جمهوری اسلامی در ایران به دلایل تاریخی و فرهنگی این ظرفیت را داشت که تا امروز دوام بیاورد. تظاهرات زنان در ۱۷ اسفند ۵۷ علیه حجاب اجباری به سرعت در لابلای رویدادهایی مانند جنگ ایران و عراق و قلع و قمع‌ گسترده گروه‌ها و احزاب سیاسی به فراموشی سپرده شد. سرکوب و سکوت و سطح آگاهی جامعه چنان بود که سه جنبش بزرگ را نیز به شکست مقطعی کشاند: جنبش زنان و جنبش دانشجویان در دهه هفتاد و جنبش سبز در دهه هشتاد؛ هر سه برخاسته از طبقه‌ی متوسط نسبتا مرفه که بیش از آن درگیر عقاید سیاسی و ایدئولوژیک خود بود که بتواند «خیر همگانی» را بالاتر از منافع خود قرار دهد.
دی‌ماه ۹۶ بر بستر این جنبش‌ها و با نگاهی فراتر و فراگیرتر از همه آنها شکل گرفت و وقوع‌اش همه را غافلگیر کرد. تظاهرات سراسری اخیر نه در تنهایی غبارآلود و متمرکز تهران بلکه از شهرهای کوچک و بزرگ شروع شد تا پایتخت را از رخوت زمستانی بیرون آوَرَد. دی‌ماه ۹۶ به سرعت سه تابوی تحمیل شده از سوی جمهوری اسلامی را مورد حمله قرار داد: حجاب اجباری، اصلاح‌طلبی، براندازی.
پوشش اختیاری حتی در جنبش زنان هم در آخر صف مطالبات بود! اما چه چیزی فردی‌تر، خصوصی‌تر، هویتی‌تر، و مهم‌تر از حق انتخاب پوشش؟! چه تبعیضی تحقیرآمیزتر از حجاب اجباری برای زن و مرد، هر دو؟!‌ تبعیضی که نه در خیابان بلکه در چهاردیواری و از کمد لباس شروع می‌شود. دی‌ماه، تابوی «حجاب» را شکست.
۲۵ سال است که «اصلاح‌طلبی» مانند خوره به جان جامعه و سیاست ایران افتاده. نه آن مفهوم والای «اصلاح» که در فرهنگ سیاسی جهان رایج است بلکه «اصلاح‌طلبی» به عنوان یک جناح حقیر و  توسری‌خور سیاسی در حکومت که با حذف همه‌ی امکانات فکری و سیاسی جامعه، فقط خودش و رقیبش اجازه‌ی عرضه شدن دارند. این جناحِ تدارکاتچی حتی حاضر است خود را «بد» در برابر «بدتر» معرفی کند اما مانع جامعه از حرکت به سوی «خوب» شود!
دی‌ماه ۹۶، همزمان دوگانه‌ی «بد و «بدتر» و تابوی براندازی را برای حرکت به سوی «خوب» شکست.
حالا دیگر با همه‌ی ایرانیان مدافع دمکراسی است که از فرصت‌های تاریخی استفاده کنند تا سرانجام بتوان بین «خوب»‌ و «بهتر» انتخاب کرد.
[کیهان لندن شماره ۱۴۸]

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر