زندگی عشایر با طبیعت آمیخته است. آنها به سادگی نیاکان و شبکهی عشایری خود، اعم از ایل و طایفه و تیره و تش و اولاد و خانوار را میشناسند.
در هازمان عشایری دامها نام دارند. در میان آنها بدهکاری نشانهی تهیدستی نیست، بلکه شاخصه رونق زندگی است. قوانین نانوشتهای دارند که کمتر کسی از آنها سرپیچی میکند. مرگ در جنگ برایشان سربلندی است و ساختار هازمانیشان گونهای از هرم قدرت را نمایش میدهد.
چادر زدن آنها از تکنیک ویژهای پیروی میکند. طرح قالی و حتا دار قالیشان با گونهی دار قالی در هازمان روستایی فرق دارد. خنیا (:موسیقی) شان برای خود دنیایی است و باورهایشان در هر گامی که برمیدارند یا هر سخنی که بر زبان میرانند نمایان است.
در هنگام کوچ و در هنگام اسکان و در گرمسیر و سردسیر شیوههای ویژه برای دنبالهی زندگی در پیش میگیرند. ویژگی گیاهان دارویی را به همان نسبت میشناسند که آبوهوا را در چند روز آینده پیشبینی میکنند.
* بخشی از نوشتار «زندگی عشایری، افسون گردشگری» است که یک روز زندگی عشایری را بازگو میکند. این نوشتار در رویهی مردم «امرداد» 383 چاپ شده است.
خبرنگار امرداد: فرشته جمشیدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر