باید یادآور شد که در شهرگرایی (:تمدن) کهن ایران رخدادهای مورد نیایش، ستایش و مهرورزی ریشههایی با جهان هستی دارند بدان گونه که در آن روز جهان نیز با آن رخداد همسو و همرنگ میشود.
در چنین آمدوشدی باور درونی ما برخوردی با پیکرهی بیرونی مییابد که پذیرشی استوار و جاودانه در نگرش و اندیشهی ما بر پا میسازد. گاهشماران میگویند در این آبوخاک زنان پایگاه برتری در سنجش با مردان داشتند.
در شهرگرایی (:تمدن) رم و یونان زنان از بسیاری از حقوق بیبهره بودند؛ حق دادوستد، گزینش کار، گزینش همسر، جدایی از همسر، طرح دعوا، وصیت، گواهی و در بسیاری از جاها ارث نیز نداشتند؛ یعنی به روشنی میتوان گفت بسیاری از حقوق مادی و مینوی برای آنان نادیده گرفته شده بود.
در شهرگرایی کهن ایرانی روز زن، روز عشق، روز مهر، روز زمین و زندگی دیده میشود که همهی این ویژگیها برای یک روز است و همهی آن بزرگداشتها برای ستایش زنان است.
در اوستا حقوق زنان و مردان یک سان آورده شده است. سپندارمزد یار بانوان است. اشی نیک ایزدبانوی توانگری و پاداش است و پیوسته همگام بانوان و دختران است. در اوستا و در ارتیشت کردهی دوم بند یازده هیچگونه برتریای میان زنان و مردان در نیایشی یزدانی به چشم نمیخورد. دربارهی دانش آموختن زنان نیز در یسنا، هات 26، بند 7 میخوانیم: «زن و مرد هر دو مورد تشویق قرار گرفتند که به دانش روی آورند.»
آن چه در بالا آمده است بخشی از نوشتاری است با عنوان «ز زن، زیبایی و زیور زمان و زندگی آید» که به قلم دکتر محمدعلی دادخواه* در رویهی پنجم(اندیشه) تازه ترین شمارهی امرداد آمده است.
* محمدعلی دادخواه، وکیل پایهی یک دادگستری
خبرنگار امرداد: نگار جمشیدنژاد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر