۲۳ بهمن ۱۳۹۶

بزرگترین دستاورد انقلاب: نفی جمهوری اسلامی و هر حکومت دینی و ایدئولوژیک

- یک مهندس ماشین‌سازی: شما به فقر، فساد، تبعیض، عقب‌ماندگی، بیکاری، گرانی و بیکاری می‌گویید دستاورد؟!
- یک آموزگار: منطقی‌ترین دستاورد در باور عامه مردم، نفی هر نوع حکومت مذهبی و ایدئولوژیک است که شاید تا با پوست استخوان، استیلای نظام دینی را نمی‌دیدند به چنین یقینی نمی‌رسیدند.
- یک مددکار اجتماعی: زنان معتاد، «سکس ورکر»‌ها و کارتن‌خواب‌ها، دختربچه‌هایی که مواد می‌فروشند و زنان و دختران جوانی که تن‌فروشی می‌کنند دستاوردهای این انقلاب است!

کیهان لندن، فیروزه رمضان‌زاده- علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی  به مناسبت سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب گفته بود: «در دهه انقلاب جشن بگیرید و آذین‌بندی کنید. اگر می‌خواهید برق مصرف نکنید و چراغ روشن نکنید که کار خوبی هم هست، از هنر استفاده کنید؛ از کاغذها و پرچم‌ها بر سردر هر خانه‌ای پرچم بزنید، پرچم جمهوری اسلامی را در سراسر سطح شهرها و روستاها به اهتزاز درآورید. نشان دهید که ملت ایران این خاطره را گرامی می‌دارد.»
تهران ۱۳۵۷
بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی که از آخرین روزهای دی‌ماه آغاز می‌شود و با راهپیمایی ۲۲ بهمن به پایان می‌رسد در زبان حکومتی «دهه فجر» نامیده می‌شود اما سال‌هاست که عده زیادی از مردم ایران به  این مراسم «دهه زجر» می‌گویند.
مراسم «دهه فجر» و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی امسال هم مانند سال‌های گذشته با هزینه‌های هنگفت در قالب آذین‌بندی فضای عمومی با نصب پرچم‌ها، پلاکادرها، بنرها، داربست‌های فلزی، پخش سرودها و نواهای انقلابی،  توزیع کیک و ساندیس و نیز ساخت و پخش مجموعه‌های تلویزیونی با مضامین انقلابی، برگزاری مراسم سخنرانی و دیگر تبلیغات حکومتی به پایان رسید.
اما انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در دهه چهارم خود چه دستاوردی برای  مردم و نسل دوم و سوم پس از انقلاب داشته است؟ در همین زمینه با تعدادی از شهروندان ایرانی متولد دهه پنجاه و شصت گفتگو کرده‌ایم و از آنها پرسیدیم که در مورد انقلاب اسلامی و پیامدها و نتایج‌ آن چه فکر می‌کنند؟ آیا نسل جوان با نظام جمهوری اسلامی موافق است؟
تهران ۱۳۵۷
یکی از کارکنان شرکت سایپا که خود را جزیی از نسل دوم پس از انقلاب می‌داند در گفتگو با کیهان لندن، ناامیدی و افسردگی در کنار بیکاری را چکیده‌ای از «دستاورد»های انقلاب اسلامی می‌داند.
او که در آستانه چهل سالگی قرار دارد می‌گوید «در این سن و سال، چشم‌انداز روشنی برای تشکیل خانواده و زندگی‌ مشترک، پیش روی خودم نمی‌بینم.»
این شهروند که فارغ‌التحصیل کارشناسی در رشته مهندسی ماشین‌سازی است ادامه می‌دهد: «شما به فقر، فساد، تبعیض، عقب‌ماندگی، بیکاری، گرانی و بیکاری می‌گویید دستاورد؟! خودتان قضاوت کنید. البته منکر فساد در حکومت پهلوی نیستم اما عمیقاً معتقدم دوره انقلاب رفرمیستی گذشته و این مدل انقلاب، بیشتر مضر بوده تا مفید، بیشتر به اصلاح ساختارها معتقدم.»
مدرکگرایی  از دستاوردهای انقلاب اسلامی
یک معلم مقطع متوسطه هم  در پاسخ می‌پرسد:«واقعاً انقلاب دستاوری داشته؟!»
او به تبعیض، فساد و سوء مدیریت در ساختار اقتصادی اشاره می‌کند و می‌افزاید: «ببینید، قطعاً کسانی که در چنین ساختاری قرار گرفته‌اند از رانت‌هایی  بهره‌مند بوده و طبیعتاً وضعیت مرفه اقتصادی خود را مدیون رانت‌ها در وهله اول و در وهله دوم مدیون تورم‌های دورقمی می‌دانند.»
دی‌ و بهمن ۱۳۹۶
این آموزگار سی و نه ساله تاکید می‌کند: «اما منطقی‌ترین دستاورد باور عامه مردم، نفی هر نوع حکومت مذهبی و ایدئولوژیک است که شاید تا با پوست استخوان، استیلای نظام دینی را نمی‌دیدند به چنین یقینی نمی‌رسیدند. من واقعاً نمی‌توانم قدرت تکنولوژی و رسیدن آن  به دوردست‌ترین مناطق کشور را از دستاوردهای این حکومت بدانم، این فقط محصول توسعه جهانی است که اتفاقاً جمهوری اسلامی به شدت رشد آن را به جهت مناسبات ضعیف بین‌المللی، کند کرده است و به لحاظ فرهنگی، باعث شرمندگی خواهد بود که دستاورد مثبتی به این حکومت نسبت داده شود.»
او در پایان به کیهان لندن می‌گوید: «تنها نکته قابل توجه که رشد بسیار چشمگیری نسبت به جامعه جهانی داشته «مدرک‌گرایی» است که آن هم الزاماً به معنای دستیابی به دانش نیست و بیشتر محصول مستقیم تعرض در آموزش پولی است نه خصوصی‌سازی.»
یک استاد دانشگاه بازنشسته که نمی‌خواست صحبت کند در یک پاسخ کوتاه، «دستاورد» انقلاب اسلامی را در یک کلام و به طور خلاصه برآورده نشدن آمال، آرزوها و خواسته‌های نسل جوان معرفی می‌کند، و می‌گوید این واقعیتی است انکارناپذیر که در حال حاضر دیده می‌شود.
انقلاب دستاوردی نداشت
یک جوان ۱۹ ساله  که خود را متعلق به «نسل سوخته» می‌داند در پاسخ به پرسش من می‌گوید: «شما خودتان که روزنامه‌نگارید بهتر از من می‌دانید این انقلاب تنها چیزی که بر جا گذاشته نسل سوخته و بی‌انگیزه است، پولدارها پولدارتر شدند و فقیرها فقیرتر.»
دی‌ماه ۱۳۹۶
او در ادامه اضافه می‌کند: «سوال سختی کردید، واقعاً انقلاب دستاوردی نداشت ولی  نسل جدید را بیدار کرد، آگاهشان کرد، به لحاظ تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و از هم مهم‌تر فرار مغزها، اعتیاد، فقر، فحشا، قتل، خیانت و جنایت…»
یکی از پرستاران بیمارستان «خاتم‌الانبیا» هم آهی می‌کشد و بعد می‌گوید: «شاید برایتان جالب باشد که من مدتی به عنوان مددکار اجتماعی با یک گروه سیار از وزارت بهداشت می‌رفتم برای نمونه‌گیری تست اچ‌ای‌وی، هپاتیت و بیماری‌های آموزشی از زنان معتاد، «سکس ورکر»‌ها و کارتن‌خواب‌ها؛ چیزهایی که به چشمم دیدم دستاوردهای همین انقلاب است! دختربچه‌هایی که مواد می‌فروشند و زنان و دختران جوانی که تن‌فروشی می‌کنند. خلاصه خانم، داشتم دیوانه می‌شدم که گفتم دیگر نمی‌آیم.  خانم، حالم خیلی بد است از وضعیت جامعه مخصوصاً ما مددکارها که درد جامعه را با گوشت و پوستمان درک می‌کنیم.»
یک خانم جوان ساکن شرق تهران هم که به خاطر چادری بودن مادرش و آموزش‌های دینی مدرسه تا دوران دیپلم و تا دو سه سال بعد از ازدواجش با چادر رفت و آمد می‌کرده در پاسخ به سوال من با خنده می‌گوید: « دستاورد؟! چه دستاوردی؟! همه دور و بری‌های من هیچ کدام به انقلاب و دهه زجر (می‌خندد) اعتقادی نداریم.»
او ادامه می‌دهد: «بین خودمان باشد، من به دور از چشم شوهرم، چند روز پیش یک مهمانی تولد خودمانی و مختلط با دوستانم و دوست پسرهایشان گرفتم آن هم در بخش وی‌ای‌پی یکی از رستوران‌های تهران، البته با هزینه بیشتر.»
دی‌ماه ۱۳۹۶
این خانم که در نزدیکی محل سکونت خود در یک مغازه اجاره‌ای لباس زنانه و بچگانه می‌فروشد ادامه می دهد: «من سال‌هاست که نه تنها به چادر بلکه به حجاب هم اعتقادی ندارم. به خاطر بعضی از اعضای فامیلم و همین‌طور شوهرم که غیرتی است مجبور به حفظ حجاب هستم وگرنه در رفت و آمدهایم با دوستانم که مثل خودم به حجاب معتقد نیستند آزادم و مشکلی ندارم.»
یک خانم خانه‌دار که خود را متولد ۱۳۵۷ معرفی می‌کند، چند سال پیش چادر را کنار گذاشته و می‌گوید دیگر به چادر اعتقادی ندارد.
او در ادامه با بغض می‌گوید: «یادم می‌آید در دهه هفتاد و در دوران دبیرستان به‌خاطر شستشوی مغزی که در مدرسه روی ما انجام می‌دادند،  نوارهای کاست خوانندگان لس انجلسی که مال خواهر بزرگترم بود را می‌زدم زمین و می‌شکستم، چه کار وحشتناکی! بعدها از خواهرم عذرخواهی کردم. شاید باور نکنید اما از اینکه تا سال‌ها مثل حزب‌اللهی‌ها و زنان گشت ارشادی چادر به  سر می‌کردم و برخلاف بسیاری از هم‌سن و سال های خودم در دوران مجردی به فکر دوست پسر پیدا کردن هم نبودم از خودم بدم می‌آید.»
این دیدگاه‌ها و گلایه‌ها بازخوانی نقاط عطف در سرگذشت فردی نسل‌هایی است که این روزها دهه سوم و چهارم زندگی خود را پشت سر می‌گذارند؛ نسلی که پس از انقلاب اسلامی رشد و نمود کرده و بالیده است. پشت سرگذاشتن سال‌های تاریک قتل عام دگراندیشان سیاسی،  هشت سال جنگ ایران و عراق، توزیع کوپن و صف‌های جیره‌بندی، حجاب اجباری و… همه و همه باعث شد تا  نسل‌های دوم و سوم پس از انقلاب اسلامی، قضاوت و درک متفاوتی از آن داشته باشند؛ در بین این نسل نیز مانند بسیاری از دگراندیشان که یا جان خود را برای آزادی از دست دادند و یا پس از سال‌ها زندان مجبور به سکوت شدند و یا ناخواسته به تبعید و مهاجرت تن در دادند، ارزش‌های  ایدئولوژیک  و  اسلامی و انقلابی نظیر عفاف و شهادت و ولایت و فقاهت و جهاد و… نه تنها هیچ جایگاهی ندارد بلکه خواهان سپردن این نظام جمهوری اسلامی و این دوران سیاه به تاریخ هستند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر