- تا قبل از خروج آمریکا از برجام نیز دولتهای اروپایی نتوانستند بانکهای مهم خود را راضی به همکاری با جمهوری اسلامی ایران بکنند، چه رسد به حالا و به ویژه پس از ۴ نوامبر آینده که قرار است تمام تحریمهای آمریکا باز گردند.
ترامپ پس از امضای خروج از برجام؛ ۸ مه ۲۰۱۸
با اعلام خروج آمریکا از «برنامه جامع اقدام مشترک»، درگیریهای نظامی میان جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل در خاک سوریه شدت گرفتند. سپاه قدس که در مقابل حملات قبلی اسرائیل واکنشی از خود نشان نداده بود، بلافاصله پس از تصمیم دونالد ترامپ چند راکت به سمت مواضع نظامی اسرائیل در بلندیهای جولان پرتاب کرد. واکنش اسرائیل به این راکتپراکنیها بلافاصله و بسیار گسترده بود. به گفته مقامات اسرائیلی، کلیه تاسیسات نظامی تحت اختیار سپاه در خاک سوریه، مورد حمله موشکی این کشور قرار گرفتند.
البته کارشناسان نظامی و سیاسی در منطقه معتقد هستند که ابعاد این درگیریهای نظامی فعلا در همین سطح خواهد ماند زیرا نه اسرائیل قصد استفاده از نیروهای زمینی را دارد و نه سپاه و حزبالله لبنان در حال حاضر از چنین امکانی برخوردارند. البته سایه حملات هوایی احتمالی اسرائیل به مواضع حزبالله در جنوب لبنان و حتا برخی مواضع نظامی یا اقتصادی در خاک ایران، بر سر این بحران سنگینی میکند. برخی رسانههای اسرائیلی حتا فراتر رفته و به امکان حمله هوایی به بندرعباس یا جزیره خارک و ترمینال بارگیری نفتکشهای ایرانی اشاره میکنند. البته حسین سلامی جانشین فرمانده سپاه تاکید میکند که «دشمن به هیچ عنوان گزینه نظامی علیه ایران را انتخاب نخواهد کرد» زیرا به ادعای او «امنیت انرژی جهان» در دست جمهوری اسلامی ایران است.
جنگ اقتصادی
جنگی که به زودی فروکش نخواهد کرد و بدون شک در هفتههای آینده گسترش خواهد یافت، در میدان اقتصاد است. تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تدریجی تحریمهای کمرشکن، نه تنها جمهوری اسلامی ایران بلکه بسیاری از کشورهای اروپایی را نیز سخت نگران ساخته است. اروپا در وضعیت کنونی میتواند در برجام باقی بماند، ولی آیا خواهد توانست جمهوری اسلامی را نیز در این توافق نگاه دارد و نیازهایش را تامین کند؟
جمهوری اسلامی ایران در پیامد تغییرات بنیادی در سیاست خارجیاش تن به توافق هستهای نداد. تنها هدف علی خامنهای، زمانی که در اواخر دور دوم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد، برای مذاکرات با آمریکا، با وساطت سلطاننشین عمان، چراغ سبز نشان داد، خروج از بحران اقتصادی ناشی از تحریمهای اقتصادی بود. هنوز هم هدف اصلی رژیم ایران برای باقی ماندن در این توافق، بهره بردن از روابط اقتصادی با جهان غرب و اروپا است. روابطی که با بازگشت تحریمهای آمریکا، اگر غیرممکن نباشند، حتما بسیار پیچیده و مشکل خواهد بود.
ناتوانی اروپا
پتر آلتمایر وزیر اقتصاد آلمان بسیار واضح اعلام کرد که «اروپا هیچ راهی برای محافظت از شرکتهایش در مقابل تصمیمات آمریکا ندارد». ساشا لومان استاد اقتصاد در دانشگاه هاروارد توضیح میدهد «تا زمانی که بانکها و شرکتهای اروپایی برای معاملات خود از دلار استفاده میکنند، باید تابع قوانین آمریکا باشند و اگر تبعیت نکنند، باید پرداخت جریمههای بسیار سنگینی را بپذیرند، چنانکه در گذشته برخی از بانکهای اروپایی چنین جریمههایی را پرداخت کردهاند.»
مهرداد عمادی کارشناس اقتصادی ایرانی نیز با ساشا لومان همنظر است و صحبت از «انجماد فعالیتهای شرکتهای اروپایی که با ایران رابطه اقتصادی دارند» میکند و میافزاید پس از پایان مهلت ۱۸۰ روزه آمریکا، بسیاری از آنها مجبور به قطع هرگونه رابطهای با جمهوری اسلامی ایران خواهند شد. مهرداد عمادی این موقعیت را فرصت مناسبی برای چین و روسیه میداند که تنها کشورهایی هستند که از خروج غربیها از صحنه اقتصاد ایران حداکثر سود را خواهند برد.
ایران به دنبال تضمینهای اروپا
محمدجواد ظریف دوشنبه آینده برای دیدار و مذاکره با وزرای خارجه آلمان، بریتانیا و فرانسه، و البته فدریکا موگرینی، مقام ارشد سیاست خارجی و امنیت اتحادیه اروپا، به بروکسل سفر خواهد کرد. ماموریت محمدجواد ظریف بر مبنای بیانیه رسمی دولت حسن روحانی «گرفتن تضمینهای لازم» از شرکای اروپایی برجام است. علی خامنهای نیز دستور مشابهی را صادر کرده است و به دولت حکم کرده که «تضمین عملی بگیرید»! البته رهبر جمهوری اسلامی نیز دریافت چنین تضمینهایی را بعید میداند. ولی آیا شرکای اروپایی اصلا میتوانند این چنین تضمینی بدهند؟ و اگر دولتها نیز متعهد شوند، آیا قدرت لازم برای وادار ساختن نهادهای اقتصادی و بخش خصوصی برای ادامه همکاری و معاملات با جمهوری اسلامی ایران را دارند؟
تا قبل از خروج آمریکا از برجام نیز دولتهای اروپایی نتوانستند بانکهای مهم خود را راضی به همکاری با جمهوری اسلامی ایران بکنند، چه رسد به حالا و به ویژه پس از ۴ نوامبر آینده که تمام تحریمهای آمریکا بر سر جای خود باز خواهند گشت. موسسات مالی و شرکتهای بزرگ اروپایی سیاستهای خود را مستقل از دولتها تعیین میکنند، و این سیاستها بر مبنای منافع اقتصادیشان تنظیم میشود. اگر هم بر فرض محال دولتی در اروپا بتواند بانکی را وادار به همکاری با جمهوری اسلامی ایران بکند، با اولین جریمه سنگین از سوی آمریکا، دیگران بلافاصله کنار خواهند کشید.
جمهوری اسلامی امیدوار است که اروپا در هفتههای آینده بتواند دونالد ترامپ را راضی کند که مانع همکاری شرکتهای اروپایی با ایران نشود. اگرچه بسیار بعید میرسد که دونالد ترامپ در مقابل فشارهای اروپا عقبنشینی کند، زیرا از یک سو با چنین تصمیمی، تحریمها اثرات مورد نظر را نخواهند داشت و از سوی دیگر با فرض اینکه خزانهداری آمریکا این روابط را نادیده بگیرد، آیا قضات آمریکایی که کاملا مستقل از دولت عمل میکنند، و این استقلال را بارها در ماههای گذشته با به چالش کشیدن فرمانهای اجرایی دونالد ترامپ نیز نشان دادهاند، ساکت خواهند نشست و تخلفات شرکت های اروپایی از قوانین کشورشان را نادیده خواهد گرفت؟
اروپا در کنار اسرائیل
انتقادهای کشورهای اروپایی از تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر خروج آمریکا از برجام، با اما و اگرهای بسیاری همراه بوده است. امانوئل ماکرون رئیس جمهوری فرانسه پس از مکالمه تلفنی با حسن روحانی، صحبت از «لزوم یک توافق تکمیلی» برای برجام میکند. اشتفن زایبرت سخنگوی دولت آنگلا مرکل بلافاصله پس از گفتگوی تلفنی صدراعظم آلمان با حسن روحانی تاکید میکند که در این گفتگو «حمله ایران به پایگاه های نظامی اسرائیل در جولان محکوم شده است». بوریس جانسون وزیر خارجه بریتانیا نیز ضمن محکوم کردن راکتپراکنی سپاه به جولان، از حملات اسرائیل به پایگاه های تحت اختیار ایران در سوریه با عنوان «حق دفاع» نام میبرد. هر سه کشور در این روزها بارها به «نقش بیثبات کننده جمهوری اسلامی ایران در منطقه» و لزوم «توقف برنامههای موشکی» این کشور اشاره کردهاند.
همزمان وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که مایک پمپئو در روزهای آینده مذاکراتی را با کشورهای اروپایی با هدف فشار بر جمهوری اسلامی ایران جهت کشاندن مجدد این کشور به پای میز مذاکره، آغاز خواهد کرد. منابع وزارت خارجه آمریکا خوشبین هستند که مقامات اروپایی پس از واکنش حیثیتی به خروج یکطرفه آمریکا از برجام، مواضع سختتری را نسبت به جمهوری اسلامی ایران اتخاذ خواهند کرد. این خوشبینی محافل سیاسی واشنگتن، مبتنی بر چند اصل است، که مهمترین آنها اقتصادی است. حجم معاملات اقتصادی- تجاری اروپا و آمریکا ۶۸ برابر تراز اقتصادی جمهوری اسلامی با کشورهای عضو اتحادیه اروپا است، بنابراین هرگز و هرگز کشورهای اروپایی این حجم از روابط اقتصادی با آمریکا را فدای حفظ برجام نخواهند کرد.
رویای تفرقه میان اروپا و آمریکا
امید حجتالاسلام حسن روحانی به اینکه محمدجواد ظریف در تماس با کشورهای اروپایی بتواند بحران کنونی بین اروپا و آمریکا را تبدیل به شکافی کند که در نتیجه آن جمهوری اسلامی بتواند منافع خود را تامین کند، رویایی بیش نیست و هیچگونه شانسی برای موفقیت ندارد. شخص حسن روحانی در گذشته به این امر اعتراف کرده است. حسن روحانی در اردیبهشت ۹۲، هنگامی که هنوز «کاندیدای احتمالی» انتخابات ریاست جمهوری آن سال به شمار میرفت، گفته بود که «آمریکاییها به قول معروف کدخدا هستند پس اگر با کدخدا ببندیم راحتتر هستیم تا اینکه به سراغ یک مقام پایینتر برویم.» وی همانجا به «نرمش قهرمانانه» خامنهای نیز اشاره کرد و گفت که «رهبر معظم انقلاب راه را باز گذاشتند.» حالا که «کدخدا» دیگر حاضر به «بستن» نیست و «راه باز» را به روی «رهبر معظم انقلاب» بسته، حسن روحانی چگونه و با کدام امتیازهای عشوهگرانه میخواهد و میتواند «مقام پایینتر» (اروپا) را به «بسته»ماندن برجام وسوسه کند؟!
جمهوری اسلامی ایران تلاش خواهد کرد با خروج آمریکا از توافق هستهای و با اتکا به گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، جامهی مظلومنمایی بر تن کند و گناه کلیه مشکلات کشور را بر گردن «عهدشکنان» بیاندازد. کالایی که تاریخ مصرفش سالهاست تمام شده و دیگر حتا میان بسیاری از کسانی که به نظام کنونی هنوز باور دارند نیز خریدار ندارد. مشکل امروز ایران، خروج آمریکا از برجام نیست، اگرچه این تصمیم بدون شک پیامدهایی خواهد داشت که بخشی از آن بر دوش مردم نیز سنگینی خواهد کرد. سالهاست که مشکل ایران نظامی است که قادر به پاسخگویی به خواستهای شهروندانش نیست.
دیماه ادامه دارد
خروج آمریکا از برجام، نه علت بحران کنونی بلکه خود معلول سیاستهای جمهوری اسلامی ایران است. این بحران با برجام میتوانست کاهش یابد به شرط آنکه زمینههای اجرای آن در کشور فراهم میآمد که مهمترین آنها تأمین و تضمین امنیت سرمایه و سرمایهگذاری داخلی و خارجی است؛ و این ممکن نیست مگر با تغییرات بنیادی در سیاستهای راهبردی کشور. نظام سیاسی حاکم بر ایران قادر به انجام چنین تغییراتی نیست زیرا نه بر اساس حاکمیت ملی و منافع ملت و مملکت بلکه بر مبنای عقاید مذهبی و منافع اقتصادی گروههای خاص شکل گرفته است. چنین نظامی همواره بحرانآفرین است و دیر یا زود در برابر جنبشهای اعتراضی و اجتماعی قرار میگیرد. در ایران نیز با وجود سرکوب شدید، این جنبش در خیزش مردمی دیماه ۹۶ برای بار دیگر متبلور شد.
خواستهایی که از دیماه گذشته به صورت روزانه در گوشه و کنار کشور، به اشکال مختلف، مطرح میشوند، تنها پاسخی که دریافت میکنند سرکوب، بازداشت، زندان و گاهی نیز اعدام است. جمهوری اسلامی در چهار دههای که از عمرش می گذرد، هرگز چون این دوران به فروپاشی خود نزدیک نبوده است. بسیار پیش از تصمیم آمریکا مبنی بر خروج از برجام، تمام گرایشهای سیاسی حاضر در صحنه، از جناحهای مختلف نظام تا نیروهای مخالف جمهوری اسلامی، صحبت از فروپاشی میکردهاند. حتا سپاه که وظیفه خود را پاسداری از انقلاب اسلامی و نظام میداند، معتقد است که خطر فروپاشی تهدیدی جدی برای جمهوری اسلامی ایران است.
با برجام یا بی برجام، جمهوری اسلامی امروز به کشتیای شباهت دارد که در دریایی توفانی گرفتار شده است. ناخدایان قبلی دیگر قادر به سکانداری این کشتی در تلاطم بحرانهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیستند. این کشتی برای خروج از توفان و پهلو گرفتن در ساحلی امن، به ظرفیتی بیش از توان خود نیاز دارد؛ نهتنها به ناخدایی زبده، بلکه به خدمهای نیاز دارد که با داخل و خارج بتوانند روابط مناسب و امروزی برقرار کنند. چنین چیزی اگر به فرض محال تحقق یابد، قطعا جمهوری اسلامی دیگر آنچه نخواهد بود که امروز هست.
احمد رأفت [کیهان لندن شماره ۱۶۰]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر