- خرّمشهر تا پیش از آغاز جنگ ایران و عراق یکی از مهمترین شهرهای استراتژیک و از توسعهیافتهترین بنادر ایران بود.
- با پایان جنگ، علی اکبر هاشمی رفسنجانی با برجسته کردن عنوان «دوران سازندگی» لقب «سردار سازندگی» را به سینه خود سنجاق کرد.
- با وجود آنکه در اوایل دهه 70 پایان طرح «بازسازی مناطق جنگزده» اعلام شد اما هنوز مناطق جنگزده به عنوان مناطق کمتر توسعه یافته شناخته میشوند.
- در میان همه این مشکلات هجوم ریزگردها در خوزستانِ جنگزده به یکی دیگر از مصائب مردم تبدیل شده است.
کیهان لندن، روشنک آسترکی - سوم خرداد در تقویم ایران به نام خرّمشهر و آزادی این شهری که زمانی واقعا «خرّم» بود ثبت شده است. ۳۶ سال پیش در سوم خرداد سال ۱۳۶۱ خرّمشهر پس از ۵۷۸ روز که به اشغال ارتش عراق درآمده بود به دست سربازان ایرانی آزاد شد.
با آزادی خرّمشهر یکی از مهمترین رویدادهای جنگ هشت ساله ایران و عراق رقم خورد. رویدادی که میتوانست نقطهی پایان بر جنگ بگذارد اما توسط رهبری و زماداران جمهوری اسلامی، شش سال ادامه داده شد تا با تحمل و تحمیل کشتار و تخریب بیشتر بر مردم، سرانجام «جام زهر» را بنوشند.
با آغاز جنگ ایران و عراق در اول مهرماه ۱۳۵۹، ۱۲ لشکر ارتش عراق به سمت خرّمشهر روانه شدند و در حالی که نیروهای ارتش و مردم ایران خانه به خانه تا آخرین توان در مقابل نیروهای عراقی مقاومت میکردند این شهر پس از ۳۴ روز به تصرف عراق درآمد.
خرّمشهر تا پیش از آغاز جنگ ایران و عراق یکی از مهمترین بندرهای استراتژیک و از توسعه یافتهترین بنادر ایران بود. نخستین اسکلهی خرّمشهر در سال ۱۳۰۸ خورشیدی و در جریان پهلو گرفتن یک فروند اقیانوسپیما به بهرهبرداری رسید. در زمان رضاشاه و سپس محمدرضاشاه پهلوی این بندر توسعه یافت و با داشتن تعداد ۲۰ اسکله به یکی از بزرگترین بنادر کشور تبدیل شد بطوری که در سال ۱۳۵۶ چهار میلیون تن کالای عمومی از طریق این بندر به کشور وارد شد.
همزمان با تصرف خرّمشهر به دست ارتش عراق این شهر خالی از سکنه شد و مردم جنگزدهی خرّمشهر و روستاهای اطراف خانه و کسب و کار و مزارع خود را رها کرده و به دیگر شهرهای ایران گریختند.
با پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۶ نه تنها از خرّمشهر فقط ویرانهای باقی مانده بود بلکه زیرساختهای دیگر شهرهای استان خوزستان نیز به شدت آسیب دیده بود. با این وجود بخش زیادی از مردم جنگزده استان خوزستان به این امید که به زودی طرح بازسازی مناطق جنگ زده آغاز و خرّمشهر، آبادان و دیگر شهرهای خوزستان شکل و شمایل پیش از آغاز جنگ را باز مییابند به خانههای خود بازگشتند، در دورانی که یک سال پس از آتشبس و پذیرش قطعنامه ۵۹۸، روحالله خمینی درگذشته و سیدعلی خامنهای به رهبری جمهوری اسلامی رسیده و علیاکبر هاشمی رفسنجانی بر کرسی ریاست جمهوری تکیه زده و وعدههای «سازندگی» میداد.
تشکیل ستاد بیعمل و عناوین پوشالی
در حالی که مردم با خوشحالی از پایان جنگ ایران و عراق به خانههای خود بازمیگشتند اما در مقامات جمهوری اسلامی ارادهای برای بازسازی این مناطق دیده نمیشد. بسیاری از مردم بازگشته به خرّمشهر خودشان آستین بالا زده و به بازسازی خانه و کوچه خود پرداختند.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ۲۲ شهریور ۶۹ تشکیل «ستاد بازسازی مناطق جنگزده» کشور را مورد تصویب قرار داد که به دنبال آن در ۱ مهر ۷۶ با تصویب هیئت وزیران برای هماهنگی بیشتر بین دستگاههای مختلف و شتاب بخشیدن به امر بازسازی مناطق جنگی کشور، «ستاد بازسازی مناطق جنگ زده» و «امور بازگشت و اشتغال» منحل و کلیه وظایف آنها به معاونت اجرایی نهاد ریاست جمهوری منتقل شد. اما این ستاد و محول کردن وظایف آن از این دستگاه به آن دستگاه هم بیشتر یک حرکت نمایشی بود تا اقدام برای رفع مشکلات و سازندگی مناطق جنگزده.
با این همه هر چند در دوران جنگ موضوع «دفاع از میهن» توانسته بود حلقهی همبستگی میان مردم و نیروهای انقلابی دیروز و حاکمان امروز باشد ولی با پایان جنگ دیگر بازسازی خوزستان و به ویژه شهرهای آبادان و خرّمشهر برای حکومت در اولویت نبود.
به نظر میرسید بخشی از آن نیروهای انقلابی که با آغاز جنگ هشت سال در جبههها حضور داشتند فرصت را غنیمت شمرده تا با کارنامهی «حضور در جنگ» یا به کنج عافیت خزیده و یا با دریافت پست و صندلیهای حکومتی به مقام و شهرت و ثروت برسند تا مبادا از دیگر یارانشان که بلافاصله پس از انقلاب به امر کشورداری مشغول شده بودند عقب بمانند.
در این میان علی اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت، تلاش کرد با برجسته کردن عنوان «دوران سازندگی» و سنجاق کردن لقب «سردار سازندگی» به سینه خود وانمود کند که قرار است نه تنها مناطق جنگزده آباد شود بلکه عقبافتادگی و رکود توسعه در کشور نیز به دلیل هشت سال جنگ، به سرعت پشت سر نهاده شود. پیامدهای ناگوار آن «سازندگی» از جمله سدسازیهای بیرویه چند سال بعد خود را نشان داد که جمهوری اسلامی مجبور شد «پروژه اصلاحات» را برای آرام کردن جامعه به میان بکشد.
شکست طرح بازسازی مناطق جنگزده
با وجود آنکه در اوایل دهه ۷۰ پایان طرح «بازسازی مناطق جنگزده» اعلام شد اما هنوز این مناطق تحت عنوان مناطق کمتر توسعهیافته شناخته میشوند در حالی که پیش از جنگ و انقلاب، از جمله به دلیل صنعت نفت، از شهرهای مدرن و پیشرفتهی ایران به شمار میرفتند.
هنوز پس از این همه سال، در بسیاری از زیرساختها و امکانات اولیه رفاهی، مشکلات فراوانی وجود دارد و «بازسازی شهرهای جنگزده» طرحی کاملا شکست خورده است. نه تنها دولت هاشمی رفسنجانی به عنوان نخستین دولتی که مسئولیت بازسازی مناطق جنگ زده را عهدهدار شد بلکه هیچ یک از دولتهای پس از آن، از «دولتهای اصلاحات» تا دولتهای مهر» و «دولتهای اعتدال» تا کنون نتوانستهاند برای بازسازی این مناطق اقدام موثری انجام دهند که مهمترین دلیل آن بحران مدیریت و به کار نگرفتن گروههای کارشناسی در زمینههای مختلف و همچنین نیرو و قدرت ابتکار خود مردم است؛ در یک کلام: انحصار و استبداد قدرت سیاسی و اقتصادی!
برای نمونه ۲۰هزار هکتار از مساحت شهرهای بسیار مهم و اقتصادی قبل از جنگ جنوب غرب کشور از جمله آبادان و خرّمشهر در طول جنگ کاملا تخریب شد اما تا کنون به طور کامل بازسازی نشده و هنوز ردپای آسیبهای جدی جنگ در این شهرها از جمله خرّمشهر وجود داد.
یکی از نشانههای ناکامی جمهوری اسلامی در بازسازی خرّمشهر آنکه، ۳۰ سال پس از آزادی این شهر از تصرف ارتش عراق و تا سال ۱۳۹۱ تنها ۸ اسکله از ۲۰ اسکله فعال این بندر بازسازی شد و این پروژهی ناتمام همچنان ادامه دارد!
از سوی دیگر در حالی که تا پیش از انقلاب راهآهن سراسری ایران از طریق اهواز به بندر خرّمشهر متصل بود اما پس از پایان جنگ بیش از ۳۰ سال و تا اوایل دهه ۹۰ طول کشید که خط راه آهن اهواز به بندر خرّمشهر که فاصله طولانی هم نیست، بازسازی شود. البته این بازسازی هم چندان کارآمد نبوده چرا که تنها یک مسیر آن بازسازی شده و به گفته عبدالله سامری نماینده خرّمشهر در مجلس شورای اسلامی اکنون خطوط راهآهن در خرّمشهر به گونهای است که اگر قطاری در خرّمشهر باشد و بخواهد خارج شود تا قطار دوم جایگزین شود، باید قطار دوم در ایستگاهی به نام راهآهن حسینیه توقف کند تا قطار اول از ایستگاه خرّمشهر خارج شود!
این وضعیت البته در حالیست که برخی دیگر از مسئولان درمورد برنامه وصل راه آهن خرّمشهر به بصره سخن میگویند!
اما مشکل فقط در زمینه خط راه آهن این شهرستان نیست. جادههای خرّمشهر و اصلیترین آنها جاده خرّمشهر به آبادان هنوز وضعیت نامناسبی دارد. وضعیت آب، فاضلاب، برق و گاز این شهر و روستاهای اطرافش نیز با مشکلات زیادی روبرو است.
جای خمپاره و رگبار بر تن شهر
استان خوزستان در حمل و نقل جادهای رتبه نخست را دارد اما در توسعه جادهای در جایگاه چهاردهم قرار دارد. در این میان جاده آبادان خرّمشهر که یکی از جادههای پر رفت و آمد و ترانزیتی جنوب خوزستان است با گذشت ۳۰ سال از پایان جنگ ایران و عراق هنوز به استانداردهای لازم دست پیدا نکرده است و این مشکل و کمبود درباره دیگر راههای میان خرّمشهر با شهرستانهای اطراف آن نیز صدق میکند.
شهرک صنعتی خرّمشهر در سال ۷۱ کلنگ زده شد و زیرمجموعه منطقه آزاد تجاری اروند به شمار میرود اما با گذشت بیش از ۲۵ سال هنوز به استانداردهای حداقلی یک شهرک صنعتی دست پیدا نکرده و نه تنها عاملی برای توسعه خرّمشهر به شمار نمیرود بلکه مشکلات زیاد زیست محیطی نیز برای این شهرستان به وجود آورده است.
فرسودگی شدید حوضچه تبخیری شهرک صنعتی خرّمشهر باعث سرریز شدن پساب در زمینهای اطراف این شهرک شده و آلودگی زیست محیطی ایجاد کرده و موجب پخش شدن بوی نامطبوعی در شهرک و حتی در برخی مناطق خرّمشهر شده است. مردم این منطقه از «مزایا»ی این شهرک صنعتی بهره نبردهاند که هیچ، باید پیامدهای منفی آن را نیز تحمل کنند.
همچنین کارخانه الکل سازی که یکی از بزرگترین کارخانههای این شهرک بود نیز به دلیل استاندارد نبود سیستم تهویه سبب انتشار بوی نامطبوع در محلههای اطراف شهرک میشد. در حالی که از سال ۹۵ تذکرهای جدی به این کارخانه داده شد اما در نهایت پس از چند سال شکایت پیاپی مردم در فروردین امسال با صدور حکم قضایی از سوی دادستانی این کارخانه تا زمان بهسازی سیستم تهویه تعطیل شد.
با این وجود هنوز هم چهار حوضچه تخلیه فاضلاب در شهرک صنعتی خرّمشهر به وسعت یک هکتار وجود دارد که روزانه بین۶۰ تا ۹۰ هزار لیتر پساب کارخانهها اعم از پساب انسانی و شیمیایی در آن تخلیه میشود.
در میان همه این مشکلات، هجوم ریزگردها در خوزستانِ جنگ زده به یکی دیگر از مصائب مردم تبدیل شده است. بیش از ۱۰ سال است استان خوزستان و از جمله خرّمشهر مورد هجوم ریزگردها قرار میگیرند و مسئولان با دست دست کردن و بی توجهی به یکی از مهمترین معضلات زیستمحیطی ایران دامن زدند.
اکنون ۳۶ سال پس از آنکه اهالی خرّمشهر خوشحال از آزاد شدن این شهر به انتظار پایان جنگ و بازگشت به خانه نشستند هنوز بر چهره خرّمشهر آثار جنگ دیده میشود. نیزارهایی در میان کوچه ها و خیابانهای خرّمشهر، خانههای ویران و دیوارهایی که رد گلوله بر روی آنها دیده میشود یا با برخورد توپ و خمپاره نیمی از آنها فرو ریخته است، کوچههای خاکی و آسفالت نشده و شیشه شکسته ساختمان هایی که اهالی جنگ زده آنها رقبتی برای بازگشت به شهر ویران شده خود نداشتند چهره ای از خرّمشهری است که گویا دیگر قرار نیست خرم و آباد شود.
این ویرانی البته موجب شده سرمایهداران بومی یا کشوری نیز رقبتی برای سرمایهگذاری در شهر از خود نشان نداده و همچنان بیکاری یکی از مهمترین مشکلات مردمی است که با پایان جنگ به خرّمشهر بازگشتهاند.
به نظر میرسد دولتهای مختلفی که یکی پس از دیگری آمدند و رفتند با اعتقاد به گفته روح الله خمینی که گفته بود «خرّمشهر را خدا آزاد کرد» منتظرند تا خدا به خرّمشهر آمده و آن را آباد کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر