۱۴ بهمن ۱۳۹۶

آرزو بر دیکتاتورها عیب نیست!

حسن روحانى این هفته در مراسمى که در آرامگاه آیت‌الله خمینى برپا بود گفت: آنهایى که دمکراسى و آزادى را در بازگشت پادشاهى مى‌بینند بدانند که سیستم سلطنتى دیگر به ایران باز نمى گردد چون مردم عاشق اسلام هستند. جمهورى اسلامى آنها را از دیکتاتورى نجات داده و آزادى و دمکراسى براى آنان به ارمغان آورده است!
حسن روحانی در مقبره خمینی
کیهان لندن، مینو یگانه – در طول تاریخ دیکتاتورها همیشه خود را با رهبران کشورهاى صاحب دمکراسى مقایسه کرده‌اند و به همین دلیل روساى رژیم‌هاى سرکوب و اختناق که جمهورى اسلامى نیز از آن مستثنى نیست همواره سعى داشتند حکومت استبدادى خود را با رنگ و لعاب مردمى، آزادى، برابرى و برادرى بزک کنند. مانند رژیم‌هاى غدار اتحاد جماهیر شوروى سوسیالیستى با شعار خلق‌هاى زحمتکش و برابرى و برادرى، چین سرخ با شعار حکومت توده‌ها یا رژیم پول‌پوت در کامبوج با اعدام‌هاى دسته‌جمعى حکومتگران قدیمى و به خیال خود پرورش نسل جدید و جامعه‌اى نو نمونه‌هاى بسیار نزدیک به رژیم ولایت مطلقه فقیه بوده‌اند.
اما رژیم‌هاى کمونیستى چون از بیخ و بن با خدا و دین و مذهب بیگانه بوده و هستند و آن را افیون توده‌ها مى دانند بر خلاف دیکتاتورى جمهورى اسلامى به اسم خدا و پیغمبر و کتاب آسمانى به جان و مال مردم تجاوز نمى‌کردند و نمى‌کنند. آنها ضمنا بر خلاف جمهورى اسلامى ادعا نمى‌کردند دمکراسى یعنى آنچه که ما داریم نه آنچه در غرب وجود دارد و پوشاندن سر و گردن و بدن و تماشا نکردن  تلویزیون ماهواره‌اى، سفر به خارج بدون اجازه شوهر را دلیل با شخصیت بودن زن نمى‌دانند و به دار زدن نوجوانان زیر ١٨ سال و به قطع دست پسر فقیرى که از ناچارى چند گوسفند دزدیده افتخار نمى‌کنند تا به خیال خود به جامعه ایده‌آل دست یابند تازه مگر نتیجه این همه عقب‌گرایى، تحجر و بى‌شعورى در چهل سال گذشته جز مهاجرت میلیون‌ها نیروى کار و صدها هزار تحصیل‌کرده از کشور از جمله دانشمندان و مغزهاى متفکر، و گسترش اعتیاد، فساد، فحشا، کارتن‌خوابى و دزدى چیز دیگرى بوده است؟
و حالا رئیس جمهورى که چهار سال آخر ماموریت خود را مى‌گذراند نمى‌خواهد سرنوشتى شبیه اسلاف خود،‌هاشمى رفسنجانى، محمد خاتمى و محمود احمدى نژاد داشته باشد و شاید به همین دلیل جمهورى اسلامى را که از هولناک‌ترین رژیم‌هاى کنونى جهان است مهد آزادى مى‌خواند!
از این اظهار نظر روحانى زیاد هم نباید تعجب کرد. او در آغاز کار گمان مى‌کرد چون منتخب مردم است تا همان حد که در جریان فعالیت‌هاى انتخاباتى به آنها قول داده بود مى‌تواند روزنه‌اى از آزادى را براى راى‌دهندگان باز کند.
روحانى با اینکه از محمد خاتمى شنیده بود رئیس جمهور در جمهورى اسلامى یک «تدارکاتچى» بیش نیست اما در دل گمان مى‌برد ویژگی‌هاى شخصى وى شاید بتواند تا حدى کم‌لطفى قانون اساسى نسبت به رئیس جمهور را جبران کند. اما این اتفاق نیفتاد چون تنها این رهبر رژیم نیست که نمی‌تواند چهره‌اى با نفوذتر از خود را در دستگاه حاکمیت تحمل کند بلکه دیگرانى نیز که منصوب او هستند و دمشان به دم رهبر گره خورده و موجودیتشان به ولایت مطلقه  فقیه همه‌کاره متصل است تاب تحمل رئیس جمهورى پر قدرت و محبوب را ندارند. سواى آنکه رژیمى که از نفرت مردم به خود آگاه است و حتى بدون بازگذاشتن روزنه‌اى از آزادى به چنین وضعى گرفتار آمده طبیعى است که از وحشت سقوط با دست و دلبازى رئیس جمهورى براى گشودن پنجره‌اى براى تنفس هواى آزاد ممانعت کند و از آنجا که این آرزوى کوچک به دل روحانى ماند حالا در عالم رویا جمهورى اسلامى را مهد آزادى مى‌خواند.
بعد از حوادث اخیر که دومین خیزش مردمى در ٨ سال گذشته بود، مقامات حکومتى و برخى از امام جمعه‌ها سعى کردند شعله‌ور شدن این آتش همیشه زیر خاکستر را با اختلاف سلیقه و سبک متفاوت زندگى نسل جدید و سرگرمى‌هاى اینترنتى جوان‌هاى تحصیل‌کرده بیکار گره بزنند. در حالى که از اظهار نظرهاى رهبر رژیم، رئیس جمهورى و روساى سازمان‌هاى امنیتى، نظامى و انتظامى کاملا پیدا بود شعارهاى ناراضیان و مخالفان سرکوب و اختناق را که با همان متن و آهنگ و هیجان هشت سال پیش خوانده مى‌شد شنیده‌اند.
مرگ بر خامنه‌اى، زنده باد ایران، نه غزه نه لبنان جانم فداى ایران، اى شاه ایران برگرد به ایران و از این قبیل فریادها که نشان از بیزارى جامعه جوان کشور از رژیم ولایت فقیه دارد.
در این میان رهبر رژیم از شعاردهندگان علیه خود مچ‌گیرى کرده و گفته: کسانى که شعار ایران  سر دادند، پرچم ایران را آتش زدند. اما او به روى خود نیاورد پرچمى را که تظاهرکنندگان آتش زدند پرچم ایران نیست پرچم جمهورى اسلامى است.
مردم ایران در چهل سال گذشته هرگز پرچم جمهورى اسلامى را پرچم ایران ندانسته و آن را پرچمى جعلى و بدون هویت مى‌دانند.
على مطهرى نایب رئیس مجلس شوراى اسلامى بعد از شنیدن شعارهاى معترضین و آزادى‌خواهان گفت: دوست داشتن و تعصب به نام ایران مغایرتى با اسلام‌دوستى ندارد.
عبدالرضا رحمانی فضلى وزیر کشور روحانى که بیش از دیگر دولتیان به این موضوع پرداخته نیز گفته نسل انقلاب وارد چهل سالگى شده. این نسل باورها و موضوعات اجتماعى و انتخاباتى را متفاوت از سلایق نسل ما مى‌بیند، مشکلات و مسائل این نسل، سبک زندگى و انتظارات آن با نسل میانسال و کهنسال انقلاب فرق دارد.
او اضافه کرده متاسفانه عده‌اى در کشور درک و فهم این گونه تغییرات را ندارند و باورهاى آنان پاسخگوى خواسته‌هاى جوانان نیست. او تاکید کرده اگر در مقابل سیل تغییرات و تحولات دگرگونى‌هاى اساسى ایجاد نکنیم مغلوب خواهیم شد.
وزیر کشور در این تحلیل سطحى اما اشاره‌اى به انگیزه‌هاى سیاسى و مخالفت مردم با خفقان سیاسى حاکم بر ایران و دیگر سوقات‌هاى قرون وسطایى رژیم نکرده و تنها به دست اندرکاران نگران از آینده جمهورى اسلامى دلخوشى داده است.
مسائلى که به حرکت اخیر مردم در سراسر ایران منجر شد چیزى جز اختلاف سلیقه و سبک زندگى میان نسل قدیم و جدید انقلاب نیست و در چهارچوب حکومت حل شدنى است. اگر مسئولان زود بجنبند مى‌توانند از گسترش این اختلافات جاوگیرى کنند.
و اما واقعیتى که امثال رحمانی فضلى و دیگر سران حکومت ضد مردمى ولایت فقیه به خوبى مى‌دانند این است که جان مردم از مجموعه‌اى از: بیکارى، فقر، فساد فراگیر، نبود عدالت، سرکوب و اختناق و فقدان حداقل آزادى‌ها به لب رسیده و این آتش زیر خاکستر هر لحظه مى‌تواند شعله‌ور شود و  موجودیت رژیم ولایت فقیه یکى از معدود دیکتاتورى‌هاى زشت باقی‌مانده در جهان را به ورطه نابودى بکشاند.
بنابراین باید گفت آنچه دو بار در طول ٨ سال گذشته اتفاق افتاده نه ربطى به سلیقه و سبک زندگى نسل جدید دارد نه به سرگرمى‌هاى اینترنتى و اینکه رئیس جمهورى رژیم در جایى مانند آرامگاه بنیانگذار جمهورى اسلامى به خواست معترضین براى تغییر رژیم به سیستم حکومتى آبرومندترى اشاره کرده نشان از نگرانى و تزلزل اطمینان و اراده او، رهبر رژیم و دیگر دست اندرکاران حکومت دارد.
على خامنه اى پس از بیش از یک هفته سکوت در رابطه با جنبش اعتراضى اخیرمردمى گفت: اطلاعاتى که به دست ما رسیده نشان مى‌دهد آمریکا و دیگر قدرت‌هاى خارجى به عوامل داخلى خود قول‌هایى براى بعد از فروباشى حکومت جمهورى اسلامى داده بودند.
او گفت: اینکه مى‌گویم تحلیل نیست اطلاعات دست اول است و آمریکایى‌ها و هم پیمانان آن به دنبال براندازى ما بودند اما نتوانستند!
بهزاد نبوى از انقلابیون میانه‌رو و سرخورده که در دوران ریاست جمهورى محمد خاتمى از جمله همکاران زندان رفته و تنبیه شده او است، چند روز پیش گفت در زندان به یک ضد انقلابى تبدیل شدم و حال با هر گونه انقلابى مخالفم. او در مورد رئیس جمهورى در رژیم اسلامى و میزان اقتدار او نیز گفت اختیارات روحانى حتى به ١۵ درصد هم نمى‌رسد.
ضد انفلاب شدن امثال بهزاد نبوى تعجب‌آور نیست کما اینکه خامنه‌اى دو سه روز پیش گفت کسانى که در تصرف سفارت آمریکا شرکت داشتند بعد از انقلاب از آمریکایى‌ها معذرت خواستند.
بهزاد نبوى وقتى به همرزمان انقلابى‌اش از دوران دانشجویى تا زمان وزارت و وکالت مجلس نگاه مى‌کند، چیزى جز سرکوب، تحقیر و تنبیه و زندان همراه با شکنجه نمى‌بیند.
محمد خاتمى دو بار با بیش از ٢٠ میلیون راى رئیس جمهورى ایران شد اما اکنون مدت‌هاست به دلیل فتنه نخواندن حوادث سال ٨٨، ممنوع‌التصویر، ممنوع‌الحضور، ممنوع‌الصحبت و در واقع ممنوع از همه چیز است و البته هرگاه لازم باشد به سود جمهوری اسلامی تمام این ممنوعیت‌ها نادیده گرفته می‌شود از جمله برای تشویق مردم به شرکت در انتخابات و همچنین اظهار نظرش درباره تظاهرات سراسری دی‌ماه که آن را «اغتشاش» و «آشوب» خواند.
میرحسین موسوى و مهدى کروبى نخست وزیر و رئیس مجلس آیت‌الله خمینى به دلیل اعتراض به انتخابات سال ٨٨ همچنان در حصر خانگى بسر می‌برند.
روابط‌ هاشمى رفسنجانى در جریان رویدادهاى سال ٨٨ سخت با رهبر رژیم که دست‌پرورده خود او بود به شدت تیره شد تا جایى که بعد از مرگ مشکوک او خامنه‌اى حتى از خواندن آیه‌اى که باید در چنین مواقعى زمزمه شود خوددارى کرد.
ماجراى محمود احمدى نژاد نیز بعد از ١١ روز غیبت وى به دنبال قهرش به دلیل دخالت خامنه‌اى و بازگرداندن مصلحى وزیر اطلاعات و امنیت کابینه او پس از عزل از سمت خود و مخالفت رهبر با نامزدى وى براى انتخابات ریاست جمهورى و دیگر مسایلى که در یکى دو سال اخیر بر پسر مورد علاقه «آقا»  گذشته،  براى همه آشکار است.
و سرانجام مى‌رسیم به حسن روحانى که از همان روزهاى نخست ریاست جمهورى به خاطر اصرار براى بازگذاشتن روزنه‌هایى براى آزادى با رهبر رژیم درگیر شد و این گونه بحث‌ها تا پایان دور اول ریاست جمهورى او ادامه داشت و در اوایل این دوره نیز وى مدتى چند بار از روش‌هاى کارى قوه قضائیه انتقاد کرد و ایراداتى را هم به فعالیت‌هاى اقتصادى نیروهاى مسلح وارد دانست.
همچنین گفت به قول‌هایى که براى گسترش آزادى‌ها داده‌ام پایبندم. چند روز بعد فرماندهان نیروهاى نظامى به دیدار او رفتند و جلسه‌اى طولانى با وى برگزار کردند. از محتواى این گفتگو رسما خبرى منتشر نشد اما روحانى چند هفته بعد در پاسخ سوال خبرنگارى در رابطه با آن جلسه گفت در آن دیدار آقایان نظامیان حرف‌هاى خود را زدند من هم نظرات خودم را مطرح کردم.
گفته مى‌شود جان کلام فرماندهان نظامى با روحانى این بوده است که: آقاى رئیس جمهور رک و بوست کنده به شما مى‌گوییم که شرایط کنونى ایران از نظر داخلى و خارجى بسیار حساس است قدر امنیتى را که داریم بدانید و سعى نکنید با ژست‌هاى آزادى‌خواهانه این امنیت متزلزل شود که در آن‌صورت نه شما مانید و نه ما.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر