ماتیكان شترنگ یا شطرنج نامه این داستان به بازگفت رازها و پیشینه دو بازی شطرنج و تخته نرد میپردازد و چنانچه دیده میشود خاستگاه این دو بازی را به ترتیب هند و ایران میشناساند و نیز بر تیزبینی و دانایی ایرانیان تاكید دارد.
در زمان پادشاهی خسرو انوشیروان، پادشاه هند، ”دیورسام بزرگ“ برای سنجش خرد و دانایی ایرانیان و اثبات برتری خود، شطرنجی را كه مهرههای آن از زمرد و یاقوت سرخ بود، به همراه هدایایی نفیس به دربار ایران فرستاد و ” تخت ریتوس“ دانا را نیز گمارده انجام این كار ساخت. او در نامهای به پادشاه ایران نوشت:
از آنجا كه شما شاهنشاه ما هستید، دانایان شما نیز باید از دانایان ما برتر باشند. پس یا روش و شیوه آنچه را به نزد شما فرستادهایم « شطرنج» بازگویید و یا پس از این ساو و باج برای ما بفرستید. شاه ایران پس از خواندن نامه چهار روز زمان خواست و هیچ یك از دانایان در این چند روز چاره و روش آن را نیافت، تا اینكه سه روز بعد ”بزرگمهر بوختگان“ به درگاه آمد و گفت:
من نه تنها به سادگی شیوه این بازی را خواهم گفت، بلكه بازی دیگری به نزد ”دیورسام“ خواهم فرستاد كه او و همه دانایان دربارش از چارهگشایی آن درمانند و دو برابر باجی را كه از ما خواستهاند، به ما بدهند، تا از این رهگذر همگان بدانند كه من داناترین مرد این سرزمینم. شاهنشاه سه بار بر او درود فرستاد و دوازده هزار سكه به او پاداش داد. روز بعد بزرگمهر، ”تخت ریتوس“ را به نزد خود خواند و به او رازهای كامل بازی شطرنج و روش چیدن مهرهها را گفت. پس از آن”تخت ریتوس“ مهرههای شطرنج را چیده و با بزرگمهر به بازی پرداخت. بزرگمهر سه بار بر” تخت ریتوس“ پیروز شد و از این پیروزی همه كشور شاد و خوشحال گشتند. ”تخت ریتوس“ بر خرد بزرگمهر آفرین گفت و پادشاه را خدای ایران و انیران خواند. دو روز بعد شاهنشاه، بزرگمهر را به پیشگاه خواست و از او پرسید:
آنچه میخواستی به دربار” دیورسام“ بفرستی چیست؟ بزرگمهر به پاس دانایی اردشیر، بازی تازهای را به نام «وین اردشیر» (تخته نرد) با همه زیر و بم آن، برای پادشاه بازنمود. شاه با شنیدن شگردهای بازی، بر او آفرین گفت و او را با پیشكشهایی بسیار بیش از آنچه ”دیورسام“ فرستاده بود به نزد وی فرستاد. ”دیورسام“ چهل روز زمان خواست اما هیچ یك از دانایان آن سرزمین نتوانستند ”وین اردشیر“ را چارهگشایی كنند و پس بزرگمهر باجی كلان از ”دیورسام“ گرفت و به ایران بازگشت.
برگرفته از : داستانهای ایرانی نوشته دكتر احمد تمیم داری
تارنمای امرداد - گروه اندیشه
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر