- خانه هزار متری که ولایتی وزیر خارجه پیشین جمهوری اسلامی در آن ساکن است هزار متر است که کمیته انقلاب در اختیار او گذاشت و سندش با کمک مهدی کروبی جور شد.
-ولایتی میگوید اوایل دهه 60 آن را با منزل خودش معاوضه کرده و تفاوت قیمت را قسطی پرداخت کرده. در حالی که این موضوع نقشی در این واقعیت که خانه وی مصادرهای و غصبی است بازی نمیکند.
- مشاور عالی «رهبر» پس از این همه سال که در خانه غصبی نشسته و بچههایش بزرگ شدهاند و در طبقهای از همان خانه ساکن هستند مدعی شده «پس در این ۶۰۰ متر ۵ خانواده زندگی میکنند»! باید به وی یادآوری کرد اگر در این خانه صد خانواده هم زندگی کنند، در مصادرهای و غصبیبودن آن تغییری حاصل نمیشود!
- موضوع خانهها و املاک غصبی توسط جمهوری اسلامی و وابستگان آن در شبکههای اجتماعی با هشتگ «#وصول_گرایان» داغ شده است.
کیهان لندن- دو روز پس از آنکه حسن فیروزآبادی رییس پیشین ستاد کل نیروهای مسلح مجبور شد ویلای مصادرهای لواسان را تخلیه کند افکار عمومی علیاکبر ولایتی مشاور عالی علی خامنهای در امور بینالملل را زیر فشار گذاشت تا در مورد ملک ۱۰۰۰ هزارمتری که بیش از ۳۰ سال است در آن سکونت دارد توضیح بدهد.
خانه ولایتی پشت کاخ سعدآباد در یکی از بهترین نقاط تهران قرار دارد با این تفاوت که سند ویلای لواسان به نام فیروزآبادی نبود اما ولایتی با پارتیبازی برای این ملک مصادرهای «سند» جور کرد تا بتواند با خیال راحت در خانهای که مال او نبوده و مصادرهای و غصبی است، سکونت کرده و «نماز» بخواند!
او در اوایل دههی ۶۰ با سفارش حجتالاسلام محسن دعاگو امام جمعه پیشین لواسانات که آن زمان رییس کمیتههای انقلاب بود به این بهانه که تهران امنیت ندارد و سازمان مجاهدین خلق مسئولان جمهوری اسلامی را ترور میکند و او باید در یک خانه امن و مطمئن زندگی کند ملک یادشده را تحویل گرفت.
پس از چند سال سکونت در خانه مصادرهای و غصبی که از «سفره انقلاب» به عنوان «غنیمت جنگی» به ولایتی رسیده بود، او به این فکر میافتد که برای ملک سند جور کند و کسی را بهتر از مهدی کروبی که آن زمان رییس بنیاد شهید بود پیدا نمیکند و در زد و بندی که بین آنها صورت گرفت ولایتی «صاحب» این خانهی مصادرهای و غصبی شد.
در اردیبهشت سال ۱۳۹۲ ولی در بارهی این خانه به مجله پنجره میگوید: «سال ۶۰ یا ۶۱ بنده مطبم را فروختم. چون انفجارها و ترورهای منافقین پیش آمده بود و دیگر نمیتوانستیم به مطب برویم. یک خانه کلنگی در تجریش خریدم. برای این خانه کلنگی، یک میلیون تومان از آقای عسگراولادی وام گرفتم. و به هر حال خانهای ساختیم. آقای دعاگو که الان امام جمعه شمیرانات است، آن زمان رئیس کمیته بود. به من گفت خانه شما امنیت ندارد و مصلحت نیست شما اینجا باشید. گفتیم کجا برویم؟ کاخ سعدآباد شده بود محل کمیته. خانهای نزدیک به کمیته وجود داشت که متعلق به بنیاد شهید بود [بنیاد شهید این خانهها را غصب و مصادره کرده بود و بسیاری از آنها را در اختیار وابستگان رژیم اسلامی قرار داد]. من با آقای کروبی وارد مذاکره شدم که این خانه را با خانه قبلی معاوضه کند. آمدند خانه را ارزیابی کردند ۳۶ میلیون تومان و خانه بنیاد شهید را ارزیابی کردند ۵۱ میلیون تومان.»
آنطور که خودش در این مصاحبه گفته است پس از ارزیابی کارشناسی که حدود سال ۷۰ یا ۷۱ خورشیدی صورت گرفته، تفاوت قیمت ملک خودش و ملک مصادرهای را ۱۵ میلیون تومان نقدی و بقیه را در اقساط بلندمدت ماهی ۷۰۰ هزار تومان پرداخت کرده است. اما این موضوع هیچ تغییری در اینکه خانهی مربوطه غصبی و مصادرهای بوده است، نمیدهد! «صاحب» قانونی و «شرعی» این خانه نه «بنیاد شهید» بوده و نه مهدی کروبی و نه هم اکنون علیاکبر ولایتی مشاور عالی «رهبر»!
به هر حال، بر اساس قیمت امروزی زمین در اطراف کاخ سعدآباد، فقط زمین این خانهی غصبی دستکم ۳۰ میلیارد تومان ارزش دارد.
وقف کردن زمین غصبی و مصادرهای!
علی اکبر ولایتی که به «ابوالمشاغل نظام» مشهور است به هفتهنامه پنجره گفته بود «خانهای که گرفتیم ۱۰۰۰ متر بود. ۲۲۴متر از این خانه را حسینیه کردیم! [برای مردمفریبی و کلاه گذاشتن بر سر وجدان!] اخیرا که دیدم این حسینیه احتیاج به توسعه دارد، ۲۰۰ متر دیگرش را هم وقف کردیم [«وقف» از ملک غصبی و مصادرهای!] پس از ۱۰۰۰ متر، ۶۰۰ متر برای ما مانده است. در دو طبقه بالا ۴تا از فرزندانمان که ازدواج هم کردهاند زندگی میکنند. ما هم که پایین مینشینیم، پس در این ۶۰۰ متر ۵ خانواده زندگی میکنند»! حتی اگر در این خانه صد خانواده هم زندگی کنند، تغییری در مصادرهای و غصبیبودن آن و اینکه صاحب قانونی و شرعی این خانه افراد دیگری بودهاند، حاصل نمیشود!
تکرار مصادرههای بلشویکها و نازیها
اکثر املاکی که پس از انقلاب ۵۷ روی آنها دست گذاشته شد و کمیتهها و سپاه و بنیاد مستضعفان آنها را تصاحب کرده و بین وابستگان رژیم تقسیم کردند، متعلق به خانواده و وابستگان پهلویها، پایوران رژیم گذشته مانند نظامیان و وزرا و بستگان آنها، هنرمندان و بازیگران، صاحبان صنایع و کارخانهداران و سرمایهگذاران و کارآفرینان، خانوادههای مربوط به اقلیتهای دینی به ویژه یهودیان و بهاییانی بوده است که یا از بیم جان ایران را ترک کردند و یا در کشاکش انقلاب صاحبان و مالکان قانونی آنها خارج از ایران در سفر بودند.
علاوه بر این، صدها نفر از شهروندانی که پس از انقلاب در ایران بوده و در خانه و املاک خویش بسر میبردند، به بهانههایی مانند «طاغوتی» و «یهودی» و «بهایی» و «ضدانقلاب» اموالشان مصادره شد و حتی از خانههای شخصی خود که در آنها سکونت داشتند بیرون شدند! هیچکدام از افرادی که اموالشان مصادره شد، تلاشهایشان به جایی نرسید و به چشمان خود دیدند که خانههای آنها در اختیار وابستگان رژیم و نهادهای حکومتی قرار گرفت. کاری که پیش از این در انقلاب اکتبر روسیه توسط بلشویکها و در دوران سلطهی فاشیسم بر اروپا توسط نازیها انجام شد.
فیروزآبادی و ولایتی و خاتمی و… تنها نیستند
یکی دیگر از کسانی که این روزها ناماش برسر زبانها افتاده احمد توکلی نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی است. توکلی اوایل دههی ۷۰ زمانی که محسن رفیقدوست رییس بنیاد مستضعفان بود به همراه چند نفر دیگر زمینی به مساحت ٣٠٠٠ متر مربع در شهرک غرب تهران به ارزش ١٨٠ میلیون تومان با تخفیف به قیمت فقط ٢٣ میلیون تومان خریداری کرد و قرار شد این پول را به صورت قسطی ظرف مدت ۱۰ سال بپردازند. محمدرضا رحیمی معاون اول احمدی نژاد در سال ۹۰ اعلام کرد این زمین بیش از ۱۲ میلیارد تومان ارزش داشته است.
توکلی مدعی است این زمین برای یک مجموعه آموزشی استفاده شده و با توصیه علی خامنهای، بنیاد مستضعفان موافقت کرده پول این زمین به صورت قسطی پرداخت شود و یک مترمربع زمین متعلق به کسی نیست و تمام مجتمع اعم از زمین و ساختمانش وقف است.
در روزهای گذشته نامهای دیگری هم مطرح شد که آنها نیز در بر سر «سفره انقلاب» و «غنیمت جنگی» حسابی به نان و نوا رسیده و صاحب زمین و خانه و دفتر و… شدهاند. یکی از آنها از وزرای بدنام رژیم، علی فلاحیان وزیر اطلاعات دولت هاشمی رفسنجانی است که دستش آلوده به خون قتلهای زنجیرهای و قتلهای خارج از کشور از جمله ترور میکونوس در برلین است. دیگری محمد خاتمی رییس دولت پیشین اصلاحات است که منزلش در جماران از املاک مسئلهدار است.
فراتر از سانسور رسانههای وابسته و جناحی
در شبکههای اجتماعی موجی به راه افتاده که مردم از گوشه و کنار ایران اموال مشکوک را شناسایی و معرفی کنند و صاحبان آنها نیز اسناد و مدارک مربوط به ملک و زمینی را که مصادره و توسط نهادها و افراد وابسته به جمهوری اسلامی غصب شده، عمومی کنند. این شفافسازی بینظیر یک مبارزه مدنی مؤثر علیه اختلاس و رانتخواری و باندبازی و غصب و مصادره و کلاههای شرعی و همچنین مظلومنماییهای دروغین وابستگان جناحی رژیم است که در شبکههای اجتماعی با هشتگ «#وصول_گرایان» داغ شده است.
البته نباید فراموش کرد که بسیاری از این افشاگریها کاملا هدایتشده و خطی هستند. در این زمینه به گزارش سیاسی کیهان لندن (کیهان هفتگی شماره ۱۶۶) زیر عنوان «افشاگریهای هدایت شده و جنگ ویلا به ویلای جناحهای حکومتی» مراجعه کنید. در پس ماجرای ویلای فیروزآبادی در لواسان یکی از بازوهای امنیتی نظام تحت عنوان «جنبش عدالتخواه دانشجویی» نقش داشته است. تشکلی پیچیده که مجموعهای از حزباللهیها و بسیجیهای دانشگاهها در آن فعال هستند. افشای ماجرای این ویلا که دو دهه ظاهرا یک «ستاد محرمانه» بوده، گوشهای از درگیری میان باندهای امنیتی رژیم است که هر چه بحرانهای داخلی تشدید میشود این قبیل موارد نیز بیشتر رو میشود.
از سوی دیگر برخی خبرنگاران اصلاحطلب نیز که مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی آنها را در صف استمرارطلبان قرار میدهند در روزهای گذشته توییتهایی در مورد املاک مصادرهای به اشتراک گذاشتهاند. این نوع فعالیتهای افشاگرانه از سوی کسانی ممکن است که از رانتهای اطلاعاتی بهرهمند هستند و برخی اطلاعات خاص از کانالهایی در اختیار آنها قرار میگیرد تا برای آچمز کردن رقیب منتشر شود. همه اینها اما در نهایت افشاگریهایی علیه کلیت نظام است که هیچ کدام از وابستگان رژیم از آن در امان نمیمانند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر