۵ اردیبهشت ۱۳۹۷

روند خشک شدن ایران؛ از انکار تا باور

کیهان لندن، اعظم بهرامی – تصاویر آشنای آبیاری چمن در میادین شهرها، کارگاه‌های قالی‌شویی وماشین‌شویی که با شلنگ از لوله‌های آب تصفیه شده استفاده می‌کنند، شیرهای آب مستعمل که چکه می‌کنند، آب باران که یا سیلاب ویرانگرمی‌شود یا به فاضلاب شهری می‌ریزد، برای اغلب ما ایرانیان تصاویری آشنا و تکراری است.

همه چیز اما از این نقطه شروع نمی‌شود. افتتاح بلندترین سد خاورمیانه، افتتاح بزرگترین سد ایران، افتتاح تنها سد خاکی شرق کشور، مراسمی که با بریدن روبان و سخنرانی قرائی شروع می‌شود و به خالی شدن صدها و ده‌ها روستا و خشکیدگی هزاران هکتار زمین خاتمه می‌یابد. بعد نوبت اعلام اسامی کشاورزان نمونه می‌رسد. کشاورزان نمونه‌ای که با تشویق‌های جهاد کشاورزی و مجلس و فرمانداری کاشتند و وزن کردند و لوح سپاس گرفتند. هنوز اما جوهر لوح‌های تقدیرشان خشک نشده به چاه‌های خشکیده‌ای رسیده‌اند که حالا حتی تا عمق بیش از ۵۰ و ۶۰ متر هم به آب نمی‌رسند. به ‌این ترتیب از شهروند شهرنشین تا کشاورز و دامدار روستانشین، از نماینده مجلس و دولت و وزرا تا مدیریت‌های در چرخش و تغییر ادارات، همه در این بحران ملی به نوعی موثر یا مقصر هستند.
این رقابت وطنی در خشکیده کردن، به نقطه‌ای غیر قابل بازگشت رسیده است. تنها در یک مورد، به گفته‌ی مدیرکل دفتر نظام‌های بهره‌برداری و حفاظت آب وآبفا  «در ایران حدود یک میلیون حلقه چاه مجاز وغیرمجاز وجود دارد که ۴۲ میلیارد مترمکعب آب را از منابع زیرزمینی برداشت می‌کنند.» این یعنی حتی اگر بنا به برنامه ششم توسعه ‌این برداشت را به ۳۰ میلیارد مترمکعب هم کاهش دهند بیش از بیست سال زمان برای جبران منابع آبی از دست رفته وقت لازم است.
ارزش این کلمه کوچک و ساده دو حرفی در سلامت و زیست بدیهی است اما مدیریت و مصرف درستش به آن اندازه اهمیت نیافته است! از حدود هفت و نیم  میلیارد ساکن این سیاره نزدیک به یک میلیارد نفر به آب سالم آشامیدنی دسترسی ندارند و بیش از ۲.۵میلیارد نفر برای دسترسی به آب آشامیدنی و مصرفی روزانه خود دچار سختی و مشکل هستند. آمار سازمان جهانی نجات کودکان نشان می‌دهد که در جهان، هر روز دست‌کم ۱۶۰۰ کودک زیر پنج سال جان خود را به خاطر ابتلا به اسهال ناشی از آشامیدن آب آلوده از دست می‌دهند. در مورد دسترسی و کیفیت آب در ایران می‌توان کوتاه اشاره کرد به ‌اینکه تنها در بخش روستایی بیش از هفت هزار روستا با تانکر آبرسانی می‌شوند. کیفیت آب آشامیدنی در دسترس برخی از روستاها و شهرهای ایران مانند استان سیستان و بلوچستان حتی کمتر از ۲۵ % استاندارد تعریف شده است.
پراکندگی خشکیدگی در جهان و ایران
بنا به نقشه شماره ۱ ایران تا سال ۲۰۴۰ با ریسک تنش آبی بیش از ۷۰ درصد مواجه خواهد بود. مشکلی که بسیاری از کشورهای خاورمیانه بیشتر از شرایط فعلی درگیر آن خواهند شد. نقشه شماره ۲ اما نشان می‌دهد از سال ۲۰۰۲ تا سال ۲۰۱۵ ایران سریعتر از بسیاری از کشورهای همجوارش منابع آب شیرینش را از دست داده است. گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس نیز این برداشت بی‌رویه را در نمودار شماره ۳ گزارش می‌کند. در مسیر خشکیدگی ایران بطور کلی با دو عامل مواجهیم:
۱. روند تغییر اقلیم
بنا به گزارش مرکز اقلیم‌شناسی در نمودار شماره ۴، ایران با ۰.۴ درجه سانتی‌گراد افزایش دما در هر دهه مواجه است. از طرفی کاهش بارندگی و دوره‌های خشکسالی طولانی در ایران خاک و منابع آبی جاری و زیرزمینی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. در دوره‌های ده ساله در بازه زمانی ۱۳۶۶ تا ۱۳۹۵ بر اساس میزان بارش و سرعت و میزان تبخیر و تعرق روشن می‌شود که به مرور زمان با دهه‌های کم‌باران‌تر و خشک‌تری مواجه هستیم ( نمودار شماره ۵).
نمودار ۵- میزان بارندگی
فاکتورهای موثر دیگری نیز وجود دارند از جمله ‌اینکه به گزارش سازمان ملی هواشناسی در سی حوزه آبی کشور نوع بارش در درجات متفاوت، از برف به باران تغییر کرده است که به معنی از دست دادن ذخایر آب شیرین در ارتفاعات و یا چشمه‌های زیر- و روزمینی است. همینطور به گزارش سازمان مراتع و جنگلداری وسعت زیادی از جنگل‌های دیروز به مراتع امروز و هکتارها مرتع به زمین خشک و لم‌یزرع تبدیل شده است. از دست دادن پوشش گیاهی نیز می‌تواند روند تغییر اقلیم را تسریع کند و منجر به رشد سرعت بیابانزایی شود؛ عامل مهمی که امروز ما را  با شکنندگی خاک مواجه کرده است.
افزایش دما
این پدیده در بسیاری نقاط مانند شهرهایی چون تهران گسترش پیدا کرده است و حتی به دشت کبودرآهنگ و دشت‌های خوزستان ، آن هم در منطقه پربارانی چون همدان و یا زاگرس رسیده است. نشست زمین یا به عبارتی پاشیدگی زمین از شدت خشکیدگی طولانی‌مدت خاک رخ می‌دهد و بالاترین درجه از روند خشکسالی است.
۲.سیاست و مدیریت و سرمایه‌گذاری
در گستره سیاست داخلی عدم توجه به مدیریت توسعه پایدار، یعنی استفاده از طبیعت بدون تخریبش و تعادل میان مصرف و موجودی ما را با ورشکستگی در حوزه آب مواجه کرده است. خلاء قوانین و کمبود سرمایه گذاری و یا هدر رفت سرمایه در پروژه‌های اشتباه زمان و انرژی بسیاری را برای مقابله با معضل خشکیدگی در ایران هدر داده است. در حوزه سیاست خارجی نیزعدم تعامل مناسب ما با جهان برای استفاده از دانش و امکانات وجلب سرمایه بین المللی برای بهبود شرایط ، حتی در موردی  چون مدیریت مشکلات منابع آبی مرزی مشترکان با کشورهای همسایه نیز با شکست و گاه با آبروریزی( مانند پروژه یوز ایرانی یا نجات دریاچه اورمیه) مواجه شده است.
توزیع ناعادلانه سرمایه‌های ملی و در نظر نداشتن ابعاد گسترده آسیب رسانی توسعه و اقتصاد تک محور و تک قطبی هم از عوامل دیگری است که به‌این بحران دامن زدند. امنیت یک کشور بدون امنیت در تغذیه وآب عملا مفهومی ندارد. ما حتی به منابع آبی تجدید ناپذیر سرزمینی که درواقع امانت نسل آینده‌ایران است نیز دست اندازی کرده‌ایم. بنا به گزارش بانک جهانی، ایران سریع ترین نرخ را در از دست دادن سفره‌های زیر زمینیش در جهان دارد و ۱۲ استان از ۳۱ استان ایران تا ۵۰ سال آینده سفره‌های آبی زیرزمینی نخواهند داشت. مخفی کردن اطلاعات و شرح وضعیت و اعلام پروژه‌های پر طمطراق و پر هزینه در حالی که در اولیه ترین سطح، به طورمثال بیش از ۳۰ درصد آب شهرهای بزرگ تنها به علت فرسودگی لوله‌های انتقال آب به هدر می‌روند، تنها نشان بی دانشی و نداشتن نگرش صحیح مدیریتی است.
رابطه آب با انرژی و توسعه
در آمار جدید منتشرشده اداره آمار و برنامه‌ریزی کشور، استان‌های خوزستان و چهارمحال بختیاری و کرمانشاه و کهگیلویه و بویر احمد در نرخ بیکاری و اقدام به مهاجرت جزو شهرهای صدر جدول هستند (شماره ۶). دراعتراضات مردمی دی‌ماه نیز این استان‌ها صدایی بلندتر از دیگران داشتند و در ادامه‌ این اعتراضات از فروردین‌ماه سال جاری بیشترین تجمعات اعتراضی کشور در این مناطق و آن هم با موضوع آب و کشاورزی شکل گرفته است. استان چهارمحال بختیاری بیشترین جمعیت روستانشین و عشایر ایران را دارد. طبیعی است که در روند توسعه‌نیافتگی این زندگی‌های روستایی و شهرهای کوچک هستند که آسیب می‌بینند. صحبت از تعداد و مقدار منابع آبی این منطقه و رودهای بزرگی چون کارون و زهره و سرچشمه‌های کارون نمی‌تواند حتی کمی از پتانسیل طبیعی بالای این استان‌ها را در امکان توسعه مناسب و هوشمندانه پایدار در بخش‌هایی مانند توریسم، کشاورزی پیشرفته، تولید محصولات غذایی فرآوری شده و گلیم و گبه و مواردی از این دست نشان دهد.
مهاجرت بین‌شهری
شهروندان از یک طرف با حباب غیرواقعی اطلاعات نادرست ارگان‌های دولتی و نمایندگان مجلس مواجهه‌اند و از سوی دیگر با وعده‌های روزگذران و غلوآمیز مدیران و مسئولان. این حباب چنان متورم شده است که باور فروریختن‌اش برای ایرانیان دشوار است. باور به معنای پذیرفتن روش‌های زیستن در سرزمینی خشکیده و مدیریت آنچه باقی مانده است در جریانی باز از رسانه.  موردی که با سیستم و نظام سیاسی موجود به نظر بعید می‌رسد. امروز اندیشیدن به هر پروژه‌ای در مسیر کاهش این بحران، از انتقال آب تا بهبود وضع کشت و شیرین‌ ساختن آب دریا آنقدر پرهزینه و انرژی‌بر است که حتی با فرض داشتن دانش و امکانات لازم هم باید میلیاردها دلار درآمد نفت و گاز را برایش صرف کرد. این همه، روند تبدیل شدن به سرزمینی است که قیمت یک بطری آب در آن از قیمت یک بشکه نفت خام بیشتر باشد.
منابع آب زیرزمینی
مقایسه میان ما و همسایه‌ها  
بنا به گزارش رسمی بانک جهانی در سال ۲۰۱۵، میزان تولید ناخالص داخلی در ایران به ازای یک مترمکعب آب بطور میانگین معادل ۲.۴ دلار بوده است. این در حالیست که ‌این شاخص در متوسط جهانی برابر ۱۴.۵ دلار است. اما موضوع آنجا مهمتر می‌شود که بدانیم بهره‌وری آب در کشور ما حتی از کشورهای کم‌درآمد آفریقایی (درآمد کمتر از ۲.۸ دلار) هم کمتراست. بهره‌وری آب در حال حاضر در عربستان سعودی ۲۱.۴ دلار به ازای یک مترمکعب آب و در ترکیه ‌این عدد ۱۶.۳ دلار به ازای هر مترمکعب آب است. وضعیت اقلیمی عربستان و ترکیه می‌توانند دو نمونه از بهترین و بدترین شرایط اقلیمی ایران باشند. این دو کشور سال‌هاست به تجربه آموختند که باید با مدیریت صحیح منابع آبی خود بر طبیعت غلبه یا بهترین بهره را از آن  ببرند. پروژه‌های بزرگ آب شیرین‌کن‌ها و کشاورزی گلخانه‌ای و تمرکز بر خروج از اقتصاد مبتنی بر نفت در کنار سرمایه‌گذاری برای استفاده از دانش کشورهای توسعه یافته در حوزه آب مانند کانادا و امریکا این کشور و همسایگان دیگرمان چون کویت و امارات را به شرایط مطمئن‌تری نسبت به ما در حوزه آب رسانده است.
راه بلند و سخت پیش رو
توجه و بازنگری و بهبود شرایط آمایش سرزمین، به معنای بهینه‌گزینی در استقرار و توسعه شهرها و صنایع با توجه به ملاحظات محیط زیستی و امکان‌سنجی‌های آبی به عنوان ساده‌ترین اصل زندگی انسان نخستین، تغییر نگرش سازه‌ای و توجه صرف به بهره‌وری کوتاه‌مدت در حوزه آب و انرژی، تغییر و بهبود قوانین و مقررات در حوزه آب (چه مرتبط با بخش کشاورزی چه مرتبط با بخش صنایع و مصارف خانگی)، توجه و توقف قانون‌گریزی‌های فاحش در این حوزه، مانند حفر و برداشت از چاه‌های غیرمجاز و یا فروش آب توسط برخی نمایندگان استان‌ها که سندش چندی پیش در مجلس منتشر شد، توجه به ضرورت داشتن نظارت یک دست و یکپارچه بر حوزه آب و فاضلاب با بازنگری در کیفیت انتقال و توسعه صنایع بازچرخانی آب و تکمیل زیرساخت‌های اولیه تصفیه و انتقال، تغییر سیاست و مدیریت در سطح خرد و کلان بخش کشاورزی، از نیازسنجی بازار تا مطالعه ارزش افزوده آب برای هر محصول و همینطورسود و زیان‌سنجی صادرات و واردات محصولات کشاورزی با در نظر گرفتن نرخ آبی تولید هر محصول. لایروبی رودها و قنات‌های نیمه‌جان و محدود کردن انتقال آب از حوزه‌های آبی بدون مطالعه میدانی و بررسی تاریخ آبی سرزمین. فرهنگ سازی و آموزش شهروندان و کشاورزان برای زندگی منطبق و سازگار با اقلیم تغییریافته‌ی ‌ایران؛ توجه و برنامه‌ریزی برای کنترل رشد جمعیت و نحوه پراکندگی آن، از مواردی هستند که می‌توانند در کوتاه و میان‌مدت به تغییر و کنترل وضع موجود کمک کنند.
بحران مدیریت درحوزه آب به عنوان سرمایه‌ای ملی زمانی تغییر می‌کند که خشکیدگی وسیع سرزمینی و عوامل آن را باور کنیم. ساختار و ساز و کار اجرایی و قانونی کشور را بر مبنای منفعت ملی و برابری توزیع سرمایه و امکانات تغییردهیم. تغییر نگاه و نظری که نیازمند تغییر نگرش و ساختاری بنیادین است.
منابع:
سایت رسمی سازمان هواشناسی کشور
سایت رسمی پژوهشکده ملی تغییر اقلیم
سند رسمی منتشر شده ( اسفند ماه ۱۳۹۶)  توسط سازمان برنامه و بودجه کشور در حوزه بحران آب
سایت رسمی بانک جهانی داده ( آب و ریسک تنش آبی)
سایت رسمی فائو ( گزارش نوع و نرخ تولیدات کشاورزی سال ۲۰۱۵ به تفکیک کشورها)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر