- جمهوری اسلامی با یک پیکر مومیایی و «روح» حاضر در خاطره جمعی و ذهنیت ملی ایرانیان درافتاده است. مسئله اصلا بر سر رضاشاه نیست. بدون این مومیایی هم «روح مشروطه» و «روح ایران نوین» که رضاشاه بنیانگذارش بود سرانجام سر از خاک بر میآورد و در برابر مشروعهخواهان مرتجع و واپسمانده میایستاد تا با اعتراضات مردم برای حقوق و آزادی خود همراهی کند.
پیدا شدن پیکری مومیایی شده هنگام اجرای طرح گسترش و توسعه حرم شاهعبدالعظیم در شهر ری و انتساب آن به رضاشاه فقید یکی از مهمترین خبرهای هفته گذشته بود.
خبر کشف این پیکر در شاهعبدالعظیم و در نزدیکی آرامگاه رضاشاه فقید روز دوشنبه، ۳ اردیبهشت ۹۷، در رأس اخبار قرار گرفت و تصویری از بالاتنه پیکر مومیایی شده به سرعت در وبسایتها و شبکههای اجتماعی منتشر شد.
رضاشاه، روحت شاد!
در دیماه ۹۶ مردم بدون هماهنگی قبلی و یا وجود تشکیلات هدایتگر در تظاهرات سراسری در شهرهای مختلف ایران بطور بیسابقهای شعار «رضا شاه روحت شاد» را سر دادند. سر دادن این شعار نشان از وجود رنج و درد و گرفتاری مزمنی در جامعه بود که میپنداشتند رضاشاه علاج آن است و البته از یک پشیمانی دستهجمعی نیز خبر میداد.
«رضاشاه» در تاریخ معاصر ایران به عنوان نماد قدرتمندی که توانست پایههای نهادهای مدرن کشوری و لشکری را در کشور بنا نهد و با کوتاه کردن قاطعانهی دست ملایان و روحانیت مرتجع از دستگاه قضا و آموزش و پرورش و بهداشت و… کوتاه کند، شناخته میشود. جمهوری اسلامی در تقابل با همهی دستاوردهایی بنا شد که در دوران پنجاه سالهی پهلویها شکل گرفته بود. محبوبیت رضاشاه و شعار مردم در ستایش او در واقع واکنشی تاریخی به نظام مرتجع جمهوری اسلامی است که راه ایران را به سوی پیشرفت همهجانبه سد کرده است.
حالا با پیدا شدن پیکر مومیایی، شعارهای مردم در تظاهرات سراسری غلیظتر میشود و ابعاد عاطفی ماجرا را گسترش میدهد. زیگموند فروید میگفت دیدن شاه در خواب سمبل «پدر» است و خوابگزاران سنتی مانند ابن سیرین آن را به فال نیک و نشانهی حشمت میدانستند.
از آنجایی که پادشاه یک نشان و نماد و مفهوم سنتی است که به هزارههای دیرین و ریشههای کهن در گذشته برمیگردد، در ناخودآگاه جمعی ایرانیان نیز یک نقش پایدار یافته است که حملهی اعراب و سلطهی اسلام بر ایران نتوانسته آن را از میان ببرد چه برسد به چهل سال نظام الکن و واپسماندهی جمهوری اسلامی که زمامدارانش گزیدهای از روحانیون و نظامیان فاسد هستند که منتظر بسته شدن پرانتز دورانشان هستند.
ناتوانی جمهوری اسلامی در کشورداری و حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشور از سالها پیش فکر را که کشور به «رضاشاه» با همان قاطعیتاش برای بازسازی کشور نیاز دارد در میان مردم مطرح شد و گسترش یافت تا جایی که سردار قالیباف نیز از ضرورت برخاستن «رضاشاه مذهبی» گفت و حقیرانه خود را در قامت شخصیتی میدید که ایران را از تاریکی قرون به سوی آینده هدایت کرده بود. قالیباف اما فراموش کرده بود که خود و افرادی مشابه او خود مسبب مشکلات موجود و بخشی از نظامی هستند که باید به تاریخ سپرده شود.
وحشت از یک مومیایی
از خاک سر برآوردن یک مومیایی که صرف نظر از اینکه متعلق به رضاشاه باشد یا نباشد، موضوع این شخصیت تاریخی و دوران نوین ایران را دوباره بر سر زبانها انداخت، آن هم همزمان با گسترش تظاهرات و تجمعات اعتراضی، به شدت سبب نگرانی وابستگان و دلبستگان جمهوری اسلامی شد.
در این میان برخی تلاش کردند برای خنثی کردن این خبر آن را شایعه قلمداد کنند اما با تایید خبر پیدا شدن پیکر مومیایی از سوی حسن خلیل آبادی رئیس کمیته میراث فرهنگی شورای شهر تهران تنها یک پرسش باقی ماند و آن اینکه آیا مومیایی کشف شده واقعا پیکر رضاشاه پهلوی است؟
در حالی که انتظار میرفت به دلیل مهم بودن کشف یک پیکر مومیایی، مسئولان آن را به کارشناسان بسپارند تا از نظر علمی مورد بررسی قرار بگیرد اما حکومت نتوانست حب و بغض خود را علیه پهلویها و بنیانگذارش نادیده بگیرد. روابط عمومی شاهعبدالعظیم یک روز پس از انتشار خبر کشف مومیایی اعلام کرد: «از دیروز حفاریها متوقف شده و ما نمیدانیم دقیقا از کدام بخش مثلا شورای تامین، امنیت ملی، اطلاعات یا بسیج ولی از افرادی در آن محل حاضر شدهاند و عملیات را متوقف کردهاند.»
اشتیاق مردم به پیدا شدن پیکر رضاشاه برخی مخالفان خاندان پهلوی را واداشت تا تلاش کنند با رد تعلق مومیایی به رضاشاه فقید،افکار مردم را مدیریت و احساسات آنها را خنثی کنند. برای نمونه عبدالله شهبازی از اعضای حزب توده که پس از انقلاب به همکاری با وزرات اطلاعات پرداخت در کانال تلگرامی خود در مطلبی با عنوان «مومیایی منسوب به رضاشاه شیادی است» تلاش کرد این موضوع را اصلا ناممکن قلمداد کرده آن را توطئه محفلهای آشوب معرفی کند. اما با جدی شدن موضوع، این فرد اطلاعاتی و امنیتی کوشید با پذیرش احتمال تعلق پیکر مومیایی به رضاشاه از چرایی پیدا شدن آن در این برهه بپرسد! شهبازی در آخرین اظهار نظر نوشت «هر چند اتفاقات «تصادفی» را نمیتوان منکر شد، ولی در این مورد ماجرا «سناریو» به نظر میرسد به منظور ایجاد جنجال جدید از سوی کانونهای معین، که سابقه طولانی در ایجاد چنین جنجالهایی دارند، و در فضای سیاسی کنونی ایجاد بحرانهای پیاپی در درون ایران را، با هدف «فروپاشی از درون»، به شدت دنبال میکنند.» او توضیح نداد که این «کانونهای معین» چرا باید به سراغ شاهعبدالعظیم و پیکر یک مومیایی بروند!
از سوی دیگر با وجود اسناد و مدارک تاریخی درباره مومیایی شدن و انتقال و خاکسپاری پیکر رضاشاه روایات عجیبی نیز از سوی برخی افراد یا رسانهها مطرح شده است؛ «مومیایی جسد در ایران برداشته و با مناسک اسلامی دفن شده»، «جسد در ژوهانسبورگ مومیایی شد»، «جسد قبل از انتقال به مصر مومیایی شد» و «خاندان پهلوی پیکر رضاشاه را با خود از ایران بردند» از جمله روایاتی است که در روزهای گذشته مطرح شده است.
پس از آنکه رضاشاه پهلوی چهارم مرداد ۱۳۲۳ در آفریقای جنوبی درگذشت، چون ایران در آن زمان در اشغال انگلستان و شوروی بود، پیکر او به مصر منتقل و آنجا مومیایی شد و به مدت ۶ سال در مسجدی در قاهره به امانت گذاشته شد. پیکر مومیایی شده رضاشاه فقید در سال ۱۳۲۹ به ایران بازگشت و در شهر ری و در آرامگاهی در کنار حرم شاه عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
پس از انقلاب اسلامی بنای آرامگاه رضاشاه با موافقت آیتالله خمینی و به دست صادق خلخالی، حاکم شرع وقت، با بولدوز تخریب شد و باقیمانده مقبره نیز توسط شخص خلخالی و یاران انقلابیاش ویران شد. آنها به گفته خلخالی هر چه گشتند، پیکر رضاشاه را نیافتند. به همین دلیل شایعه کردند که شاه موقع خروج از ایران آن را با خود برده است!
محمود جم، سفیر وقت ایران در مصر در تاریخ ۲۷ آبان ۱۳۲۳ نامهای خطاب به حسین علاء وزیر دربار شاهنشاهی نوشت و گزارشی از مومیاییکردن پیکر رضاشاه در مصر ارائه داده است. در این نامه آمده است: «کار مومیایی کردن جسد اعلیحضرت فقید طابثراه (پاک و پاکیزه) توسط متخصص روسی دکتر بولکاکف Dr.Boulgacov انجام پذیرفت. بطوری که مقرر فرمودید مراسم شرعی از حیث غسل دادن میت و کفن و نماز مطابق شرع انجام گرفت و در تاریخ ۱۷ نوامبر (۲۶ آبان ماه ۲۳) با حضور والاحضرت شاهپورها و نماینده دربار و اینجانب با احترامات لازمه در سرداب مقبره خاندان سلطنتی در مسجد رفاعی امانت گذارده شد تا دستور حمل جنازه به ایران یا عتبات صادر گردد.»
دفتر شهبانو فرح پهلوی در رابطه با شایعه خروج پیکر رضاشاه از ایران در زمان خروج شاه از ایران نیز توضیح داده است: «شایعاتی مبنی بر اینکه زمانی که اعلیحضرت محمدرضا شاه فقید ایران را به مقصد مصر ترک فرمودند، پیکر رضاشاه بزرگ را همراه خود به مصر منتقل کردند به هیچ وجه حقیقت ندارد. نبش قبر در اسلام حرام است.»
شاهزاده رضا پهلوی نیز با صدور بیانیهای با تاکید بر اینکه مومیایی کشف شده به احتمال قوی متعلق به رضاشاه پهلوی است اعلام کرد، این مومیایی به احتمال زیاد متعلق به رضاشاه است و حکومت ایران باید امکان بررسی و دسترسی کارشناسان را فراهم کند. او همچنین از مردم خواست از طریق شبکههای اجتماعی و نیز برپایی تجمعات مسالمتآمیز سراسری در پاسخگو کردن حکومت نسبت به این مومیایی همراه او و خانوادهاش باشند.
در مقابل اما پس از یکی دو روز از پیدا شدن مومیایی برخی مقامات مسئول از سرنوشت آن اظهار بیاطلاعی کرده و شنیدههایی نیز از تحویل آن به اطلاعات سپاه و یا دفن دوباره آن در حرم شاهعبدالعظیم مطرح شد اما در یک اقدام هماهنگ سکوت سنگین درباره این مومیایی از سوی مسئولان موجب واکنشهای دیگری از سوی مردم شد.
هزاران نفر از کاربران توییتر برای پاسخگو کردن جمهوری اسلامی در مورد مومیایی کشف شده اقدام به راه انداختن توفان توییتری با هشتگهایی چون #رضاشاه_روحت_شاد و #جاویدشاه، #رضا_شاه_کبیر و #رضا_شاه_زنده_است کردند.
مقایسه کوچکی میان خدمات ارزنده رضاشاه با کارنامه مردودی که جمهوری اسلامی در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی زیستمحیطی از خود به جای گذاشته کافی است تا شعار «رضاشاه روحت شاد» به عنوان یکی از نخستین شعارها در تظاهرات سراسری دیماه ۹۶ از گلوی مردم خسته ایران فریاد زده شود به ویژه آنکه شرایط کنونی ایران به دوران قاجار است شبیه است! به کشوری که به دلیل زمامداران بیلیاقت امکانات و توان خود را از دست داده و دور نیست به بازیچهی اراده بیگانگان تبدیل شود. چنانکه اکنون نیز برای حفظ اقتصاد بیمار خود، مجبور به اعطای امتیاز به روسیه و هند و چین و اروپاست.
در چنین شرایطی پیدا شدن مومیایی منسوب به رضاشاه کافی بود تا خونی دوباره در رگهای مردمِ خسته از نظام جاری کند. عکسهای مومیایی کشف شده به همراه ابراز احساسات به رضاشاه فقید هزاران بار در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده و سرنوشت آن که معلوم نیست چه برسرش آوردهاند، همه را نگران کرده است.
جمهوری اسلامی با یک پیکر مومیایی و «روح» حاضر در خاطره جمعی و ذهنیت ملی ایرانیان درافتاده است. مسئله اصلا بر سر رضاشاه نیست. بدون این مومیایی هم «روح مشروطه» و «روح ایران نوین» که رضاشاه بنیانگذارش بود سرانجام سر از خاک بر میآورد و در برابر مشروعهخواهان مرتجع و واپسمانده میایستاد تا با اعتراضات مردم برای حقوق و آزادی خود همراهی کند. جدا از سرنوشت پیکر مومیایی که متعلق به هر کسی که باشد میبایست به کارشناسان و موزه سپرده میشد، زمامداران جمهوری اسلامی زبون و وحشتزده با «روح زمان» چه خواهند کرد که مشتاقانه منتظر است تا آنها را به تاریخ بسپارد؟!
روشنک آسترکی [کیهان لندن شماره ۱۵۸]
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر