- فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی از موضوع مومیایی کشف شده ابراز بیاطلاعی کرده ولی همزمان وجود مومیایی را تکذیب کرده است! معلوم نیست چگونه چیزی را که اطلاع ندارد میتواند تکذیب کند!
- مدیرکل موزهها: چون ما کلا مومیایی در ایران نداشتهایم، نه در طول تاریخ پیش از اسلام و نه در طول تاریخ اسلامی در ایران، بنابراین پروتکل و قوانینی برای آنها وجود ندارد.
- با وجود اینکه این مومیایی در ایران منحصر به فرد است باز هم مدیرکل موزهها گفته جایی در موزه ندارد!
- سازمان میراث فرهنگی: برای مومیایی منتسب به رضاشاه پهلوی هیچ «تصور، ایده و برنامهای» نداریم!
- این افراد نمونههایی از مسئولان جمهوری اسلامی هستند که در مقام خود نه کارشناساند و نه اندکی احساس مسئولیت میکنند!
- مقامات و مسئولان با سکوت عامدانه و هدفمند درباره این مومیایی مانند همیشه بر روی گذشت زمان و فراموشی مردم حساب باز کردهاند.
کیهان لندن- مدیرکل موزهها میگوید «در صورت تعلق داشتن این جسد به رضا شاه پهلوی، این جسد مشمول جسدهای تاریخی نخواهد بود که بتوان آن را به موزه سپرد»! او گفته باید علما و روحانیون نسبت به نبش قبر احتمالی فتوای شرعی بدهند!
در حالی که مدیران سازمان میراث فرهنگی به عنوان تنها نهاد مسئول میراث تاریخی و کهن ایران، نسبت به سرنوشت مومیایی منتسب به رضاشاه فقید سکوت اختیار کردهاند، محمدرضا کارگر مدیرکل امور موزهها در واکنش به این مومیایی گفته در صورتی که این مومیایی به دوران معاصر تعلق داشته باشد، «نظر سازمان میراث فرهنگی درباره آن دخیل نیست»!
سکوت حکومت در قبال سرنوشت مومیایی منتسب به رضاشاه فقید چند روزی است که ادامه پیدا کرده، سکوتی که ادامهاش به معنای تلاش برای به فراموشی سپردن موضوع نزد مردم و احتمالا تخریب و سر به نیست کردن مومیایی است.
مقامات سازمان میراث فرهنگی که به طور قانونی مسئول تام و تمام میراث تاریخی ایران باید باشند نیز جز ابراز بیاطلاعی و سکوت چیز تازهای برای خبرنگاران نداشتهاند. اما در این بین محمدرضا کارگر مدیرکل امور موزهها با روزنامه ابتکار مصاحبهای کرده که ابعاد مختلفی فقهی، تاریخی و فقدان قانون مربوط به مومیایی را اعلام کرده است.
محمدرضا کارگر مدیرکل موزهها با اینکه هرگونه اظهار نظری درباره سرنوشت مومیایی را منوط به اثبات تعلق آن به رضاشاه پهلوی دانسته ولی گفته که این موضوع ابعاد مختلف قابل بررسی دارد که یکی از آنها جنبه «فقهی» است!
مدیرکل امور موزهها هرگونه نبش قبر مومیایی را منوط به «نظر و استفتاء فقها و مراجع» خوانده و گفته که «ممکن است ما مجاز به نبش قبر نباشیم یا در صورت نبش قبر باید دید که فقه چه دستوری در این رابطه میدهد.» این در حالیست که پیکر مومیایی در محفظه بتونی قرار داشته و در قبری نیست که اجازه به «نبش قبر» داشته باشد. مگر اینکه از این گفتهی مدیرکل موزهها بتواند این موضوع را برداشت کرد که شایعهی دفن دوباره این مومیایی درست است و مسئولان شتابزده آن را دوباره همانجا یا جای دیگر دفن کردهاند!
این مقام سازمان میراث فرهنگی که در این اظهارات به طور تلویحی وجود مومیایی را بر خلاف مسئولان شاهعبدالعظیم که اصلا آن را تکذیب کرده بودند، تایید کرده گفته است که «مراحل مطالعه بر روی جسد و تصمیمگیری برای نحوه نگهداری» آن دارای «مسائل شرعی» مخصوص به خود است و «باید درباره هر کدام از آنها استفتاء شود، شاید فتوا این باشد که باید جسد دوباره دفن شود.» از این شاخ به آن شاخ پریدن مدیرکل موزهها نشان میدهد که یا اطلاع ندارد و یا نمیخواهد اطلاعات دقیق به مردم بدهد زیرا وقتی میگوید «شاید فتوا این باشد که باید جسد دوباره دفن شود» میتوان تعبیر کرد که مومیایی را دفن نکرده و در جایی نگهداری میکنند.
محمدرضا کارگر همچنین گفته که «تعیین تکلیف و سرنوشت این جسد در صورتی که به رضاشاه پهلوی تعلق داشته باشد، به مقامات بالاتر نمیکشد ولی عقل جمعی برای تصمیمگیری آن لازم است، عقل جمعی که البته سازمان میراث فرهنگی در آن دستی ندارد»!
این مدیر به طور رسمی از سازمان میراث فرهنگی در این موضوع سلب مسئولیت کرده و حتی نگهداری مومیایی رضاشاه فقید را در موزه زیر سوال برده است. وی که مقام و سمت «مدیرکل موزهها» را یدک میکشد، گفته که «در صورت تعلق داشتن این جسد به رضا شاه پهلوی، این جسد مشمول جسدهای تاریخی نخواهد بود که بتوان آن را به موزه سپرد»!
آنگونه که محمدرضا کارگر اعلام کرده، «در صورتی که سن جسد به زمان معاصر بازگردد نظر سازمان میراث فرهنگی در تصمیمگیری درباره آن دخیل نیست!»
روشن نیست در صورتی که سازمان میراث فرهنگی مسئول مومیایی کشف شده در دوران معاصر نباشد، چه نهاد و ارگانی مسئول آن است و اساسا سازمان میراث فرهنگی با کدام هدف تاسیس شده و به چه کاری مشغول است که بررسی و نگهداری تنها مومیایی کشف شده در ایران، در حیطهی اختیارات آن نیست؟!
محمدرضا کارگر حتی پا را از این بیمسئولیتی فراتر گذاشته و در پاسخ به اینکه در صورت تایید تعلق مومیایی به رضاشاه فقید، گفته که آنها هیچ «تصور، ایده و برنامهای درباره این گونه مسائل» ندارند!
این مقام سازمان میراث فرهنگی از خلاء قانونی در حیطه تصمیمگیری درباره مومیاییها خبر داده و با بیان اینکه این موضوع خیلی استثناست گفته که «چون ما کلا مومیایی در ایران نداشتهایم، نه در طول تاریخ پیش از اسلام و نه در طول تاریخ اسلامی در ایران، بنابراین نه پروتکل و نه قوانینی برای آنها وجود ندارد.»
«مدیرکل موزهها» نمونهای از صدها مقام و مسئول در جمهوری اسلامی است که نه کارشناس در مقامی که قرار گرفتهاند هستند و نه اندکی احساس مسئولیت میکنند!
محمدرضا کارگر همچنین درباره نحوه و چگونگی مطالعه بر روی این جسد میگوید: «اول باید تصمیم گرفته شود که نبش قبر انجام شود، بعد از آن میتوان درباره نحوه مطالعه و بررسی بر روی جسد تصمیمگیری کرد. در هر حال ابتدا کار بررسی و مطالعه روی جسد از طریق مشاهدات اولیه و توجه به اسناد و مدارک آغاز میشود.» وی در اینجا دوباره از «نبش قبر» حرف میزند در حالی که جای دیگر گفته است شاید فتوا این باشد که دوباره «دفن شود»! مدیرکل موزهها یا معنی «نبش قبر» را نمیداند و یا به جای اینکه به خبرنگار ابتکار بگوید هیچ اطلاعاتی ندارد، در کمال بیاطلاعی مصاحبه میکند و یا از آنجا که نمیداند چه بگوید دچار تناقضگویی شده است.
از سوی دیگر، امیر رحمتاللهی فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی نیز گفته که به اندازهی اطلاعاتی که در روزنامهها خوانده، از موضوع باخبر است ولی اضافه کرده که «چنین چیزی، وجود مومیایی منسوب به رضا شاه، اصلا صحت ندارد.»
فرمانده یگان حفاظت میراث فرهنگی، اولا مشخص نیست چرا از حوزهای که مسئولیت امنیت آن را دارد به وسیله روزنامهها درباره چنین موضوع مهمی باخبر میشود و در ثانی چرا چیزی را که از آن اطلاع ندارد تکذیب میکند!
وضعیت دیگر مدیران سازمان میراث فرهنگی هم بهتر از این نیست. محمدحسن طالبیان معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، محمد بهشتی رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و روحالله مهدینژاد مدیرکل روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تماس خبرنگاران را بیپاسخ گذاشتهاند و به سکوت خود ادامه دادهاند.
زمامداران جمهوری اسلامی در حالی که برای خمینی، یکی از ویرانگران ایران، بارگاه میلیاردی ساختهاند، درباره مومیایی منتسب به رضاشاه این دست و آن دست میکنند و حاضر نیستند آن را در اختیار کارشناسان بیغرض قرار دهند و در نهایت به هر شخصی که متعلق باشد، آن را به موزه بسپارند. مگر تا کنون چند جسد مومیایی در ایران پیدا شده که «مدیرکل موزهها» این مومیایی را مناسب قرار دادن در موزه نمیداند؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر