۳۰ فروردین ۱۳۹۷

از دریاچه‌ی ارومیه‌ی نیمه‌جان تا روستای صخره‌ای کندوان

زمستان که روبه پایان می‌رود، مردم هر کدام در کنار درگیری‌های روزمره و جنب‌وجوش پایان سال به دنبال آن هستند تا جایی از ایران را برای سفر برگزینند. یکی از استان‌هایی که سفر به آن پیشنهاد می‌شود آذربایجان است. سفری که می‌تواند همراه با آرامش و هیجان باشد؛ بازدید از دریاچه‌ی ارومیه‌ای که بخشی از آن هنوز زنده است و نفس می‌کشد، این تردید را به هیجان وصف ناپذیری تبدیل می‌کند و این تجربه‌ای بود که برای من و همسفرانم رقم خورد. تلالو و نور خورشید به همراه باد و موج‌هایی که آب دریاچه را روانه ساحل می‌کرد نوید زندگی دوباره این دریاچه بود.
مقبره‌الشعرای تبریز
مقبره‌الشعرای تبریز

به گفته‌ی دکتر مهرداد سفیری راهنمای این سفر، با راه‌اندازی آب سد مهاباد بخشی از دریاچه ارومیه سیرآب شده است و امید آن می‌رود که این خشکی جبران شود اما گردشگرانی که ارزش این دهش بزرگ خدا را نمی‌دانند در جای‌جای این خشکی زباله ریخته‌اند و زخمی را در این دریاچه پدید آورده‌اند که شوند آن را نمی‌توان بیان کرد که چرا این‌گونه ساده از کنار داشته‌هایمان می‌گذریم. نکته جالب توجه، نمک فروشی‌هایی بود که در کنار دریاچه دیده می‌شد هرچند که مصرف خوراکی نداشت.
پس از چند دقیقه اقامت در کنار دریاچه ارومیه به سمت شهر زیبای ارومیه رفتیم. در طول مسیر راهنمای سفر درباره معنای واژه‌ی ارومیه گفت: واژه «اروميه» مشتمل از دو واژه‌ی «اور» و «ميه» است. در زبان‌های باستانی اور به معنای شهر، جا، مكان و قلعه است، مانند اورشليم و «ميه» يا «ميا» نيز به معنای آب است و اين شهر را به سبب وفور آب «شهر آب» ناميده‌اند. البته گمانه‌زنی‌ها نشان دهنده‌ی آن است که برای نام ارومیه تعاریف گوناگونی به نگارش در آمده است که در این میان شهر آب نامورتر است. گفتنی است که استان آذربایجان غربی دارای مناطق بسیار گردشگری است که یکی از آن‌ها منطقه توریستی "بند" است. درباره‌ی این منطقه باید به این نکته اشاره شود که منطقه توریستی بند در کنار رودخانه "شهر چای" جای دارد و به شوند آبادانی و سرسبز بودن هر ساله شمار بسیاری از گردشگران را به سوی خود می‌کشاند و به نظر می‌رسد مردم در روستای بند از طریق جذب گردشگر و باغداری روزگار را سپری می‌کنند. سفر به ارومیه با بازدید از کلیسای ننه مریم ادامه یافت. این کلیسا دومین کلیسای قدیمی در جهان است که بنا بر روایت نویسندگان آشوری و مسیحی در گذشته‌های دور آتشکده‌ی زرتشتیان بوده. هنگام تولد مسیح، موبدان زرتشتی ساکن این معبد، ستاره‌ای درخشان را در حال حرکت به سوی شرق می‌بینند، آن را نشانه‌ای از تولد منجی وعده داده شده می‌یابند و به طرف اورشلیم روانه می‌شوند. این موبدها پس از بازگشت به ارومیه، آتشکده را مبدل به کلیسا کرده و در آنجا دین مسیح را بشارت می‌دهند. نخستین بار در سال ۶۴۲ شاهزاده‌ای چینی آن را بازسازی کرد. در سال ۱۳۴۲ و ۱۳۴۳ نیز دوباره بازسازی شد. کلیسای ننه مریم در ارومیه یکی از باارزش‌ترین بناهای تاریخی است که پذیرای گردشگران است.
پس از گشت در شهر ارومیه و خرید سوغاتی در این شهر به سوی تبریز راه افتادیم. در درازای مسیر باز هم از کنار دریاچه زیبای ارومیه گذر کردیم، دریاچه‌ای آرام که نور خورشید آن را نوازش می‌کرد.
شهر تبریز هم بخشی از تاریخ کشور را رقم زده است. وارد شهر تبریز که می‌شوی حال و هوای دیگری در آن نمایان است، نخستین جایی که در تبریز از آن بازدید کردیم مقبره‌الشعرا بود دکتر مهرداد سفیری درباره این بنا توضیح داد: «مقبره‌الشعرا (آرامگاه شاعران) یکی از گورستان‌های تاریخی شهر تبریز است که در محله سرخاب است. مقبره‌الشعرا در گذشته با نام‌های حظیره‌الشعرا، حظیره‌القضاه و قبرستان سرخاب نیز نامیده می‌شد. اما شوربختانه گذشت روزگاران و مهم‌تر از آن حوادث طبیعی چون سیل و زلزله، شکل ظاهری آن را از بین برده است».
مقبره‌الشعرا نمادی از شهر تبریز
پژوهش‌های تاریخ نشان می‌دهد مقبره‌الشعرای تبریز، آرامگاه شاعران تبریز پس از زمین‌‌لرزه‌های سال‌‌های ۱۱۹۳ و ۱۱۹۴ هجری قمری و به‌ شوند مدفون ‌شدن بسیاری از شاعران و عارفان بزرگ در این گورستان است و به همین مناسبت در شهریورماه ۱۳۵۰ خورشیدی مسابقه‌ای برای طرح یک بنای یادبود در مقبره‌الشعرا ازسوی روزنامه‌های اطلاعات و کیهان و مجله یغما برگزار شد و پس از چندی پیشنهاد غلام‌‌رضا فرزان ‌مهر، برگزیده و ساخت بنای یادبود آغاز شد. هم‌اکنون این بنای یادبود نماد مقبره‌الشعرا و یکی از نمادهای شهر تبریز به شمار می‌رود. این مجموعه فرهنگی پذیرای میهمانان و گردشگران است. اما مهم‌ترین شاعری که در این گورستان آرام گرفته است، استاد شهریار است که بسیاری از بازدید کنندگان به مزار او ادای احترام می‌کنند.
یکی از گردش‌گاه‌هایی که در تبریز از اقبال بسیاری برخوردار است «ایل گلی» است. این بوستان از سوی مردم تبریز و گردشگران با استقبال بسیاری مواجه شده است. پس از چند ساعتی اقامت در ایل گلی به سوی مسجد کبود راه افتادیم. بنای تاریخی که شوربختانه توجه چندانی به آن نمی‌شود و حتا راهنمای مستقر در آن بنای تاریخی نمی‌دانست که چه زمانی مقرر است این بنا بازسازی شود. دیوارها پر بود از یادگاری و بی‌توجهی به اینکه این بنا بخشی از شناسنامه‌ی تاریخ کشور است و تنها در پیرامون آن غرفه‌هایی ایجاد شده بود تا سوغاتی به فروش برسد و دیگر هیچ!!
 ورنی صنایع‌دستی بانوان روستای صخره‌ای کندوان
واپسین مقصد گردشگری ما در سفر به دور آذربایجان روستای صخره‌ای کندوان بود که گویا نزدیکی معنای آن با تونل کندوان سرچشمه‌ای از همکاری روستانشینان در ساخت تونل کندوان دارد و به پاسداشت ‌آن‌ها است که امروز به تونل کندوان نام‌گذاری شده است. روستای صخره‌ای کندوان در هر فصل از سال حال و هوای ویژه‌ای دارد. به گفته‌ی مردمان این روستا زمستان‌ها از برف پله می‌سازند تا بتوانند زندگی روزمره را از سر بگیرند و در بهار و تابستان میزبان گردشگران باشند و خانه هایی که از سنگ ساخته شده است تا بتوانی ساعتی به دور از دغدغه‌ی روزمره را در آن بگذرانی. سوغات کندوان در کنار عسل گوَن و چهل گیاه، ورنی است که گاه به آن گلیم سوزنی نیز گفته می‌شود، که از سوی دختران و زنان عشایر ارسباران بافته می‌شود. در واقع ورنی نوعی گلیم یک رو یا گلیم فرش‌نما بدون پرز است و به سبک پود پیچی یعنی گذراندن پود اصلی از تار و پیچش نخ خامه به دور نخ‌های تار شکل گرفته و نقش می‌پذیرد. تفاوتی که در بافت گلیم و ورنی وجود دارد این است که در گلیم، بافت به صورت گره‌های بریده انجام می‌شود و نقش‌های آن از سوی پود شکل می‌گیرد و تار به‌وسیله‌ی پود کاملا پوشیده می‌شود، در حالی‌که در بافت ورنی ایجاد طرح و نقوش بر سطح آن توسط پودگذاری اضافی حاصل می‌شود و تار و پود هر دو پوشیده‌است در کنار آن خرید ورنی به اقتصاد این روستای سنگی کمک می‌کند.
سفر به دور آذربایجان کوتاه بود اما داشته‌های ایران‌زمین را بیش از گذشته به رخ کشید از دریاچه ارومیه تا روستای صخره ای کندوان امید آن که این سرزمین آباد بماند.
بوستان ائل‌گلی تبریز
بوستان ائل‌گلی تبریز
فرتورها از سپیده مرادیان 
خبرنگار امرداد: ساناز مرادیان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر