جشنهای گل به گونهی کلی دربردارندهی رفتن به گلستان، پیشکش گل به یکدیگر و گلافشانی کردن در 40 روز نخست بهار است در سراسر ایران برپا میشده است. در شهر مزارشریف، مرکز ولایت بلخ افغانستان نیز این جشن با عنوان «میله گل سرخ» در چهل روز نخست بهار برگزار میشود و آوازهای بنام دارد.
پیترو دلاواله، جهانگرد ایتالیایی در روزگار صفویه در سفرنامهاش از برپایی جشن گل سرخ در اصفهان گزارش میدهد. (سال 1026 مهی (:قمری) آنا کراسنو ولسکا هم از برگزاری این جشن نزدیک به دو سده پیش (در پایان سدهی هجدهم میلادی) در گرمابههای شیراز و سپستر از آن در گورستانهای مهاباد خبر میدهد.
بیهقی در سال 424 مهی برپایی این جشن از سوی والی ری رابازگو کرده است: «و نامه ها پیوسته گشت از ری که: طاهر دبیر، کدخدای ری و آن نواحی به لهو و نشاط و آداب آن مشغول میباشد، و بدانجای تهتک است که یک روز وقت گل طاهر گلافشانی کرد که هیچ ملک بر آن گونه نکند، چنان که میان برگ گل دینار و درم بود که برانداختند و تاش و همهی مقدمان نزدیک بودند، و همگان را دندان مزد داد. چون بازگشتند مستان، وی با غلامان و خاصّگان خویش خلع عذار کردi و تا بدان جایگاه سخف رفت که فرمود تا مشربههای زرین و سیمین آوردند و آن را در علاقه ابریشمین کشید و بر میان بست چون کمری، و تاجی از مورد بافته و با گل سوری بیاراسته، بر سر نهاد و پای کوفت و ندیمان وغلامانش پای کوفتند با گرزها برسر »
واژهها و اصطلاحات نامانوس در تاریخ بیهقی:
خلع عذار کردن: افسار رها کردن (فرهنگ بزرگ سخن ذیل عذار)
علاقه: آویزه (فرهنگ بزرگ سخن)
گرزن: تاج شاهی (فرهنگ بزرگ سخن)
توصیف واله از برپایی این جشن در اصفهان با آنچه بیهقی دربارهی جشن نگاشته، همانندی زیادی دارد. پیترو دلاواله دربارهی جشن گلسرخ میگوید: «مراسمی است که در فصل گل در بهار اجرا میشود و تا موقعی که گل سرخ ادامه دارد به درازا میانجامد. این مراسم که جشن گلسرخ خوانده میشود عبارت است از رقص و آوازهای نامانوس شبانهروزی در اماکن عمومی به خصوص قهوهخانهها. هنگام شب جوانانی که صلاحیت اخلاقی آنان مورد تردید است و حرفهی آنها رقص در اماکن عمومی و قهوهخانهها و سرگرم کردن مردم با بازی و مسخرگی است، در حالی که عدهای آنان را همراهی میکنند و طبقهایی پر از گل بر سر و شمعهایی فراوان و چراغ و مشعل به دست دارند، با خنده و تفریح به سر و روی مردم گل میپاشند و در خواست پول میکنند. در بعضی جاهای دیگر اغلب در خارج از شهر عدهای زن و مرد هنگام روز جمع میشوند و همزمان با بر گزاری، مراسم همانندی به سر و روی یکدیگر گل میافشانند و شادی میکنند.»
اکنون به سنجش مراسمی که در دو منبع یاد شده است میپردازیم:
1 ) درتاریخ بیهقی بانی جشن کدخدای ری است و درسفر نامهی واله بانی خود مردم و بهویژه جوانان هستند.
2) در تاریخ بیهقی برپاکنندهی جشن گل و دینار و درم میافشاند و همگان را دندان مزد میدهد. در گزارش واله مردم متقابلا بر سر و روی یکدیگر گل میافشانند و یا این که جوانان گلافشان کرده، در ازای آن پول طلب میکنند.
3) در تاریخ بیهقی خلع عذار کردن (افسار رها کردن) و پایکوبی مرد و زن (غلامان و خاصگان) با هم آمده است. واله هم از رقص و آوازهای نامانوس شبانهروزی و گردهمایی زن و مرد سخن میگوید.
4) بیهقی شراب نوشی و مشربه بر کمر آویختن و جهانگرد ایتالیایی رونق شبانهروزی قهوه خانهها را بر میشمرد.
5) بیهقی تاج گل برسر نهادن طاهر دبیر و گرزنها بر سر گذاردن ندیمان و غلامان را قید میکند (که تاج طاهر از مورد بافته و با گل سوری بیاراسته است.) واله نیز به طبق گل برسر گرفتن جوانان اشاره می کند.
میبینیم که هر دو گزارش به همانند است، جز این که جشن گل مورد وصف بیهقی از کرم ملوکانه و جشن گلی که واله گزارش میکند خود جوش و مردمی است
دربارهی زمان جشن در هر دو خبر «وقت گل» ذکر شده و سخن دقیقتری به میان نیامده است.
نکتهی دیگری که درتاریخ بیهقی از آن یاد شده است که: برگزاری این جشن را تهتّک و سخف رفتن میدانستهاند. در گزارش واله نیز آمده است که جوانان نه چندان با صلاحیت بر پا دارندگان جشن و لودگی و مسخرگی از ملزومات آن بوده است.
خاستگاهها:
مجلهی آشنا، شماره چهارم، فروردین و اردیبهشت 1370، ص 33، جشن گل سرخ در افغانستان، لطیف پدرام
سفرنامهی پیترو دلاواله، برگردان (:ترجمه) شعاع الدین شفا، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، شماره 327، ص 86
چند چهرهی کلیدی در اساطیر گاه شماری ایرانی، آنا کراسنو ولسکا، برگردان ژاله متحدین، چاپ اول، ص 140
تاریخ بیهقی، تصحیح دکتر فیاض به کوشش دکتر یا حقی، انتشارات دانشگاه فردوسی، پاییز 83، ص 418
تارنمای امرداد - دکتر الهه معروضی، پژوهشگر فرهنگ مردم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر