ریز و کوچک انداماند و پُرهیاهو؛ مانند گنجشکها، اما نه به ناتوانی آنها. با هم سازگارند و در دستههای بزرگ پرواز میکنند. زمانی زیستبوم ایران پهنهای بسیار فراخ و دامنگستر برای آنها بود.
شکارچیان دمار از روزگارشان درآوردند و انسانها آن قدر از آفت کُشها استفاده کردند که زیستبومشان آلوده و بیماریزا شد. اکنون شمارشان کاستی گرفته است و صدایشان آن اندازه بلند نیست که در هیاهوهای انسانی به گوش برسد. «دلیجه کوچک» در بیم و امید بودن و نبودن است.
دلیجه کوچک، گونهای شاهین است. 37 گونه پرندهی شکاری در ردهی شاهینها جای میگیرند. دلیجه کوچک را نباید با دلیجه یکی دانست. این دو تفاوتهایی با هم دارند. جدای از این که رنگ دلیجه کوچک روشنتر از دلیجه است، دُم او هم باریکتر است و هنگام پرواز، بال زدنی نرمتر و رفتاری ملایمتر از دلیجه دارد و همان اندازه که در پرواز سبکبالتر است، در سروصدا کردن و هیاهو، یک سر و گردن بالاتر از دلیجههاست. بسیار هم بیباک است و از این دید دلیجه به گَرد او نمیرسد. یک تفاوت دیگر آن دو در آشیانه ساختن است. دلیجه کوچک گروهی آشیانه میسازد. هر چند این آشیانهگزینی او همراه با گونهای رفتار ویژه است.
گویا چندان آگاهی درست و آمار روشنی از پراکندگی دلیجههای کوچک در دست نیست. پژوهشهای پرندهشناسی ما کاستیهایی دارد که به ناشناختگی حیات وحش ایران میانجامد. این نادانستگی دربارهی دلیجه کوچک، تا بدانجاست که از شمار آنها آگاهی درخور اعتمادی در دست نیست و در این باره تنها با گمانهزنیها میتوان سخن گفت.
با این همه، یکی از بزرگترین جمعیت دلیجههای کوچک ایران در استان گلستان دیده شده است. آنها هر سال گروههای (کُلُنیهای) بسیار بزرگی در شهرستان بندر ترکمن شکل میدهند و زادآوری میکنند. در رستمآباد گیلان نیز میتوان رد و نشان آشکاری از دلیجههای کوچک گرفت. به همینگونه، در فارس و باغهای شهریار در استان تهران، دلیجههای پُر سر و صدا پراکندهاند و زادآوری میکنند.
گویا چندان آگاهی درست و آمار روشنی از پراکندگی دلیجههای کوچک در دست نیست. پژوهشهای پرندهشناسی ما کاستیهایی دارد که به ناشناختگی حیات وحش ایران میانجامد. این نادانستگی دربارهی دلیجه کوچک، تا بدانجاست که از شمار آنها آگاهی درخور اعتمادی در دست نیست و در این باره تنها با گمانهزنیها میتوان سخن گفت.
با این همه، یکی از بزرگترین جمعیت دلیجههای کوچک ایران در استان گلستان دیده شده است. آنها هر سال گروههای (کُلُنیهای) بسیار بزرگی در شهرستان بندر ترکمن شکل میدهند و زادآوری میکنند. در رستمآباد گیلان نیز میتوان رد و نشان آشکاری از دلیجههای کوچک گرفت. به همینگونه، در فارس و باغهای شهریار در استان تهران، دلیجههای پُر سر و صدا پراکندهاند و زادآوری میکنند.
دلیجههای کوچک را باید در درههای باریک و سنگی جستوجو کرد و در شکاف درختان.
اگر در چنان جاهایی تنها گوش بخوابانیم، هیاهوی دلیجههای کوچک را میشنویم که به هرسو بال میزنند و یک آن آرام و قرار ندارند. در شهرها و گسترههایی که دلیجههای کوچک باشند، میتوان آنها را در پیرامون گسترههای انسانساخت دید و گمان پیدا کردنشان را بیشتر دانست. آنها با انسانها بیگانگی نمیکنند. این انسانها هستند که نقشههای ویرانگری برای دلیجههای کوچک دارند!
اگر در چنان جاهایی تنها گوش بخوابانیم، هیاهوی دلیجههای کوچک را میشنویم که به هرسو بال میزنند و یک آن آرام و قرار ندارند. در شهرها و گسترههایی که دلیجههای کوچک باشند، میتوان آنها را در پیرامون گسترههای انسانساخت دید و گمان پیدا کردنشان را بیشتر دانست. آنها با انسانها بیگانگی نمیکنند. این انسانها هستند که نقشههای ویرانگری برای دلیجههای کوچک دارند!
دلیجههای کوچک بیگانهگریز نیستند و رفتارشان اجتماعی است. با هم کنار میآیند و دوست دارند شبها را روی درختان در کنار یکدیگر سپری کنند. گاه شمار آنها روی شاخوبرگ درختان چنان فراوان میشود که شمردنشان آسان نیست.
دلیجههای کوچک پرندههایی شکاریاند و در شکارگری نترس. آنها پنجههای تیز و بُرندهای دارند و منقار کموبیش ستبری که میدانند چگونه از آن در شکار و به دست آوردن خوراک استفاده کنند. نباید فریب جثهی ریز دلیجههای کوچک را خورد. با همهی کوچکی، زرنگ و تندوتیز هستند و در کاروبار خود درنمیمانند. به همهی اینها، بینایی بسیار دلیجههای کوچک را هم باید افزود. آنها چشمانی دوربین و کاونده دارند.
دلیجههای کوچک پرندههایی شکاریاند و در شکارگری نترس. آنها پنجههای تیز و بُرندهای دارند و منقار کموبیش ستبری که میدانند چگونه از آن در شکار و به دست آوردن خوراک استفاده کنند. نباید فریب جثهی ریز دلیجههای کوچک را خورد. با همهی کوچکی، زرنگ و تندوتیز هستند و در کاروبار خود درنمیمانند. به همهی اینها، بینایی بسیار دلیجههای کوچک را هم باید افزود. آنها چشمانی دوربین و کاونده دارند.
چیزی میان 27 تا 37 سانتیمتر اندازهی بدن دلیجههای کوچک است. پا و مچ آنها پَر ندارد و سر و دُمی آبیرنگ و بسیار زیبا دارند. پرهای پشت آنها خوشرنگ است و به رنگ بلوطی همانندی دارد. بهراستی هم زیبا و خوشخراماند و پَرهایشان چشمنواز است. خال و لکه هم ندارند مگر دانههای کم و بیش آشکاری که مانند خال نیستند و شباهت به رشتههایی بریدهبریده دارند. از سویی دیگر، سر و کلهی دلیجههای کوچک همانندی بسیاری به شاهینهای بزرگ جثه دارد. بهویژه چشمان گیرای آنها از همان شیوهی نگاه و نگریستن تیزبین شاهین نشانها دارد.
زمانی که دلیجههای کوچک پرواز میکنند میتوان رویهی زیرین بالها و دُم آنها را دید که بسیار کمرنگ است. بالهای گشودهی دلیجههای کوچک 63 تا 73 سانتی متر درازا دارد. بسیار کم پیش میآید که آنها زمانی که روی شاخهی درختان، یا هر جای دیگری، نشستهاند، درجا بال بزنند. با همهی جستوخیز کردن و بیقراری، دلیجههای کوچک خوشتر دارند که در زمان نشستن بالهایشان را بسته نگه دارند.
دلیجههای کوچک را «دلیجه ناخن سفید» هم نامیدهاند. از آنرو که دلیجههای کوچک، وارون دلیجهها، ناخنهای سفیدی دارند. ناخن دلیجه سیاه است و این نیز یک تفاوت دیگر میان این دو پرنده است.
زمانی که دلیجههای کوچک پرواز میکنند میتوان رویهی زیرین بالها و دُم آنها را دید که بسیار کمرنگ است. بالهای گشودهی دلیجههای کوچک 63 تا 73 سانتی متر درازا دارد. بسیار کم پیش میآید که آنها زمانی که روی شاخهی درختان، یا هر جای دیگری، نشستهاند، درجا بال بزنند. با همهی جستوخیز کردن و بیقراری، دلیجههای کوچک خوشتر دارند که در زمان نشستن بالهایشان را بسته نگه دارند.
دلیجههای کوچک را «دلیجه ناخن سفید» هم نامیدهاند. از آنرو که دلیجههای کوچک، وارون دلیجهها، ناخنهای سفیدی دارند. ناخن دلیجه سیاه است و این نیز یک تفاوت دیگر میان این دو پرنده است.
نر و مادهی دلیجههای کوچک را از رنگ آنها میتوان شناخت. گردن و دُم نرها پَرهای آبی دارد و خاکستری. رنگ روتنهی آنها هم با مادهها تفاوت دارد و بلوطیرنگ است. سر و پشت نرها، خاکستری و آبی است. باز اگر بخواهیم جدایی این دو جنس را بدانیم باید به شکم نرها اشاره کرد که به رنگ صورتی است. مادهها شکم کمرنگتری دارند و پشت سرشان قهوهایرنگ است. اما گِردی دور چشمهای هر دو زرد روشن است. پاهای باریک دلیجههای کوچک رنگی روشن دارد؛ شاید زرد، شاید هم نارنجی. مادهها در زمان زادآوری 3 تا 6 تخم میگذارند.
اما آشیانهسازی دلیجههای کوچک تا اندازهای گوناگون از پرندههای همسان دیگر است. آشیانهی آنها ساختار و طرح هندسی ندارد. یا در شکاف صخرهها زادآوری میکنند و با کبوترها و گنجشکها همراه میشوند، یا در شکاف دیوارهای بلند. در این زمان، کوششی برای شکل دادن به آشیانهی خود نمیکنند. تا آن اندازه که میتوان گفت دلیجههای کوچک لانهساز نیستند. به جای دردسر لانهسازی، گوشه و کنار زمینهای صخرهای، یا درههای تنگ و دامنهی کوهها را برای بیتوته کردن و ماندن، برمیگزینند. این را نباید از تنبلی آنها دانست. پرندهای با آن جستوخیز و هیاهو، تنبل نیست. نیازی به لانهسازی پُر شاخ و برگ نمیبیند. تنها میخواهد جایی که زندگی میکند کنار زمینهای باز و فراخ باشد تا آسودهتر شکار کند و خوراکش را به دست بیاورد. این از ویژگیهای دلیجه کوچک است که در فضاهای باز و گسترده شکار کند.
خوراک دلیجههای کوچک از حشراتی است که پروازکنان از کنار او میگذرند. خزندگان و جوندگان کوچک از پنجههای نیرومند دلیجهی کوچک رهایی ندارند. موشها هم از دست دلیجه ا نمیدانند به کجا پناه ببرند. اما خود دلیجهها از دست گربههای اهلی آسایش ندارند. چرخهی زندگی این گونه است و هر موجود زندهای برای بقا و ماندگاری خود کوشش میکند.
با این همه، انسانها فریبکارتر هستند. شکارچیان، دلیجههای کوچک را زندهگیری میکنند تا طعمهای برای گرفتن پرندگان شکاری باشند. ترفند و حیلهگری از این بیشتر؟
دلیجههای کوچک در شمار گونههای آسیبپذیر حیات وحش جای گرفتهاند. کاهش 30 درصدی شمار آنها در 10 سال گذشته (ویکی پدیا) بسیار نگران کننده است. آنچه بیش از همه به دلیجههای کوچک آسیب زده است استفادهی بیاندازهی انسان از حشرهکشها است و نیز ویران کردن زیستبوم آنها. داد، از دست انسان!
در دههی 50 خورشیدی نشان دلیجههای کوچک را در البرز، جنوب خاوری دریای کاسپین، شمال خراسان و باختر زاگرس میشد گرفت. جوجهآوری آنها تا زیستبوم مرکزی فارس نیز ادامه داشت. اکنون حالوروز دلیجههای کوچک به آن خوبی نیست و زیستگاهشان کوچک شده است؛ همانند جثههایشان که ریز و کوچک است.
اما آشیانهسازی دلیجههای کوچک تا اندازهای گوناگون از پرندههای همسان دیگر است. آشیانهی آنها ساختار و طرح هندسی ندارد. یا در شکاف صخرهها زادآوری میکنند و با کبوترها و گنجشکها همراه میشوند، یا در شکاف دیوارهای بلند. در این زمان، کوششی برای شکل دادن به آشیانهی خود نمیکنند. تا آن اندازه که میتوان گفت دلیجههای کوچک لانهساز نیستند. به جای دردسر لانهسازی، گوشه و کنار زمینهای صخرهای، یا درههای تنگ و دامنهی کوهها را برای بیتوته کردن و ماندن، برمیگزینند. این را نباید از تنبلی آنها دانست. پرندهای با آن جستوخیز و هیاهو، تنبل نیست. نیازی به لانهسازی پُر شاخ و برگ نمیبیند. تنها میخواهد جایی که زندگی میکند کنار زمینهای باز و فراخ باشد تا آسودهتر شکار کند و خوراکش را به دست بیاورد. این از ویژگیهای دلیجه کوچک است که در فضاهای باز و گسترده شکار کند.
خوراک دلیجههای کوچک از حشراتی است که پروازکنان از کنار او میگذرند. خزندگان و جوندگان کوچک از پنجههای نیرومند دلیجهی کوچک رهایی ندارند. موشها هم از دست دلیجه ا نمیدانند به کجا پناه ببرند. اما خود دلیجهها از دست گربههای اهلی آسایش ندارند. چرخهی زندگی این گونه است و هر موجود زندهای برای بقا و ماندگاری خود کوشش میکند.
با این همه، انسانها فریبکارتر هستند. شکارچیان، دلیجههای کوچک را زندهگیری میکنند تا طعمهای برای گرفتن پرندگان شکاری باشند. ترفند و حیلهگری از این بیشتر؟
دلیجههای کوچک در شمار گونههای آسیبپذیر حیات وحش جای گرفتهاند. کاهش 30 درصدی شمار آنها در 10 سال گذشته (ویکی پدیا) بسیار نگران کننده است. آنچه بیش از همه به دلیجههای کوچک آسیب زده است استفادهی بیاندازهی انسان از حشرهکشها است و نیز ویران کردن زیستبوم آنها. داد، از دست انسان!
در دههی 50 خورشیدی نشان دلیجههای کوچک را در البرز، جنوب خاوری دریای کاسپین، شمال خراسان و باختر زاگرس میشد گرفت. جوجهآوری آنها تا زیستبوم مرکزی فارس نیز ادامه داشت. اکنون حالوروز دلیجههای کوچک به آن خوبی نیست و زیستگاهشان کوچک شده است؛ همانند جثههایشان که ریز و کوچک است.
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر