هیچ پرندهای به پرواز او نمیرسد. در یک چشم به هم زدن از جایی به جای دیگر میرود و شکارش را درمانده و زمینگیر میکند. نگاه او خیره و بُرا است و دورترین مسافت را میکاود. بالهای گشودهاش، شهپری سایهافکن است. تیزچنگال و بلندپرواز است و با فرودی ناگهانی طعمهاش را میرباید. نمادی از شکوه و اقتدار است و چیرگی بر قلمرویی که او بر فراز آن پرواز میکند.
همین است که دل از پرندهبازان بُرده است و برای به دام انداختنش از پرداخت هیچ هزینهای پروا ندارند. میخواهند به چنگش بیاورند و او را به جان پرندههای شکاری دیگر بیندازند تا هوسهای کودکانه خود را فروبنشانند. عربهای حاشیهنشین خلیجفارس برای زندهگیری بالابانها پولهای گزاف از کیسهی بادآورده خود هزینه کردهاند.
بالابانها بزرگترین گونهی شاهینها هستند و سریعترین پرندهی جهان. گاه سرعت پرواز آنها به 320 کیلومتر در ساعت میرسد. چنان شتاب میگیرند و به یکباره بر سر طعمهی خود فرود میآیند که شگفتآور است. اما ویژگی شاهینها را ندارند که با شیرجه زدن، شکار خود را میربایند. بالابان از اوج آسمان به سوی طعمهاش میآید و در پروازی افقی به آن نزدیک میشود و به ناگاه طعمه را از زمین میرباید. توان مانوردهی این پرندهی باشکوه، شگفتآور است.
پرندهبازان عرب برای داشتن بالابانها به هر دری می زنند. چنان ولخرجیهایی میکنند که باورپذیری آن دشوار است. بالابانها را نماد و الگوی طایفه و خاندان خود فرض میکنند و این نماد خانوادگی را به جان هوبرهها و دیگر پرندگان شکاری میاندازند. آنها نمایندگان خود را به اینسو و آنسو میفرستند و پرندهی شکاری را گاه تا دو میلیارد تومان میخرند (خبرگزاری مهر؛ یک خرداد 1398). اینکه در این میان چرخهی زیست بوم آسیب ببیند و بالابانهای فرازجو فرسنگها از زیستگاهشان دور بمانند، گویا اهمیت و ارزشی برای آنها ندارد. نماد طایفه و عشیره مهمتر است!
شمار بالابانیهایی که هر سال برای شیخهای عرب خریداری میشود، سرسامآور است. برآورد آمار نشان میدهد که سالانه نردیکبه 4000 پهله برای عربستان، 1000 پهله برای قطر و 500 تا 1000 پهله برای هر یک از کشورهای کویت، بحرین و امارات شکار و خریداری میشود (ویکی پدیا).
گزارشها از زنده گیری بالابانها دل هر دوستدار زیستبومی را به درد میآورد. قاچاقچیان، این پرندههای شکاری را با چشمانی بسته و پاهایی دربند، پنهانی به کشورهای پیرامون خلیج فارس میبرند. در شهریور ماه 1397 در استان بوشهر محمولهای بزرگ از پرندگان شکاری کشف شد که راهی کشورهای عربی بود. ارزش مالی این محموله 4 میلیارد و 920 میلیون تومان برآورده شده بود (خبرگزاری ایرنا). در گزارشی دیگر، یکی از شیخهای امارات پذیرفته بود 200 میلیون تومان برای بالابان ایرانی پرداخت کند. پرندهی قاچاق شده او در آبادان کشف و به محیط زیست برگردانده شد (خبرگزاری رکنا- 26 شهریور 1397).
پرندهبازان عرب برای داشتن بالابانها به هر دری می زنند. چنان ولخرجیهایی میکنند که باورپذیری آن دشوار است. بالابانها را نماد و الگوی طایفه و خاندان خود فرض میکنند و این نماد خانوادگی را به جان هوبرهها و دیگر پرندگان شکاری میاندازند. آنها نمایندگان خود را به اینسو و آنسو میفرستند و پرندهی شکاری را گاه تا دو میلیارد تومان میخرند (خبرگزاری مهر؛ یک خرداد 1398). اینکه در این میان چرخهی زیست بوم آسیب ببیند و بالابانهای فرازجو فرسنگها از زیستگاهشان دور بمانند، گویا اهمیت و ارزشی برای آنها ندارد. نماد طایفه و عشیره مهمتر است!
شمار بالابانیهایی که هر سال برای شیخهای عرب خریداری میشود، سرسامآور است. برآورد آمار نشان میدهد که سالانه نردیکبه 4000 پهله برای عربستان، 1000 پهله برای قطر و 500 تا 1000 پهله برای هر یک از کشورهای کویت، بحرین و امارات شکار و خریداری میشود (ویکی پدیا).
گزارشها از زنده گیری بالابانها دل هر دوستدار زیستبومی را به درد میآورد. قاچاقچیان، این پرندههای شکاری را با چشمانی بسته و پاهایی دربند، پنهانی به کشورهای پیرامون خلیج فارس میبرند. در شهریور ماه 1397 در استان بوشهر محمولهای بزرگ از پرندگان شکاری کشف شد که راهی کشورهای عربی بود. ارزش مالی این محموله 4 میلیارد و 920 میلیون تومان برآورده شده بود (خبرگزاری ایرنا). در گزارشی دیگر، یکی از شیخهای امارات پذیرفته بود 200 میلیون تومان برای بالابان ایرانی پرداخت کند. پرندهی قاچاق شده او در آبادان کشف و به محیط زیست برگردانده شد (خبرگزاری رکنا- 26 شهریور 1397).
زندهگیری و قاچاق بالابانها به کشورهای پیرامون خلیجفارس، نسل آنها را تا آستانهی از میان رفتن پیش بُرده است. بالابانهای بلند پرواز که هیچ شکاری از دید آنها پنهان نمیماند، خود گرفتار دام و نیرنگ شکارچیان میشوند و زمانی چشمان پوشیدهشان را باز میکنند که کیلومترها دورتر از زیستگاهشان، در دستان اعراب خلیجفارس اسیر و درمانده شدهاند. هیچ فروافتادنی شادیبخش نیست!
بالابانها تارکی سفید دارند. نوار تا اندازهای کم پیدا زیر تنه و پشت چشم آنها هست. درازای این پرندهی شکاری به 47 تا 55 سانتی متر میرسد اما بالابانهای ایران اندکی کوچکتر هستند و 40 سانتی متر درازا دارند. وزن آنها به 700 تا 1300 گرم میرسد. بالابانها را از تیرهی شاهینها و دستهی سیاهچشمها بهشمار میآورند و پس از شاهینهای شُنقار، یا بازهای سیاهچشم، بزرگترین گونهی شاهینها شناخته شدهاند. اما در ایران شاهینی به بزرگی بالابان دیده نشده است.
بالابانها تارکی سفید دارند. نوار تا اندازهای کم پیدا زیر تنه و پشت چشم آنها هست. درازای این پرندهی شکاری به 47 تا 55 سانتی متر میرسد اما بالابانهای ایران اندکی کوچکتر هستند و 40 سانتی متر درازا دارند. وزن آنها به 700 تا 1300 گرم میرسد. بالابانها را از تیرهی شاهینها و دستهی سیاهچشمها بهشمار میآورند و پس از شاهینهای شُنقار، یا بازهای سیاهچشم، بزرگترین گونهی شاهینها شناخته شدهاند. اما در ایران شاهینی به بزرگی بالابان دیده نشده است.
بالابانها که «چَرخ» نیز نامیده میشوند، رنگآمیزی گوناگونی دارند. از خاکستری تیره گرفته تا قهوهای روشن و خرمایی. بالابانهای سیاهوسفید هم دیده شدهاند. این رنگآمیزی گوناگون، به چگونگی زیست بوم آنها بازمیگردد.
نترسی و بیپروایی ویژگی برجستهی بالابانها است. از اینکه به جانوران نیرومندتر از خود یورش بیاورند، هراسی ندارند. یک ویژگی دیگر، تیزبینی و بینایی شگفت آنها است. آنچه انسان حتا توان دیدن آن را ندارد، بالابانها به سرعت میبینند. از اینرو، سخن گزافی نخواهد بود اگر بپنداریم هیچ جنبندهای از تیررس نگاه بالابانها دور نمیماند.
این پرندهی زیبا و نیرومند، در دشتهای کمدرخت زندگی میکند. کوهستانها و کوهپایهها جولانگاه اوست و آشیانهاش را در شکاف صخرهها میسازد. گاه نیز خوش دارد آشیانهی خود را بر فراز درختان بنا کند.
بالابانها در زیستبوم ایران دیده میشوند. زمانی شمار آنها فراوان بود اما چندی است که کاهش یافتهاند. بالابانهای ایران دو گونهاند؛ یکی کوچرو که هر سال از کشورهای شمالی دریای کاسپین به ایران میآیند و زمستانگذرانی میکنند؛ دیگری بالابانهای بومی ایران. بومیها در گسترهی باختری (:غربی) ایران به چشم میآیند. بالابانهای کوچرو از امرداد تا شهریورماه راهی ایران میشوند.
در سال 2003 میلادی چنین برآورد کرده بودند که 3600 تا 4400 جفت بالابان در جهان یافت میشود (ویکی پدیا). شاید با ناامن شدن زیستبوم جهانی بالابانها و زندهگیری آنها، اکنون شمارشان از آن هم کمتر شده باشد. بهویژه آنکه پرندهبازان به بالابانهای ماده، از آنرو که در شکار پرندههای بزرگتر چیره دستاند، رغبت بیشتری دارند. همین مساله سبب نابرابری و نامتعادل شدن جمعیت بالابان شده است و شمار آنها را کاستی داده است.
زمان تخمگذاری بالابانها در ماههای اردیبهشت تا تیرماه است. نزدیک به یک ماه روی تخمها میخوابند و 3 تا 5 جوجه زادآوری میکنند.
پستانداران کوچکی مانند موش خرماها و سنجابهای زمینی شکار اصلی آنها است. به ویژه در ربودن سنجابها کممانند هستند. آنها جانوران روزگرد را به سادگی شکار میکنند و هرجا که پهنهای آبی باشد پرندگان را هم طعمهی خود میسازند.
نترسی و بیپروایی ویژگی برجستهی بالابانها است. از اینکه به جانوران نیرومندتر از خود یورش بیاورند، هراسی ندارند. یک ویژگی دیگر، تیزبینی و بینایی شگفت آنها است. آنچه انسان حتا توان دیدن آن را ندارد، بالابانها به سرعت میبینند. از اینرو، سخن گزافی نخواهد بود اگر بپنداریم هیچ جنبندهای از تیررس نگاه بالابانها دور نمیماند.
این پرندهی زیبا و نیرومند، در دشتهای کمدرخت زندگی میکند. کوهستانها و کوهپایهها جولانگاه اوست و آشیانهاش را در شکاف صخرهها میسازد. گاه نیز خوش دارد آشیانهی خود را بر فراز درختان بنا کند.
بالابانها در زیستبوم ایران دیده میشوند. زمانی شمار آنها فراوان بود اما چندی است که کاهش یافتهاند. بالابانهای ایران دو گونهاند؛ یکی کوچرو که هر سال از کشورهای شمالی دریای کاسپین به ایران میآیند و زمستانگذرانی میکنند؛ دیگری بالابانهای بومی ایران. بومیها در گسترهی باختری (:غربی) ایران به چشم میآیند. بالابانهای کوچرو از امرداد تا شهریورماه راهی ایران میشوند.
در سال 2003 میلادی چنین برآورد کرده بودند که 3600 تا 4400 جفت بالابان در جهان یافت میشود (ویکی پدیا). شاید با ناامن شدن زیستبوم جهانی بالابانها و زندهگیری آنها، اکنون شمارشان از آن هم کمتر شده باشد. بهویژه آنکه پرندهبازان به بالابانهای ماده، از آنرو که در شکار پرندههای بزرگتر چیره دستاند، رغبت بیشتری دارند. همین مساله سبب نابرابری و نامتعادل شدن جمعیت بالابان شده است و شمار آنها را کاستی داده است.
زمان تخمگذاری بالابانها در ماههای اردیبهشت تا تیرماه است. نزدیک به یک ماه روی تخمها میخوابند و 3 تا 5 جوجه زادآوری میکنند.
پستانداران کوچکی مانند موش خرماها و سنجابهای زمینی شکار اصلی آنها است. به ویژه در ربودن سنجابها کممانند هستند. آنها جانوران روزگرد را به سادگی شکار میکنند و هرجا که پهنهای آبی باشد پرندگان را هم طعمهی خود میسازند.
سازمان جهانی حفاظت از محیط زیست، بالابانها را گونهی «در معرض انقراض» دانسته است. در ایران نیز، به مانند هر جای دیگری که پروازگاه بالابانهاست، شمار آنها هر ساله کمتر و کمتر میشود (ایرنا). ویرانی زیستگاه بالابانها یکی از دلایل کاهش جمعیت آنها است. دفن و نابودی غیراصولی پسماندهای شهری، بیمارستانی و پسماندهای کشتارگاهها دیگر سبب این کاهش جمعیت است. این آلایندهها در طبیعت رها میشوند و نهتنها برای بالابانها، بلکه برای دیگر پرندگان و جانوران نیز مسمومیتهای میکروبی به وجود میآورند و به مرگومیر آنها دامن میزند.
از دیگر سببهای کاهش بالابانها را دکلهای فشار متوسط باید دانست. گزارشهای بسیاری از برخورد این پرنده به دکلها و برق گرفتگی آنها شنیده شده است. شکار بیرویه آنها، که پیشتر به آن اشاره شد، از دیگر سببهای کم پیدا شدن بالابان ها است.
بالابان گویا واژهای است که از زبان قومهای تُرکتبار آسیای میانه به زبان ما راه یافته است. آن ها به «دیده بان» و «نگهبان برج و بارو»، بالابان میگویند (ویکی واژه).
از دیگر سببهای کاهش بالابانها را دکلهای فشار متوسط باید دانست. گزارشهای بسیاری از برخورد این پرنده به دکلها و برق گرفتگی آنها شنیده شده است. شکار بیرویه آنها، که پیشتر به آن اشاره شد، از دیگر سببهای کم پیدا شدن بالابان ها است.
بالابان گویا واژهای است که از زبان قومهای تُرکتبار آسیای میانه به زبان ما راه یافته است. آن ها به «دیده بان» و «نگهبان برج و بارو»، بالابان میگویند (ویکی واژه).
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر