ارزش خود را میشناسند. میدانند زیبا و کمیاباند. بیسبب نیست که مغرورند و رفتاری بلندپروازانه دارند. اهل پنهان شدن هم نیستند. هم روزها را اینسو و آنسو پرسه میزنند هم شبگردند. اما شمارشان روزبهروز کاستی میگیرد و رد و نشانشان کمیابتر میشود. شکار و نابودی زیستگاههای «قوچ ارمنی» زندگی را برای آنها سخت کرده است.
قوچ ارمنی را از زیرگونهی گوسفندهای وحشی میدانند و به دو گروه بخشبندی میکنند؛ یکی قوچ وحشی اوریال و دیگری قوچ وحشی ارمنی. گروه نخست را در ردهی خاوریها (:شرقیها) جا میدهند و گروه دوم را در دستهی باختریها (:غربیها). اوریالها شاخهای بلند و حلزونی شکلی دارند. اما قوچ ارمنی خمیدگی شاخش به طرف بالای گردن است. درگونههای دیگر قوچ، چنین شکلی از شاخ دیده نمیشود. افزونبر این که شاخ قوچ ارمنی، زاویهی شاخِ دیگر قوچها را ندارد.
قوچ ارمنی یک ویژگی آشکار دارد که آنرا از گونهی اوریال جدا میکند. آن ویژگی چنین است که گونهی ارمنی این قوچ در کوههایی زندگی میکند که فراز و بلندای کمتری دارد. اما اگر بخواهیم نشانهی دیگری برای جدایی این دو قوچ برشماریم باید به لکهی سفیدرنگی اشاره کنیم که در کمر قوچ ارمنی دیده میشود. آن لکهی سفید را گاه «آلاکمر» هم مینامند.
قوچ ارمنی یک ویژگی آشکار دارد که آنرا از گونهی اوریال جدا میکند. آن ویژگی چنین است که گونهی ارمنی این قوچ در کوههایی زندگی میکند که فراز و بلندای کمتری دارد. اما اگر بخواهیم نشانهی دیگری برای جدایی این دو قوچ برشماریم باید به لکهی سفیدرنگی اشاره کنیم که در کمر قوچ ارمنی دیده میشود. آن لکهی سفید را گاه «آلاکمر» هم مینامند.
اما چرا این قوچ را ارمنی مینامند؟ به این دلیل روشن که این قوچ را در مرز ایران و ارمنستان میتوان یافت. یا درستتر بگوییم، در ارمنستان، نخجوان و برخی زیستگاههای حیات وحش ایران. از همینرو، به نام قوچ ارمنی شناخته میشود.
قوچ ارمنی در ایران پراکنده است؛ هرچند نسل آن به سرعت در حال نابودی و از میان رفتن است و گونهای «در خطر انقراض» شناخته میشود. در آذربایجان تا زنجان، همدان، اراک، کردستان، ایلام و شمال یاختری خوزستان، رد و نشانی از قوچ ارمنی میتوان جست و یافت؛ اما کم و گسسته.
گویا در «جزیره کبودان»، در دریاچهی ارومیه، بیشترین قوچ ارمنی را میشد یافت؛ یا هنوز هم شاید بتوان یافت. در کبودان گونههای بسیاری از پستانداران زندگی میکنند. پوشش گیاهی خوب این جزیره، امکان زیست حیات وحش را فراهم میکند. قوچ ارمنی را در گسترهی حفاظت شدهی «انگوران» هم میتوان دید. این گستره در مرز استانهای آذربایجان غربی، زنجان و کردستان جای دارد. 30 هزار هکتار از این گستره پناهگاه حیات وحش است. به همینگونه در «هفتاد قله» اراک نیز قوچهای ارمنی یافت میشوند. در منطقه آزاد ماکو، در روستای «نظمی کندی»، سایت بازآوری (تکثیر) قوچ ارمنی ساخته شده است. این را هم بگوییم که برخی، گوسفندهای وحشی البرز مرکزی ایران را آمیختهای از قوچ ارمنی و قوچ اوریال میدانند. هر چند این دیدگاه چالشبرانگیز است و میتوان دربارهی درستی یا نادرستی آن سخن گفت.
قوچ ارمنی در ایران پراکنده است؛ هرچند نسل آن به سرعت در حال نابودی و از میان رفتن است و گونهای «در خطر انقراض» شناخته میشود. در آذربایجان تا زنجان، همدان، اراک، کردستان، ایلام و شمال یاختری خوزستان، رد و نشانی از قوچ ارمنی میتوان جست و یافت؛ اما کم و گسسته.
گویا در «جزیره کبودان»، در دریاچهی ارومیه، بیشترین قوچ ارمنی را میشد یافت؛ یا هنوز هم شاید بتوان یافت. در کبودان گونههای بسیاری از پستانداران زندگی میکنند. پوشش گیاهی خوب این جزیره، امکان زیست حیات وحش را فراهم میکند. قوچ ارمنی را در گسترهی حفاظت شدهی «انگوران» هم میتوان دید. این گستره در مرز استانهای آذربایجان غربی، زنجان و کردستان جای دارد. 30 هزار هکتار از این گستره پناهگاه حیات وحش است. به همینگونه در «هفتاد قله» اراک نیز قوچهای ارمنی یافت میشوند. در منطقه آزاد ماکو، در روستای «نظمی کندی»، سایت بازآوری (تکثیر) قوچ ارمنی ساخته شده است. این را هم بگوییم که برخی، گوسفندهای وحشی البرز مرکزی ایران را آمیختهای از قوچ ارمنی و قوچ اوریال میدانند. هر چند این دیدگاه چالشبرانگیز است و میتوان دربارهی درستی یا نادرستی آن سخن گفت.
قوچ ارمنی حیوانی اجتماعی است. به این معنا که گروهی زندگی میکند. اما یک رفتار قوچ ارمنی ماده، درخور توجه است. مادهها به همراه قوچهای جوانتر، گروه جداگانهای شکل میدهند و از دستهی نرهای بالغ فاصله می گیرند. سبب چنین رفتاری چندان پیدا نیست.
حس بویایی قوچ ارمنی شگفتانگیز است. خطر را بو میکشد و به سرعت درمییابد. بینایی او نیز بسیار قوی است و میتواند تا دوردستها را بهخوبی ببیند. آنها روزگرد هستند. با این همه، گاه شبها نیز در پیرامون زیستگاهشان پرسه میزنند و به شبگردیهای گروهی میپردازند.
قوچهای ارمنی در زیر گلو و سینه موهای کوتاهی دارند. رنگ آن موها تیره است؛ گاه قهوهای و گاه سیاه. یک نکتهی دیگر به شاخ آنها بازمی گردد، هرچه نرها شاخهای خمیده و باشکوهی دارند، مادهها بدون شاخ هستند؛ یا شاخ آنها بسیار کوتاه و کوچک است.
فصل جفتگیری قوچ ای ارمنی از میانهی آذرماه است تا پایان اردیبهشت. اندازهی سر و تنهی آنها به 140 سانتیمتر میرسد و بلندی آنها به 80 سانتیمتر. قوچهای ارمنی بالغ گاه وزنی تا 65 کیلوگرم هم دارند.
قوچهای ارمنی خوراک خود را از علوفه و بوتهها به دست میآورند. خوراک سرشاخهای هم دارند؛ هرچند کمتر از کل و بُزها سرشاخهخوار هستند. دربارهی خوراک قوچهای ارمنی این نکته مهم است که آنها همیشه بهترین علوفه و یونجه را میخورند و آن اندازه عادت غذایی دشوارپسندی دارند که اگر خوراک آنها تازه و از گونهی بهترین یونجه نباشد، به آن لب نمیزنند و ترجیح میدهند گرسنه بمانند یا به جستوجوی خوراک بهتر و تازهتری بروند. آب هم باید سرد باشد تا بنوشند. میانهای با آبهای مانده و گرم ندارند. از این دید، رفتار آنها شگفتآور است.
این قوچها زندگی طولانی ندارند. 10 سال یا شاید هم 13 سال بیشتر دوام نمیآورند. نسل آنها رو به نیستی است؛ از آنرو که در سالهای گذشته زیستگاهها و آبشخورهای آنها یا ویران شده یا به آن دستدرازی شده است و کاربری دیگری یافتهاند. شکار بیرویه نیز آنها را مانند بسیاری دیگر از حیات وحش ایران، در تنگنا انداخته است و شمارشان را بسیار کاسته است. بهویژه گرفتن برههای آنها رفتار ستمگرانهای است که شکارچیان با این جانور زیبا و بیآزار میکنند. آنچه انسان بر سر این گونه از حیات وحش آورده است بسیار بیشتر از شکارگران طبیعی آنهاست؛ یعنی گرگها، پلنگها و یوزها.
قوچ ارمنی را در زبان تُرکی «آرگالی» میگویند. آنها از زیباترین و باشکوهترین حیات وحش ایران به شمار میروند. هنوز هم میتوان با نگهداری از زیستگاههای آنها و جلوگیری از شکارشان، نسل این قوچ خوشخرام و مغرور را حفظ کرد و جلو از میان رفتن یکی از سرمایههای حیات وحش ایران را گرفت.
حس بویایی قوچ ارمنی شگفتانگیز است. خطر را بو میکشد و به سرعت درمییابد. بینایی او نیز بسیار قوی است و میتواند تا دوردستها را بهخوبی ببیند. آنها روزگرد هستند. با این همه، گاه شبها نیز در پیرامون زیستگاهشان پرسه میزنند و به شبگردیهای گروهی میپردازند.
قوچهای ارمنی در زیر گلو و سینه موهای کوتاهی دارند. رنگ آن موها تیره است؛ گاه قهوهای و گاه سیاه. یک نکتهی دیگر به شاخ آنها بازمی گردد، هرچه نرها شاخهای خمیده و باشکوهی دارند، مادهها بدون شاخ هستند؛ یا شاخ آنها بسیار کوتاه و کوچک است.
فصل جفتگیری قوچ ای ارمنی از میانهی آذرماه است تا پایان اردیبهشت. اندازهی سر و تنهی آنها به 140 سانتیمتر میرسد و بلندی آنها به 80 سانتیمتر. قوچهای ارمنی بالغ گاه وزنی تا 65 کیلوگرم هم دارند.
قوچهای ارمنی خوراک خود را از علوفه و بوتهها به دست میآورند. خوراک سرشاخهای هم دارند؛ هرچند کمتر از کل و بُزها سرشاخهخوار هستند. دربارهی خوراک قوچهای ارمنی این نکته مهم است که آنها همیشه بهترین علوفه و یونجه را میخورند و آن اندازه عادت غذایی دشوارپسندی دارند که اگر خوراک آنها تازه و از گونهی بهترین یونجه نباشد، به آن لب نمیزنند و ترجیح میدهند گرسنه بمانند یا به جستوجوی خوراک بهتر و تازهتری بروند. آب هم باید سرد باشد تا بنوشند. میانهای با آبهای مانده و گرم ندارند. از این دید، رفتار آنها شگفتآور است.
این قوچها زندگی طولانی ندارند. 10 سال یا شاید هم 13 سال بیشتر دوام نمیآورند. نسل آنها رو به نیستی است؛ از آنرو که در سالهای گذشته زیستگاهها و آبشخورهای آنها یا ویران شده یا به آن دستدرازی شده است و کاربری دیگری یافتهاند. شکار بیرویه نیز آنها را مانند بسیاری دیگر از حیات وحش ایران، در تنگنا انداخته است و شمارشان را بسیار کاسته است. بهویژه گرفتن برههای آنها رفتار ستمگرانهای است که شکارچیان با این جانور زیبا و بیآزار میکنند. آنچه انسان بر سر این گونه از حیات وحش آورده است بسیار بیشتر از شکارگران طبیعی آنهاست؛ یعنی گرگها، پلنگها و یوزها.
قوچ ارمنی را در زبان تُرکی «آرگالی» میگویند. آنها از زیباترین و باشکوهترین حیات وحش ایران به شمار میروند. هنوز هم میتوان با نگهداری از زیستگاههای آنها و جلوگیری از شکارشان، نسل این قوچ خوشخرام و مغرور را حفظ کرد و جلو از میان رفتن یکی از سرمایههای حیات وحش ایران را گرفت.
در تازهترین خبر، رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بیجار، از بازپروری و تکثیر قوچ و میش ارمنی که اندمیک شهرستان بیجار است در سایت تکثیر و پرورشِ منطقهی حفاظتشدهی بیجار خبر داد و گفت: در صورت زادآوری گونهی قوچ و میش ارمنی و بالا رفتن شمار این گونهی در خطر، آنها به زیستگاههای منطقهی حفاظتشده انتقال پیدا خواهند کرد.(تابناک، 30 اردیبهشتماه 1399 خورشیدی).
هفتهی گذشته هم از دوقلوزایی میشهای ارمنی در منطقهی حفاظت شدهی بیجار خبرهایی رسیده بود که در صورت ادامهی حفاظت از این گونهی جانوری زیبا امیدها برای ماندگاری آن بیشتر میشود.
خبرنگار امرداد: سپینود جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر