۳ خرداد ۱۳۹۹

ایران زیبای من - دره عشق؛ پوششی از مخمل سبز

زیبایی زیست‌بوم استان چهارمحال و بختیاری بی‌نیاز از یادآوری و پافشاری است. جای‌جای آن بوم‌و‌بر دیرینه، سرشار از شگفتی‌ها و زیبایی‌هایی است که چشم‌ها را خیره می‌سازد و هر نگرنده‌ای را به ستایش وامی‌دارد. یکی از جلوه‌گری‌ها و خودنمایی‌های زنده‌وَش چهارمحال و بختیاری، «دره عشق» است. آن دره، در دلربایی و فریبندگی کمتر همتایی دارد.

نمی‌دانیم از نیکبختی است یا شوربختی که «دره‌ی عشق» آن‌چنان که باید شناخته شده نیست. نیکبختی از آن دید که هنوز گردشگران دور و نزدیک آن‌اندازه گام در آنجا نگذاشته‌اند که زیست‌بومش را پایمال و خراب کنند؛ شوربختی از آن‌رو که افسوس است جایی بدان نقشینگی و دلپذیری از چشم‌ها پنهان بماند، یا کمتر دیده شود.
دره‌ی عشق در نزدیک بخش «ناغان» در شهر «کیار» جای دارد و در راهی است که شهرکُرد را به ایذه می‌رساند. کیار زمانی از بخش‌های خان‌نشین بختیاری بوده است. خاستگاه شماری از نام‌آوران مشروطیت ایران، به این شهر بازمی‌گردد.
پس از گذر از جاده‌ی پُرپیچ‌وخم شهرکرد به ایذه است که به روستای «جوزان» و سپس «دروک» خواهیم رسید و در ادامه‌ی راه، دره‌ی عشق را پیش‌روی خود خواهیم دید. از شهرکرد تا دره‌ی عشق، 123 کیلومتر راه است.
نمی‌دانیم چه کسی نام «عشق» را به این دره داده است. بومی‌ها داستان و افسانه‌ای به یاد سپرده‌اند تا دلیلی برای آن نام‌گذاری باشد. می‌گویند که در گذشته‌های دور، دو دلداده و دلباخته‌ در این‌سوی و آن‌سوی رودخانه بوده‌اند که برای رسیدن به هم چاره‌ای نداشتند جز آنکه از رودخانه بگذرند. در آن روز و روزگار هنوز پُلی بر روی رودخانه ساخته نشده بود. اما از بختِ بد، آب خروشان دره، آن‌ها را با خود می‌بَرد و ناکام می‌گذارد.
راست ‌و ناراست آن داستان را نمی‌دانیم. چندان پیگیر راستی آن هم نباید بود. مهم نام زیبایی است که بر این دره‌‌ی زیباتر، نقش بسته است. دلیلش هرچه می‌خواهد باشد!
سپس‌تر پُلی فلزی بر روی رود بستند. شاید بدان سبب که دیگر هیچ عاشق و معشوقی در رودخانه نیفتند! آن پُل در راهی که به دره‌ی عشق می‌رسد، ساخته شده است. از جنس سیم و فلز است و بسیار ستبر. بدان اندازه که 8 لایه سیم را به هم پیچیده‌اند و با میخچه‌ها، استوار بسته‌اند. دیواره و کف پُل نیز با تخته‌های چوبی پوشانده شده است. این پُل تا دیرزمانی جای گذر عشایر و دام‌هایشان بود. اکنون از آن کوچ و گذرها، چندان خبری نیست.
رودی که دره‌ی عشق را پُرجوش و خروش می‌پیماید، رود زندگی بخش کارون است؛ طولانی‌ترین رود ایران. بخش بسیاری از زیبایی و دل‌انگیزی دره‌ی عشق به گذر پُرهیاهوی همین رود بازمی‌گردد. کارون در راه‌سپاری خود زمین‌ها و درختان را سیراب می‌سازد و زیستگاهی امن و آبادان برای حیات وحش و انسان فراهم می‌کند.
آب‌و‌هوای دره‌ی عشق، مانند خودِ عشق، گرم و سرد است. گاه در یک‌جای دره هوا سرد و اندکی آزارنده است و در جای دیگر همان دره هوا گرم و دلخواه است. این دوگانگی اقلیم دره‌ی عشق از آن‌روست که از یک‌سو بلندای کناره‌های رودخانه‌ای که از میان آن می‌گذرد، کم است و از سوی دیگر، ارتفاعات دره چنان با فاصله‌ای کم از یک‌دیگر جای گرفته‌اند که آب‌و‌هوایی گوناگون پدید می‌آورند. در فاصله‌ای دو یا سه هزارمتری می‌توان آن دگرگونی آب‌و‌هوایی را به خوبی حس کرد و دریافت.
این دگرگونی آب‌و‌هوایی بر روی جنس سنگ‌ها و دیواره‌ی صخره‌ها نیز اثر گذاشته و آن‌ها را متفاوت کرده است. این را هم یادآوری کنیم که گستره‌ی دره‌ی عشق در جایی است که یکی از مهم‌ترین گسل‌های زاگرس است. از این‌رو، از دید زمین‌شناسی نیز ارزش بسیار دارد.
دره‌ی عشق سرشار و مالامال از آبشارها است. آبشارهایی که شماری از آن‌ها فصلی است و در ماه‌های بارندگی، جاری‌اند و در ماه‌های گرم ناپیدا. شماری دیگر نیز همیشگی‌اند. بلندترین آبشار دره‌ی عشق 100 متر بلندا دارد. از دل کوه سرریز می‌شود و درون حوضچه‌اش می‌ریزد. این آبشار نیز مانند دره، «آبشار عشق» نامیده شده است.
در سراسر دره، درختان بلوط قامت افراخته‌اند. در کمتر صخره و پرتگاهی است که نتوان این درخت‌ها را دید. چشمه‌ها نیز در این گستره روان‌اند و سیراب‌ساز. شماری از آن چشمه‌ها آب معدنی گوگردی دارند. یکی از روستاهای دره‌ی عشق به نام «معدن» شناخته می‌شود. در آن‌جا از این‌گونه چشمه‌ها فراوان است.
روستاهای پیرامون دره‌ی عشق یکی و دوتا نیستند؛ پُرشمارند و نزدیک به‌هم؛ مانند روستاهای: گل سفید، دره یاس، دورک، گل کله، جوزستان و پوراز. این نام‌های گوش‌نواز را چه کسانی بر روستاهای دره‌ی عشق گذاشته است؟ نمی‌دانیم. تنها باید ذوق‌ورزی آن‌ها را ستایش کرد.
در دره‌ی عشق گستره‌ای چند هزار هکتاری هست که نامی شگفت دارد. آن‌جا را «هلن» می‌نامند! این نام اشاره است به رویدادی که هنوز در حافظه‌ی مردمان دره زنده است. در سال 1931 میلادی، بانویی انگلیسی به بختیاری می‌آید و با یکی از مردان بختیاری ازدواج می‌کند. از آن‌جا که پزشک بوده به دارو و درمان عشایر و کوچندگان دره‌ی عشق، می‌پردازد. مردم نیز به نشانه‌ی احترام و بزرگداشت او، بخشی از دره را به نام او می‌کنند. یک چهارم این بخش از دره، مرتع و چمن‌زار است و آکنده از درختان بلوط. درختان گز، بادام، ارژن، گون و زالزالک نیز در آن‌جا بسیار دیده می‌شود.
حیات وحش دره‌ی عشق پُر از خرگوش، تشی، گراز، خرس قهوه‌ای، عقاب طلایی، افعی و نمونه‌های دیگر است. شالیزارها نیز بسیارند و همچنین باغ‌های انار. می‌گویند بهترین انار دره را در روستای دروک باید یافت. دروک در 9 کیلومتری دره‌ی عشق جای گرفته است. در حالی‌که پیش از رسیدن به آن روستا، حتا یک درخت انار هم دیده نمی‌شود! این تفاوت با آب‌و‌هوا و طبیعت دره پیوند دارد و گوناگونی اقلیم آن.
دره‌ی عشق زمانی زیباتر می‌شود که چادرهای عشایر و جامه‌های رنگارنگ زنان عشایری و مردان‌شان را ببینیم که در دره رخت افکنده‌اند و زندگی می‌کنند. آن‌ها کوچ‌نشینانی سرزنده و بی‌باک‌اند و برخوردار از تازگی‌ها و شادی‌های زندگی.


خبرنگار امرداد: بامداد رستگار

۱ نظر: