- رییس اتحادیه اغذیه فروشان: مردم فلافل میخورند، به دنبال یک غذای شکمپرکن هستند نه غذای دارای پروتئین.
- استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه: در شرایط فعلی امید به تغییر وضعیت کارگران غیرممکن است.
- ابوترابیفرد امام جمعه موقت تهران: آمریکا دچار زوال شده و با مشکلات اقتصادی روبروست و توانایی ایستادگی در برابر امت اسلامی را از دست داده!
فلافل فروشی (شیراز): فلال غذایی است از کشورهای عربی که اصل آن با نخود و ادویهجات مخصوص در روغن داغ درست میشود
کیهان لندن- اواخر اسفند ۱۳۹۶ شهاب نادری عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با استناد به آمار رسمی اعلام کرد ۸۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر زندگی میکنند.
این آمار مربوط به حدود سه ماه پیش است و طی این مدت اوضاع بیشتر تغییر منفی کرده است. به عنوان مثال پیش از نورزو قیمت هر کیلو گوشت قرمز بین ۵۰ تا ۵۵ هزار تومان بود اما تا جمعه، ۱۱ خرداد، قصابیهای مرکز شهر تهران حوالی خیابان سرچشمه هر کیلو گوشت را بین ۷۰ تا ۸۰ هزار تومان میفروشند.
بطور متوسط طی این مدت کوتاه مواد خوراکی بین ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش قیمت داشته است.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی که در میان مردم به «رسانه میلی» معروف شده هرگز از اینکه مردم از نظر معیشت در چه تنگنایی قرار گرفتند چیزی نمیگوید و مسئولان ارشد نظام طبق معمول درگیر شعارها و صفبندیهای جناحی هستند و گوششان بدهکار این مسائل نیست. با این وجود از گوشه و کنار خبرهایی به گوش میرسد که با توجه به آنها میشود فهمید عمق بحران معیشتی تا چه اندازه است.
اسدالله احمدی رییس اتحادیه اغذیه فروشان مواد غذایی گفته «فروش اصلی اغذیهفروشان و ساندویچیها، فلافل شده زیرا قیمت آن ارزان است و امروز مردم به دنبال یک غذای شکمپرکن هستند نه غذای دارای پروتئین.» البته یادآوری میشود که در ایران بطور عموم گوشت معادل پروتئین تصور میشود در حالی که حبوباب به ویژه نخود سرشار از پروتئین است!
از قدیم میگویند، کسب و کار هر صنفی کساد باشد اغذیهفروشان چراغشان روشن است اما احمدی گفته «ما نیز مانند تمامی ۱۳۵ صنف فعال در تهران دچار رکود هستیم و اینکه چون حوزه فعالیت ما غذایی است پس کمترین رکود را داشتهایم، درست نیست […] به وضوح قدرت خرید مردم کاهش پیدا کرده و قیمت مواد اولیه افزایش داشته است.»
او تشریح کرده «یک مغازه فعال در این صنف به طور ثابت روزانه هزینههایی مانند آب، برق، گاز و مالیات را دارند که این مورد آخر کمر واحدهای صنفی را شکسته است در حالی که فروش ما کم شده اما مالیات را باید همچنان پرداخت کنیم. همین امر سبب شده در طول مدت مدیریت بنده در این اتحادیه بیش از ۵۰۰ واحد کار خود را تعطیل کنند البته یک سری از آنها جایگزین شدهاند اما فعالیت آنها به یک سال نکشیده و زود تعطیل میشوند.»
رییس اتحادیه اغذیهفروشان افزود «امروز به دلیل بیکاری گسترده در کشور هر نفر یک فر یا یک یخچال در گوشه خیابان میگذارد و شروع به فروختن ساندویچ میکند و اگر این وضعیت ادامه داشته باشد به زودی شاهد موجی از کاهش فعالین اغذیهفروشی خواهیم بود.»
رضا امیدی استاد جامعهشناسی دانشگاه علامه در گفتگو با ایلنا به طور صریح گفته در شرایط فعلی «امید به تغییر وضعیت کارگران غیرممکن است.»
مردم را فراموش کردهاند
همزمان در شبکههای اجتماعی ویدیویی تاثیرگذار از پیام یک کودک برای مسئولان جمهوری اسلامی منتشر شده که نمایی از واقعیت عریان است. او به مسئولان میگوید، این نمیشود که شما بروید برای خودتان زندگی راحت داشته باشید و ما اینجا…
دعواهای جناحی: مقصر آمریکاست!
کمرمردم زیر بار گرانی خم شده ولی آیا مسئولان امر کر و کور هستند و وضعیت را نمیبینند؟
آنطور که پیداست دولت و نمایندگان حامی روحانی هم سر در برف فرو برده و بجای مدیریت بحران دو دستی به قدرت و مقام و موقعیت خود چسبیدهاند.
علیرضا رحیمی عضو کمیسیون امنیت ملی از نمایندگان اصلاحطلب مجلس نگفته مشکلات معیشتی به تهدیدی جدی برای امنیت ملی تبدیل شده اما هشدار داده «تخریبکنندگان دولت بدانند که این اقدام، به معنی زیر سوال بردن حاکمیت نظام است.»
اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی در جمع استانداران هشدار داده «سرنوشت ایران، نظام و دولت به یکدیگر گره خورده» و گفته برخی به اشتباه تصور میکنند میتوان به دولت آسیب رساند اما نظام آسیب نبیند و یا برخی فکر میکنند میتوان نظام را دچار مشکل کرد اما به ایران ضربه وارد نیاید اما باید همه متوجه باشیم که آمریکاییها و همپیمانانش ایران مقتدر و قوی را در منطقه حساس خاورمیانه نمیتوانند تحمل کنند و هدف نخستشان ضربه زدن به ایران است.
باند نزدیک به حکومت نیز در عالم هپروت سیر میکند. در حالی که هر روز گزارشهای جدید از بهبود وضعیت اقتصادی آمریکا که در سالهای اخیر بیسابقه است، منتشر میشود، محمدحسن ابوترابیفرد امام جمعه موقت تهران در خطبههای نماز گفته «شاهد زوال تدریجی آمریکا و همچنین اقتدار ملتهای منطقه هستیم؛ چرا که آمریکا در چالش با مشکلات اقتصادی خود است و بدهی دولت فدرال آمریکا به ۲۰ تریلیون یعنی پنج برابر بودجه سالانهاش میرسد بنابراین این کشور توانایی ایستادگی در برابر امت اسلامی را از دست داده است».
این ویدئو مربوط زندگی فلاکتبار گروهی از مردم در یکی از روستاهای دور افتاده ایران است:
آیا این فلاکت و بدبختی تصویری از همه جای ایران امروز است؟ پاسخ منفی است.
صفحهی «بچه پولدارهای تهران» از صفحات پرطرفدار اینستاگرام است که گوشههایی از زندگیِ لاکچری پسران و دختران پولدارِ در جمهوری اسلامی را به تصویر میکشد و تمرکز آن روی اتومبیلهای درجه یک است.
این صفحه اخیرا پس از انتشار تصویری از ارادتمندی بخشی از میلیونرها به علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی با واکنشهای زیادی از سوی کاربران دنبالکنندهاش روبرو شده است.
گرچه پس از انتشار این تصویر عموم کامنتهای زیر آن انتقاد بود اما اقلیتی هم بودند که از دیدن تصویر خامنهای ذوق زده شدند که در میان آنها یکی با بقیه خیلی متفاوت بود. کسی که در واکنش به این عکس نوشته «خدا چقدر منو دوست داشت که زندگیم هم دوره با شما شده… عاشق اون نگاهتم آقای من… تویی آمال دل همه مردم جهان محبوب من»!
سیدمحمد حسینی نویسنده این متن پرطمطراق جوانی است ساکن مسکو که مثل خیلی از همسن و سالهایش برای تحصیل به خارج از کشور سفر کرده اما زندگی او به عنوان یک میلیونر که حامی رهبر ایران است با لشکر دانشجویان و نخبگان ایرانی خارج از کشور از زمین تا آسمان متفاوت است.
این جوان که چنین عاشقانه رهبر رژیم را میستاید فرزند میریوسف حسینی مالک شرکت بازرگانی حسینی «خوش عهد آذربایجان» از بزرگترین صادرکنندگان خشکبار (انواع خرما، کشمش، پسته) و یکی از توزیعکنندگان عمده محصولات کشاورزی به روسیه است. او در هلدینگ خود بخش واردات هم دارد و حسابی فعال است.
محمد از آن دسته جوانهایی است که علاقه دارد زندگی لاکچری خود را در صفحه اینستاگراماش به اشتراک گذارد، گرچه تفاوت عمیقی بین زندگی او و میلیونها مردم متوسط و تنگدست ایران وجود دارد. از آن گذشته سیاستهای جمهوری اسلامی و جنایتها و جاهطلبیهای مسئولان جمهوری اسلامی و در راس آنها علی خامنهای برای او اصلا ملاک نیست و علاقمند است آنچه دارد در برابر چشم دیگران به اشتراک بگذارد و از اینکه مانند یک بسیجی و حزباللهی و ذوبشده در ولایت فقیه اعلام کند که عاشق «رهبر» و «آقا»ست هیچ شرم و خجالتی ندارد اگرچه نوع زندگیش با هیچ کدام از اینها قابل مقایسه نیست.
موریس بارینگ نویسنده بریتانیایی که مدتی در سرویسهای اطلاعاتی انگلیس و نیروی هوایی این کشور خدمت میکرد میگوید«اگر میخواهی نظر خدا را در مورد ثروت بدانی کافی است به کسانی که خدا پولدارشان کرده نگاهی بیندازی.»
صفحه اینستاگرام سیدمحمد حسینی پُر از عکسهای دیدنی از زندگی تجملی و تازه به دوران رسیدهی اوست؛ با همسن و سالهای خودش به دیسکو میرود و مینوشد و بیلیارد بازی میکند؛ به تور سافاری کویر در دوبی میرود؛ ساعت طلای مارک به دستش بسته و نوشته «چه کسی گفته طلا حرام است؟!» لکسوس خریده و نوشته آروزیش را داشته که سوارش شود! با دختران همسن و سالاش در مسکو که گرفتار حجاب اجباری و محدودیتهای شرعی و حقوقی نیستند لاس میزند و در کنار خانمهایی که از دید جمهوری اسلامی منشوری و مورددار شمرده میشوند و از آن طرف با مهدی سنایی سفیر جمهوری اسلامی در مسکو میایستد و عکس میگیرد.
او از معدود جوانان پروردهی جمهوری اسلامی است که شانس این را دارد از پدرش لکسوس هدیه بگیرد و اتفاقا «آقا» را هم «عاشقانه» دوست دارد. این موقعیت بیانگر زخم عمیق و عفونی و چرکینی است که با طلا و اتومبیل و بیلیارد نمیتواند گند عفونت آن را زدود. این زخم زهرآلود سر باز کرده و دیر یا زود کار دست نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد داد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر