- حسین پورصفری مدیرعامل شرکت «آریا بخار همدان» درباره وضعیت فعلی این کارخانه میگوید: «این همه سرمایه و پول را در هرکار دیگری میانداختم الان نانم در روغن بود. ماشین میخریدم؛ طلا میخریدم؛ کار مستغلات میکردم؛ حتی اگر پول را در بانک پسانداز میکردم وضعیتم خیلی بهتر از حالا بود؛ اگر هر کاری میکردم بهجای کارآفرینی و اشتغال، حالا روزگار بهتری داشتم. کجا هستند آنها که دادِ حمایت از تولید داخلی سر میدهند و میگویند زیر پای تولیدکننده و کارآفرین فرش قرمز پهن میکنیم؟! کجا هستند که روزگارِ بداقبال من و کارگرانم را ببینند؟!»
کیهان لندن - کارخانه آریابخار همدان نیز به دلیل سیاستهای غلط دولت و عدم حمایت از تولیدکنندگان در دولت «تدبیر و امید» ورشکست شده است. این در حالیست که کارگران نه تنها از کارفرما شکایت نکردند بلکه از شرایط ایجاد شده برای کارفرما متاسف هستند.
خط این کارخانه در حالی از آذرماه سال جاری متوقف شده است که به گزارش خبرگزاری ایلنا ۳۵ کارگر این واحد تولیدی بیکار شدهاند و کارفرما مانده با یک کیف چرمی پر از چکهای برگشتی مشتریها و اقساط بانکی که باید بپردازد.
این گزارش میافزاید در حالی که بسیاری از کارخانهها و کارگاههای ورشکست شده با رکود شدید دست و پنجه نرم میکنند اما مشکلات کارفرمایان کارگاههای فنیِ متوسط و کوچک از جنس دیگری است. اگر در کارگاههای صنعتی بزرگ، نوسانات نرخ ارز و تعرفههای حمایتی واردات، بهجای حمایت از تولید داخلی، عوامل ورشکستگی هستند، در کارگاههای کوچک و متوسط، علاوه بر همه اینها، هزینههای روزمره هم گلوی تولید را میفشارند. از صورت حسابهای مالیاتی و بیمه گرفته تا قبضهای برق و گاز؛ از خرید مواد اولیه تا اقساط وامهای پُربهره و بدون تنفس؛ همه و همه عواملی هستند که کار را برای سرمایهداری مانند صاحبکاری که همه دار و ندارش را روی یک سوله در شهرک صنعتی همدان قمار کرده، دشوار میکنند.
حسین پورصفری مدیرعامل شرکت «آریا بخار همدان» درباره وضعیت فعلی این کارخانه میگوید: «این همه سرمایه و پول را در هرکار دیگری میانداختم الان نانم در روغن بود. ماشین میخریدم؛ طلا میخریدم؛ کار مستغلات میکردم؛ حتی اگر پول را در بانک پسانداز میکردم وضعیتم خیلی بهتر از حالا بود؛ اگر هر کاری میکردم بهجای کارآفرینی و اشتغال، حالا روزگار بهتری داشتم. کجا هستند آنها که دادِ حمایت از تولید داخلی سر میدهند و میگویند زیر پای تولیدکننده و کارآفرین فرش قرمز پهن میکنیم؟! کجا هستند که روزگارِ بداقبال من و کارگرانم را ببینند؟!»
پورصفری پُر از گلایه است. از وامهای پربهره مینالد؛ از صورتحسابهای مالیاتی کمرشکن و از مسئولانی که حمایت نکردهاند. او میگوید: «سال ۹۳ شروع به تولید کردیم؛ من به همراه دو سهامدار دیگر هرچه داشتیم و نداشتیم فروختیم؛ حتی اتوموبیل زیر پای خانوادهمان را؛ اما دو سه ماه پیش به ناچار مجبور شدیم تعطیل کنیم؛ دیگر نه راه پیش داشتیم و نه راه پس.»
حمایت نکردن مسئولان استانی از تولیدات بومی، اقساط بانک با بهره بالا و بدون فرصت تنفس برای یک کارگاه نوپا، صورتحسابهای مالیاتی سنگین، نبودن تخفیفهای بیمهای و همکاری نکردن شرکت برق و گاز با واحدهای تولیدی از جمله مشکلاتی هستند که حسین پورصفری به عنوان عوامل ورشکستگی خود و دیگر تولیدکنندگان یا صنعتکاران مستقل که اقدام به تجهیز کارخانهها و کارگاههای کوچک کردهاند عنوان میکند.
او همچنین میگوید: «استاندار همدان بخشنامه میدهد به ادارات و دوایر دولتی که از محصولات بومیِ داخل استان خرید کنید؛ اما این بخشنامه هیچ ضمانت اجرایی ندارد. ما دیگ بخار میسازیم با کیفیت خوب و قیمت مناسب؛ اما جالب اینجاست که ادارهها مثلا دفتر فنی دانشگاه علوم پزشکی از ما خرید نمیکنند و میروند دیگ بخار از یک تولیدکننده در گیلان میخرند. پس چه فایدهای دارد بخشنامهها و قوانینی که اجرا نمیشوند؟! حمایت از تولید داخلی و بومی فقط شعار است. چطور است که هر سه شرکت تولیدکننده دیگ بخار در استان همدان بد هستند که ادارات میروند از خارج از استان خرید میکنند؟! چرا استانداری وادارشان نمیکند از ما خرید کنند تا به این روز نیفتیم؟!»
مدیرعامل شرکت «آریا بخار همدان» در ادامه میافزاید: «چرا منِ تولیدکننده که با هزار زحمت برای ۳۵ جوان اشتغالزایی کردهام، باید برای یک وام مضاربهای ماهها و ماهها دوندگی کنم؟! یک میلیاردی که قرار بود تسهیلات بدهند، شد هفتصد میلیون تومان! بعد شد پانصد میلیون و آخر سر فقط سیصد میلیون تومان توانستیم از بانک توسعه و تعاون وام بگیریم! آن هم گفتند هفت ضامنِ سنددار بیاورید! حتی محل اجرای طرح را که سه میلیارد تومان قیمت کارشناسی خورده، به عنوان ضمانت قبول نکردند. بعد هم هنوز سررسید پرداخت اقساط که تمدید شده بود، نرسیده بود که چک یکی از ضامنها را برگه کردند؛ گفتند اشتباه شده؛ اما فکر عواقب این کارها را نکردند که چه بار سنگینی است برای من تولیدکنندهی لبه پرتگاه. یازده ماه برای یک وام با سود بالا و با شرایط سخت دوندگی کردم؛ اما یک سوال دارم؛ چرا در این مملکت بعضیها که نه تولیدکننده هستند و نه کارآفرین، وامهای میلیاردی میگیرند و پول آن را یا نزول میدهند یا در نمایشگاه اتوموبیل سرمایهگذاری میکنند؟! چرا تسهیلات، سهم آنها هست و سهم ما تولیدکنندههای دستْتنها نه؟»
جالب اینجاست که پورصفری و دیگر تولیدکنندگانی که این روزها ورشکسته شده و یا مجبور به کاهش تولید و اخراج کارکنان خود شدهاند در حالی سیاستهای دولت و عدم حمایت از تولیدکنندگان را عامل تشدید بحران خود میدانند که مدیران دولتی با بیان دلایل دیگری سعی میکنند تولیدکنندگان را عامل بروز مشکلات نشان دهند.
برای نمونه در مورد شرکت «آریا بخار همدان» حمیدرضا متین رئیس سازمان صنعت و معدن استان همدان معتقد است: «ابتدای کار، با دستگاههای خوب و پیشرفتهای که نصب کردند و با قیمت پایینِ محصولات، رقبا را کنار زدند و بازار را گرفتند؛ اما بعدها نتوانستند رقابت کنند. نتوانستند بازار را نگه دارند. نتواستند سفارش بگیرند و حذف شدند.»
او همچنین گفته است حفظ کیفیت محصول، مدیریت خاص میخواهد که آریابخار فاقد آن بوده. محصولات بیکیفیت شده و مشتریها رفتهاند سراغ رقبا!
این در حالیست که مدیر تولید این شرکت میگوید: «بیایند از سازمان بازرسی و استاندارد، دیگهای ما را کیفیتسنجی کنند. محصولات ما زیر نظر سازمان ملی استاندارد است. سازمان بازرسیِ تولید دیگهای بخار به کار ما نظارت دارد. شانزده تا ISO داریم؛ آرم استاندارد داریم؛ وقتی حمایت نشود؛ وقتی ارگانهای دولتی استان، از خارج از استان خرید کنند؛ وقتی معادلاتی هست که ما از آنها بیخبریم، معلوم است که بازار را از دست میدهیم. کیفیت محصول ما در مقایسه با محصولات مشابه هیچ ایرادی ندارد؛ حمایت کنند آقایان، کیفیت را بالاتر هم میبریم.»
از سوی دیگر برخی مقامات دولتی معتقدند فروش اقساطی کالا از جمله مشکلات تولیدکنندگان است و این سیاست فروش را ناکارآمد عنوان میکنند. اما مدیر تولید این شرکت میگوید: «وقتی مشتریها پول نقد ندارند، چطور نقدی جنس بفروشیم؟! ما دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟! از یک طرف میگویند با تولیدکنندههای دیگر رقابت کنید و بازار را دست بگیرید و مشتری جذب کنید؛ از طرف دیگر ناراحتند که با مشتری کنار میآییم و چکی جنس میفروشیم. انگار واقعیتهای بازار را نمیدانند آقایان؛ نمیدانند پول در بازار نیست!»
بر اساس گزارشها ۵۱۰۰ واحد تولیدی و صنعتی از ابتدای روی کار آمدن دولت روحانی در سال ۹۲ تا کنون تعطیل شدند که دست کم ۳۰ برند و کارخانه معروف و قدیمی در میان این واحدها بوده است. در حالی که فعالان اقتصادی امیدوار بودند اجرایی شدن برجام به رفع تحریمها و گشایش گرههای کور اقتصادی در ایران بیانجامد اما این اتفاق نیافتاد و بحران رکود در کشور افزایش یافت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر